قَالَ ٱجۡعَلۡنِي عَلَىٰ خَزَآئِنِ ٱلۡأَرۡضِۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٞ
(یوسف) گفت: «مرا بر(سر پرستی) خزائن زمین (مصر) قرار بده، که من نگهدارنده ای آگاهم ».
وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَتَبَوَّأُ مِنۡهَا حَيۡثُ يَشَآءُۚ نُصِيبُ بِرَحۡمَتِنَا مَن نَّشَآءُۖ وَلَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ
و این گونه به یوسف در آن سرزمین تمکن (و قدرت ) دادیم، از آن (سرزمین) هر جا که می خواست منزل می گرفت، ما رحمت خود را به هرکس که بخواهیم می رسانیم، و پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کنیم.
وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ
ویقیناً پاداش آخرت، برای کسانی که ایمان آوردند وپرهیز گاری می کردند، بهتر است.
وَجَآءَ إِخۡوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَعَرَفَهُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ
و(چون سرزمین کنعان خشک سالی فرا گرفت) برادران یوسف (برای تهیه گندم به مصر) آمدند، پس بر او وارد شدند، آنگاه او آنان را شناخت، در حالی که آنها او را نشناختند.
وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ قَالَ ٱئۡتُونِي بِأَخٖ لَّكُم مِّنۡ أَبِيكُمۡۚ أَلَا تَرَوۡنَ أَنِّيٓ أُوفِي ٱلۡكَيۡلَ وَأَنَا۠ خَيۡرُ ٱلۡمُنزِلِينَ
پس چون بارهایشان را آماده کرد، (به آنان ) گفت:«آن برادری که از پدرتان دارید،(نوبت آینده) نزد من بیاورید، آیا نمی بینید که من پیمانه را تمام می دهم، و من بهترین میزبان هستم ؟