فَأَخۡرَجَ لَهُمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٞ فَقَالُواْ هَٰذَآ إِلَٰهُكُمۡ وَإِلَٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِيَ
آنگاه برای آنها مجسمه ی گوساله ای که صدای (چون صدای گوساله) داشت، پدید آورد، پس (سامری و پیروانش به مردم) گفتند:«این معبود شما، و معبود موسی است، که آن را فراموش کرده است».
أَفَلَا يَرَوۡنَ أَلَّا يَرۡجِعُ إِلَيۡهِمۡ قَوۡلٗا وَلَا يَمۡلِكُ لَهُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا
آیا نمی بینند که (این گوساله) هیچ پاسخی به آنها نمی دهد، و مالک هیچ سود و زیانی برای آنها نیست؟
وَلَقَدۡ قَالَ لَهُمۡ هَٰرُونُ مِن قَبۡلُ يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦۖ وَإِنَّ رَبَّكُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوٓاْ أَمۡرِي
و بی شک هارون پیش از این به آنها گفته بود:« ای قوم من ! یقیناً شما به (وسیله ی) این (گوساله) آزمون شده اید، و بی گمان پروردگار شما (خداوند) رحمان است، پس از من پیروی نمائید و فرمانم را اطاعت کنید».
قَالُواْ لَن نَّبۡرَحَ عَلَيۡهِ عَٰكِفِينَ حَتَّىٰ يَرۡجِعَ إِلَيۡنَا مُوسَىٰ
(آنها) گفتند:«(ما) پیوسته پیرامون آن (برای پرستش) می نشینیم (و آن را عبادت می کنیم)، تا موسی به سوی ما باز گردد».
قَالَ يَٰهَٰرُونُ مَا مَنَعَكَ إِذۡ رَأَيۡتَهُمۡ ضَلُّوٓاْ
(چون موسی آمد) گفت:«ای هارون! چه چیزی تو را بازداشت، هنگامی که آنها را دیدی گمراه شده اند،