أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَدِينُونَ
آیا وقتی که مردیم و خاک و استخوانها(ی پوسیده) شدیم، (زنده می شویم و) کیفرمان می دهند؟!»
قَالَ هَلۡ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ
(او به دوستان بهشتی اش) گوید:« آیا شما می توانید (به دوزخیان) بنگرید (و از او خبری بگیرید)؟!»
فَٱطَّلَعَ فَرَءَاهُ فِي سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ
پس (چشم برگرداند و) نگریست، ناگاه او را در میان دوزخ دید.
قَالَ تَٱللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرۡدِينِ
گوید: به خدا سوگند، نزدیک بود که مرا به هلاکت افکنی.
وَلَوۡلَا نِعۡمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ
و اگر نعمت پروردگارم نبود، من (نیز) از احضار شدگان (دوزخ) بودم.
أَفَمَا نَحۡنُ بِمَيِّتِينَ
(سپس به دوستان بهشتی خود گوید:) آیا ما (هرگز) نمی میریم (و در بهشت جاودان هستیم)
إِلَّا مَوۡتَتَنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ
جز همان مرگ نخستین خود، (دیگر مرگی به سراغمان نخواهد آمد) و ما (هرگز) عذاب نخواهیم شد؟!
إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
بی گمان این همان کامیابی بزرگ است!