پس وقتی زن عزیز ایراد آن زنان بر خودش و غیبت آنها از خویش را شنید بهسوی آنها فرستاد تا آنها را دعوت کند که یوسف را به آنها نشان دهد تا او را معذور بدارند، برای آنها محلی با فرشها و بالشها فراهم آورد، و به هر یک از زنان دعوت شده چاقویی داد تا غذا را با آن ببرد، و به یوسف گفت: بر آنها درآی، پس وقتی یوسف علیه السلام را دیدند او را بزرگ شماردند، و از نیکویی او انگشت به دهان ماندند، و از زیباییاش شگفت زده شدند، و از شدت شگفتی دستهایشان را با چاقوهایی که برای بریدن غذا آماده شده بود بریدند، و گفتند: الله منزه است، این پسرک انسانی نیست، زیرا زیبایی او در انسان سابقه ندارد، او یکی از فرشتگان گرامی است.