ﮛ
ترجمة معاني سورة الحجر
باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - حسين تاجي
.
من تأليف:
د. حسين تاجي كله داري
.
ﰡ
الر (الف. لام. را) این آیات کتاب و قرآن روشنگر است.
چه بسا کسانیکه کافر شدند دوست دارند (و آرزو میکنند) که ای کاش مسلمان بودند.
بگذار آنها بخورند، و بهره گیرند، و آرزوها (ی دراز) سرگرم (و غافل) شان سازد، پس بزودی خواهند دانست.
و ما (اهل) هیچ دیار (و شهر) ی را هلاک نکردیم؛ مگر اینکه (مهلت و) اجلی معین (و معلوم) داشت.
هیچ امتی بر اجل خود پیش نمیگیرد، و از آن عقب نخواهد افتاد.
و (کافران) گفتند: «ای کسیکه قرآن بر تو نازل شده است، بیتردید تو دیوانهای!
اگر از راستگویانی چرا فرشتگان را برای ما نمیآوری؟».
ما فرشتگان را جز به حق نازل نمیکنیم، و (هر گاه نازل شوند) آنگاه به آنها مهلت داده نمیشود، (و کارشان یکسره میشود).
همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم.
و یقیناً ما پیش از تو (پیامبرانی) در (میان) گروها (و امتها) ی نخستین فرستادهایم.
هیچ پیامبری به (سوی) آنها نمیآمد مگر آن که مسخرهاش میکردند.
این چنین آن (تکذیب و استهزاء) را در دلهای مجرمان راه میدهیم.
آنها به آن (قرآن) ایمان نمیآورند، و به راستی سنت (و روش) پیشینیان (نیز چنین) گذشته است.
و اگر دری از آسمان به روی آنها بگشاییم که پیوسته در آن بالا روند،
باز هم میگویند: «یقیناً ما را چشم بندی کردهاند، بلکه ما گروهی سحر شدهایم!».
و به راستی ما در آسمان برجهایی قرار دادیم، و آنها را برای بینندگان آراستیم.
و آن را از هر شیطان رانده شدهای حفظ کردیم.
مگر آن کسیکه دزدانه گوش فرا دهد، پس (در آن صورت) شهابی آشکار دنبالش کند.
و زمین را گستردیم، و در آن کوههای استواری افکندیم، و از هر چیز سنجیده (و مناسب) در آن رویاندیم.
و برای شما (انواع) وسایل زندگی، و (همچنین برای) کسانیکه روزی دهندۀ آنها نیستید، در آن قرار دادیم.
و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینههایش نزد ماست، و ما جز بهاندازهای معین آن را نازل نمیکنیم.
و ما بادها را بارورکنندۀ (ابرها و گیاهان) فرستادیم، پس از آسمانها آبی نازل کردیم و با آن (آب) شما را سیراب ساختیم، در حالیکه شما خازن (و نگهدارندۀ) آن نیستید.
و یقیناً ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم، و ما وارث (همۀ جهانیان) هستیم.
و به یقین (حال) گذشتگان شما را دانستهایم، و به یقین (حال) آیندگان را (هم به خوبی) دانستهایم.
و (ای پیامبر!) بیگمان پروردگار تو، (همۀ) آنها را (در قیامت) محشور میکند، همانا او حکیم داناست.
و به راستی ما انسان را از گِل خشکیدهای، که از گِل بویناک تیرهای (گرفته شده) بود آفریدیم.
و جن را پیش از آن از آتش سوزان آفریدیم.
و (به یاد آور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: «همانا من آفرینندۀ بشری از گِل خشکیدهای که از گِل بویناک تیرهای (گرفته شده)، هستم.
پس چون (او را آفریدم و) به او سامان دادم، و از روح خود در آن دمیدم، (همگی) برای او سجده کنید».
پس همۀ فرشتگان با همدیگر سجده کردند.
جز ابلیس، که سر پیچی کرد از آنکه با سجدهکنندگان باشد.
(الله) فرمود: «ای ابلیس! تو را چه شده که با سجدهکنندگان (همراه) نیستی؟!»
گفت: «من هرگز برای بشری که او را از گِل خشکیدهای که از گِل بویناک تیرهای (گرفته شده) آفریدهای، سجده نخواهم کرد».
(الله) فرمود: «از آن (بهشت) بیرون شو، بیگمان تو رانده شدهای،
و همانا تا روز قیامت بر تو لعنت خواهد بود».
(ابلیس) گفت: «پروردگارا! مرا تا روزیکه (مردم) برانگیخته میشوند مهلت ده».
(الله) فرمود: «یقیناً تو از مهلت یافتگانی،
تا (آن) روز وقت مقرر (و معین شده)».
گفت: «پروردگارا! به سبب اینکه مرا گمراه ساختی، قطعاً من (گناه و بدیها) در زمین در نظرشان زینت میدهم، و همگی آنها را گمراه خواهم کرد،
مگر بندگان مخلص تو را از (میان) آنها ».
(الله) فرمود: «این (اخلاص) راه مستقیم است که به من میرسد.
یقیناً تو را بر بندگانم تسلطی نیست، مگر (بر آن) گمراهانی که از تو پیروی میکنند.
و بیگمان جهنم میعادگاه برای همۀ آنهاست.
برای آن هفت در هست، برای هر دری گروهی از آنها تقسیم (و معین) شدهاند».
یقیناً پرهیزگاران در باغها (ی بهشت) و در (کنار) چشمهها هستند.
(به آنها گفته میشود:) به سلامت و ایمنی به آن (باغها) وارد شوید.
آنچه در دلهای شان از کینه (و حسد) بود، بیرون کشیدیم، برادرانه بر تختها رو بروی یکدیگر قرار دارند.
در آنجا هیچ خستگی و رنجی به آنها نمیرسد، و هیچ گاه از آنجا بیرونشان نرانند.
(ای پیامبر!) بندگانم را خبر ده که یقیناً من آمرزندۀ مهربانم.
و آنکه عذاب من همان عذاب دردناک است!
و آنها را از مهمانان ابراهیم خبر ده.
چون بر او وارد شدند، و سلام گفتند. (ابراهیم) گفت: «همانا ما از شما میترسیم»
گفتند: «نترس، بیگمان ما تو را به پسری دانا بشارت میدهیم»
(ابراهیم) گفت: «آیا به من (این) بشارت میدهید با اینکه پیری به من رسیده است؟ پس به چه چیز بشارت میدهید؟!».
گفتند: «تو را به حق بشارت دادیم، پس از نا امیدان نباش».
(ابراهیم) گفت: «و چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش نا امید میشود؟!».
(آنگاه) گفت: «پس ای فرستادگان (الله) مقصود شما چیست؟».
گفتند: «همانا ما به سوی قوم گنهکار فرستاده شدهایم (تا آنها را هلاک کنیم).
جز خاندان لوط که ما حتماً همۀ آنها را نجات خواهیم داد.
مگر همسر او که مقدر داشتیم او قطعاً از بازماندگان (و هلاکت شوندگان) باشد».
پس هنگامیکه که فرستادگان (الله) نزد خاندان لوط آمدند.
(لوط) گفت: «همانا شما گروهی ناشناس هستید!»
(فرشتگان) گفتند: «بلکه، ما (همان) چیزی را برای تو آوردهایم که آنها در آن تردید داشتند.
و ما حق را برای تو آوردهایم، و ما قطعاً راستگویانیم.
پس پاسی از شب گذشته خانوادهات را با خود بردار، (و از این جا) ببر، و (خودت) به دنبال آنها برو، و کسی از شما پشت سرش ننگرد، و به آن جایی که فرمان یافتهاید بروید.
و ما این امر را به او (= لوط) وحی کردیم که همانا صبحگاهان همۀ آنها ریشه کن خواهند شد.
و اهل شهر شادیکنان (به طرف خانۀ لوط) آمدند.
(لوط) گفت: «به راستی اینها مهمانان من هستند، پس مرا رسوا (و شرمنده) نکنید،
و از الله بترسید و مرا خوار نسازید».
(آنها) گفتند: «مگر ما تو را از (مهمانی و حمایت) مردمان نهی نکرده بودیم؟!»
(لوط) گفت: «اینها دختران (قوم) من هستند، (با آنها ازدواج کنید) اگر انجام دهندۀ کاری (مشروع) هستید».
سوگند به جان تو (ای پیامبر) که آنها در مستی خود سر گردانند.
پس هنگام طلوع آفتاب صیحه (= بانگ مرگبار) آنها را فرو گرفت.
آنگاه بالای آن (آبادیها) را پایین قرار دادیم. (و زیر رو کردیم) و بر (سر) آنان سنگهای از سنگ گل بارانیدیم.
بیگمان در این (سر گذشت) نشانههای برای هوشیاران است.
و همانا آن (شهرهای ویرانه) بر سر راه (کاروانیان) پا برجاست.
بیگمان در این نشانهای برای مؤمنان است.
و بیشک اصحاب أیکه (= قوم شعیب) ستمکار بودند.
پس (ما) از آنها انتقام گرفتیم، و (شهرهای ویرانه شده) این دو (قوم) بر سر راه آشکار است.
و به راستی اصحاب حجر (= قوم ثمود) پیامبران را تکذیب کردند.
و (ما) آیات خود را به آنها دادیم، پس آنها از آنان روی گردان بودند.
آنها با خاطری مطمئن و آسوده از کوهها خانههایی (برای خود) میتراشیدند.
پس صبحگاهان صیحه (= بانگ مرگبار) آنها را فرو گرفت.
و آنچه را به دست آورده بودند (عذاب الهی را) از آنها دفع نکرد.
و (ما) آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم، و قیامت قطعاً خواهد آمد، پس (ای پیامبر) به طرز شایستهای گذشت کن (و از آنها صرف نظر فرما)
بیگمان پروردگار تو، همان آفرینندۀ داناست.
و به راستی (ما) به تو سبع المثانی (= سورۀ فاتحه) و قرآن عظیم دادیم.
(پس) هرگز چشم خود را به (سوی) آنچه (از نعمتها و متاع دنیوی) که گروههایی از آنان را از آن بهرمند ساختهایم، نیندوز، و بر آنها غمگین نباش، و بال (شفقت) خود را برای مؤمنان فرود آر (و نسبت به آنها فروتن باش).
و بگو: «همانا من هشدار دهندۀ آشکارم».
(و آنها را از عذابی بترسان) همانگونه که بر تقسیمکنندگان (آیات الهی) نازل کردیم.
(همان) کسانیکه قرآن را تقسیم (و بخش، بخش) کردند.
پس سوگند به پروردگارت، قطعاً (در قیامت) از همه آنها سوال خواهیم کرد.
از آنچه میکردند.
پس (ای پیامبر!) به آنچه مأمور شدهای آشکارا ابلاغ کن، و از مشرکان روی بگردان.
بیگمان ما (شر) مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد.
کسانیکه معبود دیگری با الله قرار میدهند، پس بزودی خواهند دانست.
و به راستی ما میدانیم که سینه تو (ای پیامبر) از آنچه آنها میگویند تنگ میشود (و تو را آزرده و نا راحت میکند).
پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجدهکنندگان باش.
و پروردگارت را عبادت کن تا هنگامیکه یقین (= مرگ) به سراغت آید.