ﮎ
surah.translation
.
ﰡ
ﭑ
ﰀ
بقره
الف. لام. میم.
این کتابی است که هیچ شکی در آن نیست و مایه هدایت پرهیزگاران است.
آن کسانی که به غیب ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه روزی شان داده ایم انفاق می کنند.
و آنان که به آنچه بر تو نازل شده و آنچه (بر پیامبران) پیش از تو نازل شده، ایمان می آورند، و به روز رستاخیز یقین دارند.
آنان بر هدایت از جانب پروردگارشانند و آنان رستگارانند.
کسانی که کافر شدند، برای شان یکسان است که آنان را بترسانی یا نترسانی، ایمان نمی آورند.
خدا بر دلها و گوشهایشان مهر زده است و بر چشم هایشان پرده ای است، و برای آنها عذاب بزرگی است.
گروهی از مردان هستند که می گویند: به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده ایم، در حالی که ایمان ندارند.
آنان(به نظرشان) خدا و مومنان را فریب می دهند، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند ولی نمی فهمند.
در دلهای آنان بیماری است و خداوند بر بیماری آنان افزوده، و بخاطر دروغ هایی که می گفتند، برای شان عذاب دردناکی است.
و هنگامی که به آنها گفته شود: « در زمین فساد نکنید» می گویند: « ما فقط اصلاح کننده ایم ».
آگاه باشید! آنها همان مفسدانند؛ ولی نمی فهمند.
و هنگامی که به آنان گفته شود: « ایمان بیاورید؛ چنانکه مردم ایمان آورده اند» می گویند: « آیا ایمان بیاوریم چنانکه بی خردان ایمان آوردند؟» آگاه باشید، آنها همان نابخردانند؛ ولی نمی دانند.
و هنگامی که افراد با ایمان را ملاقات می کنند، می گویند: «ما ایمان آورده ایم»، و هنگامی که با شیطان های خود خلوت می کنند، می گویند:« ما با شماییم، ما فقط (آنها را ) مسخره می کنیم».
خداوند آنان را مسخره می کند، و آنها را در طغیانشان نگه می دارد تا سرگردان شوند.
آنان کسانی هستند که گمراهی را به هدایت خریدند، پس تجارت آنها سودی نداد، و هدایت نیافتند.
داستان اینان همانند داستان کسی است که آتشی افروخته پس چون آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند نورشان را بگرفت و در تاریکیهای که نمی بینند رهایشان کرد.
کرانند، گنگانند، کورانند، پس باز نمی گردند.
یا همچون بارانی است که از آسمان (فرو ریزد) و در آن تاریکی ها و رعد و برق باشد، و آنها از ترس مرگ، انگشتان خود را در گوشهایشان فرو می برند تا صدای صاعقه را نشنوند، و خداوند به کافران احاطه دارد.
نزدیک است که برق چشمانشان را برباید، هرگاه که برای آنها روشن شود در (روشنائی) آن راه می روند و چون تاریک شود(در جای خود) بایستند. و اگر خدا بخواهد گوش و چشمانشان را از بین می برد، چرا که خداوند بر هر چیز توانا است.
ای مردم، پروردگار خود را پرستش کنید، آن کسی که شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزگار شوید.
آن کس که زمین را برای شما بگسترد و آسمان را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد. و از آسمان آبی فرو فرستاد و بوسیله آن انواع میوه ها را بوجود آورد تا روزی شما باشد. بنا براین برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می دانید.
و اگر درباره آنچه بر بنده خود (محمد صلی الله علیه وآله وسلم) نازل کرده ایم؛در شک و تردید هستید، سوره ای همانند آن بیاورید و گواهان خود را -غیر از خدا- فرا خوانید؛ اگر راست می گویید.
پس اگر چنین نکردید - و هرگز نتوانید کرد- از آتشی بترسید که هیزم آن مردم و سنگها است، و برای کافران آماده شده است.
به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده اند مژده ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر (درختان) آن جاری است. هر زمان که میوه ای از آن به آنان داده شود گویند: «این همان است که قبلاً به ما روزی داده شده بود» و میوه هایی همانند آورده شود، و برای آنان همسرانی پاکیزه است و جاودانه در آن خواهند بود.
به راستی خداوند از اینکه به پشه ای یا بالاتر از آن مثال بزند شرم نمی کند. آنان که ایمان آورده اند می دانند که آن (مثل) حق است از طرف پروردگارشان و اما آنهای که کافرند می گویند: خداوند از این مثل چه خواسته است؟ خداوند بسیاری را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می کند، و تنها فاسقان را با آن گمراه می سازد.
کسانی که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن می شکنند، و آنچه را که خدا دستور داده بر قرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد می کنند، اینها زیانکارانند.
چگونه به خداوند کافر می شوید؟ در حالی که شما مردگان بودید، و او شما را زنده کرد، سپس شما را می میراند، سپس شما را زنده می کند، آنگاه به سوی او باز گردانده می شوید.
او (خدایی) است که همه آنچه را که در زمین است برای شما آفرید، آنگاه آهنگ آسمان کرد وآنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود، و او به هر چیز آگاه است.
و(بیاد بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت:« من در زمین جانشینی قرار خواهم داد». گفتند: «آیا کسی را در آن قرار می دهی که در آن فساد و خونریزی کند؟ ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم و تو را تقدیس می کنیم». پروردگار فرمود:« یقیناً من می دانم آنچه را که شما نمی دانید».
و نامها را همگی به آدم آموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت، و فرمود:« اگر راستگویید، نامهای اینها را به من خبر دهید».
(فرشتگان) گفتند: «منزهی تو!. ما چیزی جز آنچه به ما آموخته ای نمی دانیم، تو دانا ی حکیمی».
فرمود: «ای آدم! آنان را از نامهایشان آگاه کن» هنگامی که آنان را آگاه کرد (خداوند) فرمود: «آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را می دانم؟! و نیز می دانم آنچه را که آشکار می کنید، و آنچه را پنهان می داشتید».
(یاد بیاور) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید» پس (همگی) سجده کردند، جز ابلیس که سرباز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد.
و گفتیم: «ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن، و از (میوه های) آن هرجا می خواهید، گوارا بخورید، و لیکن به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمگران خواهید شد».
پس شیطان موجب لغزش آن دو شد، سپس آنان را از آنچه در آن بودند (= بهشت) بیرون کرد. و گفتیم: «همگی (به زمین) فرود آیید در حالی که بعضی دشمن بعضی خواهید بود. و برای شما در زمین تا مدت معینی قرارگاه و وسیله بهره برداری خواهد بود».
آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و خداوند توبه او را پذیرفت، چرا که خداوند توبه پذیر مهربان است.
گفتیم: «همگی از آن فرود آیید! پس هر گاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه غمگین خواهند شد».
و کسانی که کافر شدند و نشانه های ما را دروغ پنداشتند آنان اهل دوزخند، و همیشه در آن خواهند بود.
ای فرزندان اسرائیل (= یعقوب)! نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید، و به پیمانی که با من بسته اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بترسید.
و به آنچه نازل کرده ام (= قرآن) ایمان بیاورید که تصدیق کننده چیزی است که با شما است، و نخستین کافر به آن نباشید، و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید، و تنها از من بترسید.
و حق را با باطل نیامیزید، و حق را پنهان نکنید، در حالی که می دانید.
و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید، و با نماز گزاران نماز بخوانید.
آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید، و خودتان را فراموش می کنید، در حالی که شما کتاب(آسمانی) را می خوانید؟! آیا نمی اندیشید؟!
و از شکیبائی و نماز یاری جویید، و نماز؛ جز بر فروتنان، دشوارو گران است.
آن کسانی که یقینا می دانند دیدار کننده ی پروردگار خویش اند و به سوی او باز می گردند.
ای فرزندان اسرائیل (= یعقوب)! نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید، و (نیز) اینکه من شما را بر جهانیان برتری دادم.
و از روزی بترسید که کسی از کسی کفایتی نکند، و از او شفاعت پذیرفته نمی شود، و نه از او تاوان و فدیه گرفته می شود، و نه یاری می شوند.
و (نیز به یاد آورید) هنگامی که شما را از چنگال فرعونیان نجات دادیم، (آنان) شما را به بدترین صورت آزار و شکنجه می دادند، پسران شما را سر می بریدند، و زنان شما را زنده نگه می داشتند، و در اینها آزمایش بزرگی از جانب پروردگارتان برای شما بود.
و (به یاد آورید) هنگامی را که دریا را برای شما شکافتیم، و شما را نجات دادیم، و فرعونیان را غرق ساختیم، در حالی که شما می نگریستید.
و (به یاد آورید) هنگامی را که با موسی چهل شب وعده گذاردیم، آنگاه شما بعد از او گوساله را (به پرستش) گرفتید، در حالی که ستمکار بودید.
سپس شما را بعد از آن بخشیدیم، شاید سپاسگزاری کنید.
و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که به موسی کتاب (تورات) و فرقان(معجزه های جدا کننده میان حق و باطل) را عطا کردیم، تا اینکه هدایت شوید.
و (به یاد آورید) زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با (به پرستش) گرفتن گوساله به خود ستم کرده اید، پس بسوی آفریدگار خود باز گردید و توبه کنید، و خود را (همدیگر را) بکشید، این کار برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است». آنگاه خداوند توبه شما را پذیرفت، زیرا که او توبه پذیر مهربان است.
و (به یاد آورید) هنگامی را که گفتید: «ای موسی! ما هرگز به تو ایمان نمی آوریم، مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم». پس صاعقه شما را گرفت، در حالی که می نگریستید.
سپس شما را پس از مردنتان بر انگیختیم، شاید سپاسگزاری کنید.
و ابر را بر شما سایبان قرار دادیم، و" من" (ترنجبین) و " سلوی" (بلدرچین) را بر شما فرو فرستادیم، (و گفتیم:)« از پاکیزه های که به شما روزی داده ایم؛ بخورید»(ولی شما کفر ورزیدید). آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم می نمودند.
و (به یاد آورید) هنگامی را که گفتیم: « به این شهر (= بیت المقدس) وارد شوید، و از نعمتهای آن از هر جا كه می خواهید به فراوانی بخورید، و با خشوع و فروتنی به دروازه در آیید و بگویید:" خواسته ما آمرزش گناهان است" تا گناهان شما را ببخشیم، و به نیکو کاران فزونتر می بخشیم».
آنگاه ستمگران این سخن را که به آنها گفته شده بود، تغییر دادند(و به جای آن کلمه ی مسخره آمیزی گفتند) لذا بر ستمگران در برابر این نافرمانی شان، عذابی از آسمان نازل کردیم.
و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی برای قوم خویش، آب خواست، پس گفتیم: «عصای خود رابر سنگ بزن» آنگاه دوازده چشمه ی آب از آن جوشید، و هر گروهی آبشخور خود را دانست، (و گفتیم:) «از روزی خدا بخورید و بیاشامید، و در زمین به تباهی مکوشید».
و (به یاد آورید) زمانی را که گفتید: « ای موسی! ما هرگز بر یک نوع غذا شکیبائی نداریم، پس پروردگار خویش را بخوان، تا از آنچه زمین می رویاند, از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیازش برای ما بیرون آورد».(موسی) گفت: «آیا چیزی را که پست تر است به جای چیز بهتر جایگزین می کنید؟ به شهری فرود آیید، زیرا آنچه را خواستید در آنجا برای شما هست» و (مهر) ذلت و بینوائی بر آنان زده شد، و سزاوار خشم خدا گردیدند، چرا که آنان به آیات خدا کفر می ورزیدند، و پیامبران را به ناحق می کشتند. اینها بخاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.
بدرستی کسانی که ایمان آورده اند، و کسانی که یهودی شدند و نصاری و صابئان (= ستاره پرستان) آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان است، و نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه غمگین خواهند شد.
و (به یاد آورید) زمانی را که از شما پیمان گرفتیم، و (کوه) طور را بالای سر شما بر افراشتیم،(و به شما گفتیم:) «آنچه را به شما داده ایم، با قدرت بگیرید، و آنچه را در آن است یاد کنید، شاید پرهیزگار شوید».
سپس شما بعد از این روی گرداندید، پس اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زیانکاران بودید.
بی گمان شما از حال کسانی از شما که در روز شنبه نافرمانی و تجاوز کردند، آگاه شده اید، پس ما به آنها گفتیم: « بو زینه های خوار و رانده شده باشید».
پس ما این (کیفر) را عبرتی برای مردم آن زمان و نسلهای بعد از آنان، و پند و اندرزی برای پرهیزگاران قرار دادیم.
و (به یاد آورید) زمانی را که موسی به قوم خود گفت: « خداوند به شما دستور می دهد که گاوی را ذبح کنید» گفتند: «آیا ما را مسخره می کنی؟» (موسی) گفت: « به خدا پناه می برم از اینکه از نادانان باشم».
گفتند: «از خدای خود بخواه که برای ما روشن کند که آن چگونه (گاوی) است؟» (موسی) گفت: (خداوند) می فرماید:« آن گاوی است که نه پیر و نه جوان، بلکه میان سالی بین این دو باشد، پس آنچه به شما دستور داده شده است؛انجام دهید».
گفتند:« از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن سازد، رنگ آن چگونه است؟» (موسی) گفت: (خداوند) می فرماید: «آن گاو زرد پر رنگی است که بینندگان را شاد می کند».
گفتند: «از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن سازد که آن چگونه (گاوی) است؟ براستی این گاو بر ما مشتبه شده، و اگر خدا بخواهد ما هدایت خواهیم شد».
(موسی) گفت: (خداوند) می فرماید: «آن گاوی است که نه برای شخم زدن رام شده، و نه برای زراعت آبکشی کند، بی عیب است و یک رنگ و در آن خالی نیست» گفتند: «اینک سخن درست آوردی» پس گاو را سر بریدند، و نزدیک بود که این کار نکنند.
و (به یاد آورید) هنگامی را که فردی را کشتید، آنگاه درباره ی او به نزاع پرداختید، و خداوند آشکار کننده آن چیزی است که پنهان می کردید.
پس گفتیم: « پاره ای از گاو را به مقتول بزنید، خداوند این گونه مردگان را زنده می کند، و نشانه های خود را به شما می نمایاند، شاید اندیشه کنید».
سپس بعد از این دلهای شما سخت شد، همچون سنگ، یا سخت تر! زیرا که پاره ای از سنگها می شکافد، و از آنها نهرها جاری می شود، و پاره ای از ترس خدا فرو می افتد، و خداوند از آنچه می کنید؛ غافل نیست.
آیا امید دارید که (یهودیان) به (آیین) شما ایمان بیاورند، با اینکه گروهی از آنان سخنان خدا (تورات) را می شنیدند و پس از فهمیدنش آن را تحریف می کردند، و حال آنکه علم و اطلاع داشتند؟!
و چون با مؤمنان ملاقات کنند؛ گویند: «ایمان آورده ایم» و لی هنگامی که با یکدیگر خلوت می کنند، می گویند: «چرا مطالبی را که خداوند برای شما بیان کرده، برای مسلمانان بازگو می کنید تا (روز قیامت) در پیشگاه پروردگارتان بر ضد شما به آن استدلال کنند؟ آیا نمی فهمید؟»
آیا نمی دانند که آنچه را پنهان می دارند، و آنچه را آشکار می کنند؛ خداوند می داند؟!
و برخی از آنان بیسوادانی هستند که کتاب خدا (تورات) را جز یک مشت خیالات و آرزوها نمی دانند، و تنها به پندارهایشان دل بسته اند.
پس وای بر کسانی که با دست خود می نویسند، سپس می گویند: « این از جانب خداست» تا آن را به بهای اندک بفروشند، پس وای بر آنها از آنچه دستهايشان نوشته، و وای بر آنان از آنچه از این راه به دست می آورند!
و گفتند: «آتش دوزخ؛ جز چند روز محدودی، هرگز به ما نخواهد رسید. بگو: « آیا از نزد خدا پیمانی گرفته اید؟! که خدا هرگز خلاف پیمانش نکند؟ یا چیزی را که نمی دانید به خدا نسبت می دهید؟!»
آری هر کس که مرتکب گناه شود، و گناهانش او را احاطه کنند، آنها اهل آتشند، و جاودانه در آن خواهند بود.
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، آنان اهل بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند.
و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدای یگانه را پرستش نکنید، و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید، وبه مردم (سخن) نیک بگویید، و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید، سپس همه ی شما؛ جز عده کمی پشت کردید و رویگردان شدید.
و (به یاد آورید) هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم که خون های همدیگر را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود، بیرون نکنید. سپس شما اقرار کردید، و شما (بر آن پیمان) گواهی می دهید.
پس از آن این شما هستید که یکدیگر را می کشید و گروهی از خودتان را از سرزمین شان بیرون می کنید و علیه آنها به گناه و ستم یکدیگر را کمک می کنید. و اگر (بعضی از آنان به صورت) اسیران نزد شما آیند، فدیه می دهید (و آنان را آزاد می کنید) و حال اینکه بیرون کردن آنان بر شما حرام بود. آیا به بخشی از (دستورات) کتاب(آسمانی) ایمان می آورید، و به بخشی کافر می شوید؟! پس جزای کسی از شما که چنین کند چیست، جز رسوایی و خواری در این جهان، و در روز قیامت به شدیدترین عذاب بر گردانیده می شوند، و خداوند از آنچه انجام می دهید غافل نیست.
اینان کسانی هستند که زندگانی دنیا را به بهای آخرت خریدند، پس عذاب آنها تخفیف داده نمی شود، و کسی آنها را یاری نخواهد کرد.
بدرستی که به موسی کتاب(تورات) دادیم، و بعد از او، پیامبرانی پشت سر هم فرستادیم، و به عیسی پسر مریم معجزه ها و دلایل روشن دادیم، و او را به وسیله روح القدس (= جبریل) تأیید کردیم، آیا هر زمان؛ پیامبری چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبّر کردید، پس گروهی را تکذیب کرده و گروهی را کشتید.
و گفتند: « دلهای ما در پرده است»، بلکه خداوند آنان را به خاطر کفرشان نفرین کرده است، پس اندکی ایمان می آورند.
و هنگامی که از طرف خداوند کتابی (= قرآن) برای آنها آمد که تصدیق کننده چیزهائی بود که با خود داشتند، و پیش از این بر کافران خواستار پیروزی بودند، پس چون آن چه را که (از قبل) شناخته بودند، نزد آنها آمد، به او کافر شدند، پس لعنت خدا بر کافران باد.
چه بد است چیزی که خود را به بهای آن فروختند. و از روی حسد به آن چه خدا فرستاده بود، کافر شوند، که چرا خداوند از فضل خویش برهر کس از بندگانش که بخواهد نازل می کند؟!پس سزاوار خشمی بر خشمی دیگر شدند، و برای کافران عذاب خوار کننده است.
و چون به آنها گفته شود: « به آنچه خداوند نازل کرده، ایمان بیاورید» می گویند: «ما به چیزی ایمان می آوریم که بر خود ما نازل شده است» و به غیر آن، کافر می شوند، در حالی که آن حق است و تصدیق کننده چیزی است که با خود دارند. بگو: « اگر (راست می گویید و) مؤمنید پس چرا پیامبران خدا را پیش از این می کشتید؟!».
و به راستی موسی معجزه ها و نشانه های روشنی برای شما آورد، و آنگاه شما پس از وی، گوساله را به پرستش گرفتید، در حالی که ستمگر بودید.
و (به یاد آورید) هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم، و (کوه) طور را بالای سر شما برافراشتیم، (و گفتیم:) « آنچه را به شما داده ایم محکم بگیرید و بشنوید». گفتند: « شنیدیم و نا فرمانی کردیم» و دلهایشان بر اثر کفرشان، با(محبت) گوساله آمیخته شد. بگو: « ایمانتان چه فرمان بدی به شما می دهد، اگر شما مؤمن هستید!».
بگو: « اگر سرای آخرت در نزد خدا، مخصوص شماست، نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید؛ اگر راستگوئید».
ولی آنها، بخاطر آنچه دستهایشان پیش فرستاده است، هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد، و خداوند به ستمگران داناست.
و هر آینه آنان را حریص ترین مردم - (حتی) حریص تر از مشرکان - بر زندگی خواهی یافت، هر یک از آنان دوست دارد هزار سال عمر کند، در حالی که اگر این عمر (دراز)، به او داده شود، او را از عذاب دور نمی کند، و خداوند به آنچه می کنند بیناست.
بگو: « کسی که دشمن جبرئیل باشد، (در حقیقت دشمن خداست) زیرا که او به فرمان خداوند قرآن را بر قلب تو نازل کرده است، در حالی که تصدیق کننده آنچه پیش از آن است، و برای مؤمنان راهنما و مژده است».
کسی که دشمن خدا و فرشتگان و پیامبران او، و جبرئیل و میکائیل باشد، پس بدرستی که خداوند دشمن کافران است.
و هر آینه که ما نشانه های روشنی بر تو نازل کردیم، و جز فاسقان کسی به آنها کفر نمی ورزد.
آیا(چنین نیست) هر گاه آنها پیمانی بستند گروهی از آنان آن را دور افکندند؟! بلکه بیشترشان ایمان نمی آورند.
و هنگامی که فرستاده ای از جانب خدا به سوی شان آمد، که تصدیق کننده آنچه با خود داشتند است، گروهی از آنان که به آنها کتاب داده شده بود، کتاب خدا را پشت سرشان افکندند، گویی آنان نمی دانند.
و از آنچه شیاطین در(عهد) فرمانروایی سلیمان(بر مردم) می خواندند پیروی کردند، ودرحالیکه سلیمان(هرگز دست به سحر نیالود) و کافر نشد، و لیکن شیاطین کفر ورزیدند، به مردم سحر آموختند. و(نیز)از آنچه بر دو فرشته «هاروت» و «ماروت» در بابل نازل شده بود(پیروی کردند). و(آن دو فرشته) به هیچ کس چیزی یاد نمی دادند، مگر اینکه (از پیش به او) می گفتند:«ما وسیله آزمایشیم، پس کافر نشو» پس از آن دو(فرشته) چیزهایی می آموختند که به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند، و حال آنکه بدون اجازه خداوند نمی توانند به وسیله آن به کسی زیانی برسانند. و چیزی می آموختند که به آنان زیان می رسانید، و به آنان سودی نمی داد. و قطعاً می دانستند که هرکس خریدار آن باشد، در آخرت بهره ای نخواهد داشت. و چه بد و زشت است آنچه خود را به آن فروختند، اگر می دانستند!.
و اگر آنها ایمان می آوردند، و پرهیزگاری می کردند، همانا پاداشی از نزد خدا بهتر بود، اگر می دانستند!.
ای کسانی که ایمان آورده اید (در گفتگو با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم) نگویید: « راعنا» (یعنی رعایتمان کن) بلکه بگویید: «انظرنا» (یعنی: به ما بنگر، ملاحظه ما کن، زیرا که کلمه اول دو معنی دارد که معنای دیگر آن، یعنی: حماقت، و یهود هدفشان این معنی بود). و بشنوید، و برای کافران عذاب دردناکی است.
کافران از اهل کتاب و مشرکان دوست ندارند که از جانب پروردگارتان خیر و برکتی بر شما نازل گردد، در حالی که خداوند رحمت خود را به هر کس بخواهد اختصاص می دهد، و خداوند دارای فضل بزرگ است.
هر آیه ای را نسخ کنیم، یا (از دل مردم بزدائیم و) فراموشش گردانیم، بهتر از آن یا همانند آن را می آوریم، آیا نمی دانی که خداوند بر هر چیز تواناست؟
آیا نمی دانی که فرمانروایی آسمانها و زمین، از آن خداست، و جز خدا سرپرست و یاوری برای شما نیست.
آیا می خواهید از پیامبر خود، (همان چیزی را) در خواست کنید که پیش از این از موسی خواسته شد؟ و کسی که کفر را به (جای) ایمان بر گزیند، مسلماً راه راست را گم کرده است.
بسیاری از اهل کتاب، از روی حسدی که در وجودشان است، آرزو دارند که شما را بعد از ایمانتان به حال کفر باز گردانند، پس از اینکه حق برای آنها روشن شده است، پس شما عفو کنید و در گذرید، تا خداوند فرمان خویش را (برای جهاد با آنها) صادر نماید، همانا خداوند بر هر چیزی تواناست.
و نماز را بر پا دارید و زکات را ادا کنید، و هر کار نیکی را که برای خود از پیش می فرستید، آن را نزد خدا خواهید یافت، یقیناً خدا به آنچه می کنید بینا است.
و گفتند: « هرگز داخل بهشت نخواهد شد، جز کسی که یهودی یا مسیحی باشد، این آرزوهای (باطل) آنهاست. بگو: « اگر راستگویید دلیل خود را بیاورید!».
آری، کسی که مخلصانه روی خود را تسلیم خدا کند، و نیکوکار باشد، پس پاداش وی نزد پروردگارش (محفوظ) است، و نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند.
یهودیان گفتند: « مسیحیان بر چیزی نیستند» و مسیحیان (نیز) گفتند: « یهودیان بر چیزی نیستند» در حالی که آنان کتاب (آسمانی) را می خوانند. همچنین کسانی که نمی دانند (سخنی) همانند آنان گفتند. پس خداوند روز قیامت، در آنچه که در آن اختلاف داشتند میان آنان داوری می کند.
و کیست ستمکارتر از آن کس که مسجد های خدا را باز داشت که در آن نام خدا برده شود، و در ویرانی آنها کوشید؟! شایسته آنان نیست، جز به حال ترس وارد این مساجد شوند، بهره آنان در دنیا خواری و رسوائی، و در آخرت عذاب بزرگی است.
مشرق و مغرب از آن خداست، پس به هر سو رو کنید، روی خدا آنجاست. همانا خداوند گشایشگر داناست.
و (یهود و نصاری و مشرکان) گفتند:«خداوند فرزندی (برای خود) بر گزیده است» - منزّه است او- بلکه آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست،(و )همه فرمانبردار اویند.
پدید آورنده آسمانها و زمین است، و چون به کاری اراده فرماید، تنها به آن می گوید: « باش »، پس می شود.
و آنانکه نمی دانند گفتند :« چرا خدا با ما سخن نمی گوید؟! و یا (چرا) معجزه و نشانه ای برای ما نمی آید؟!» کسانی که پیش از آنان نیز بودند همین گونه سخن می گفتند، دلهایشان به یکدیگر همانند است. همانا ما آیات و نشانه ها را برای گروهی که یقین دارند، آشکار و روشن ساخته ایم.
همانا ما تو را به حق مژده رسان و بیم دهنده فرستادیم. و در باره دوزخیان از تو پرسیده نخواهد شد.
و هرگز یهود و نصاری از تو خشنود نخواهند شد، تا اینکه از آیین آنان، پیروی کنی. بگو: « همانا هدایت خدا، تنها هدایت است»، و اگر از خواسته ها و آرزوهای آنان پیروی کنی، بعد از اینکه دانشی به تو رسیده است، هیچ سر پرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
کسانی که کتاب (آسمانی، تورات) به آنها داده ایم، آن را چنان که شایسته آن است می خوانند، آنها به آن (هدایت) ایمان می آورند، و کسانی که به او کافر شوند پس بی گمان ایشان زیانکارانند.
ای بنی اسرائیل! نعمت مرا، که بر شما ارزانی داشتم به یاد آورید، و (نیز) آنکه من شما را بر جهانیان (معاصرتان) برتری بخشیدم.
و از روزی بترسید که کسی از کسی هیچ کفایتی نکند و هیچ گونه تاوان و فدیه از او پذیرفته نمی شود، و شفاعت او را سود نمی دهد، و یاری نمی شوند.
و (به یاد آورید) هنگامیکه خداوند، ابراهیم را با سخنانی(مشتمل بر اوامر و نواهی و تکالیف) آزمود، پس او همه را بخوبی به انجام رسانید. (خداوند به او) فرمود:« بدرستی که من تو را پیشوای مردم قرار می دهم». (ابراهیم) گفت: « و از فرزندانم (نیز پیشوایانی قرار بده)». (خداوند) فرمود: «پیمان و عهد من به ستمکاران نمی رسد».
و (به یاد آورید) هنگامی که خانه (کعبه) را محل بازگشت، و (جای) امنی برای مردم قرار دادیم. و از مقام ابراهیم نماز گاهی برای خود برگیرید. و ما به ابراهیم و اسماعیل وحی کردیم که :« خانه مرا برای طواف کنندگان و مقیمان و رکوع و سجود کنندگان (= نماز گزاران) پاک و پاکیزه کنید».
و (به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم گفت: « پروردگارا! این (سر زمین) را شهری امن بگردان، و اهل آن را - کسانی که از ایشان به خدا و روز قیامت، ایمان آورده اند- از میوه های (گوناگون) روزی ده».(خداوند) فرمود: « و هر کس که کافر شود، اندکی بهره مندش می سازم، سپس او را (ناچار) به عذاب آتش می کشانم، و بد سرانجامی است!».
و (به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل پایه های خانه (کعبه) را بالا می بردند،(و می گفتند:) « پروردگارا! از ما بپذیر، همانا که تویی شنوای دانا.
پروردگارا! ما را فرمانبردار خودت قرار ده، و از فرزندانمان امتی فرمانبردار خود (پدید آور) و طرز عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذیر، بدرستی که تو توبه پذیر مهربانی.
پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و آنان را پاکیزه کند، همانا که تو پیروزمند حکیمی».
و چه کسی از آیین ابراهیم روی گردان خواهد شد؟! جز کسی که خود رابه نادانی و سبکسری افکند، و بدرستی که ما او را در دنیا برگزیدیم، و همانا او در آخرت از شایستگان است.
آنگاه که پروردگارش به او فرمود: « تسلیم شو» گفت:« برای پروردگار جهانیان تسلیم شدم».
و ابراهیم و یعقوب، فرزندان خود را به این آیین سفارش کردند، (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) «ای فرزندان من! خداوند این آیین را برای شمابرگزیده است، پس نمیرید جزاینکه مسلمان باشید ».
آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟ آنگاه که به فرزندان خود گفت: « پس از من چه چیز را می پرستید؟» گفتند: « خدای تو، و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، می پرستیم، و ما تسلیم او هستیم».
آنها امتی بودند که در گذشتند، برای آنها است آنچه که کسب کرده اند، و برای شماست آنچه کسب کرده اید. و از آنچه (آنان) می کردند، شما پرسیده نمی شوید.
و (اهل کتاب) گفتند: « یهودی یا مسیحی شوید، تا راه یابید». بگو: « بلکه از آیین ابراهیم که یکتا پرست بود و هرگز از مشرکان نبود(پیروی می کنیم)».
بگویید: « ما به خدا ایمان آوردیم، و به آنچه بر ما نازل شده، و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل، و اسحاق و یعقوب و نوادگان یعقوب نازل گردید، و به آنچه که به موسی و عیسی داده شده، و به آنچه که پیامبران (دیگر) از طرف پروردگارشان داده شده است، و در میان هیچ یک از آنها جدایی نمی اندازیم و ما تسلیم خدا هستیم».
پس اگر آنها (نیز) به مانند آنچه شما ایمان آورده اید، ایمان بیاورند، قطعاً هدایت یافته اند. و اگر پشت کنند، پس جز این نیست که آنان در ستیزند، پس بزودی خداوند تو را از (شر) آنها کفایت کند، واو ست شنوای دانا.
رنگ خدایی (را بپذیرید) و چه کس در رنگ کردن از خداوند نیکوتر است؟! و ما تنها او را می پرستیم.
بگو:« آیا در (باره) خداوند با ما مجادله می کنید؟! در حالی که او، پروردگار ما و شماست، و کردار ما از آن ما، و کردار شما از آن شماست، و ما او را با اخلاص پرستش می کنیم».
یا می گویید: « که همانا ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (= نوادگان یعقوب) یهودی یا نصرانی بودند ؟!» بگو:« شما داناترید یا خدا؟!» و چه کسی ستمکار تر است از آن کسی که گواهی و شهادتی را که از (جانب) خدا نزد اوست، کتمان می کند؟! و خدا از آنچه می کنید غافل نیست.
(به هر حال) آنها امتی بودند که در گذشتند، برای ایشان است آنچه بدست آورده اند، و برای شماست آنچه به دست آورده اید، و از آنچه آنان می کرده اند شما پرسیده نمی شوید.
بزودی بی خردان از مردم می گویند: «چه چیز آنها را از قبله شان که بر آن بودند باز گردانید؟» بگو: مشرق و مغرب از آن خداست هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می کند.
و همچنین شما را امت میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید، و پیامبر هم بر شما گواه باشد، و ما آن قبله ای را که بر آن بودی (قبله) قرار دادیم. مگر برای اینکه بدانیم کسی را که از پیامبر پیروی می نماید از کسی که بر پاشنه های خود به عقب باز می گردد. و اگر چه این (حکم) جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده دشوار است. و خداوند هرگز ایمان (= نماز) شما را ضایع نمی گرداند، همانا خداوند نسبت به مردم رؤوف مهربان است.
به تحقیق ما گرداندن روی تو را به (سوی) آسمان می بینیم، اکنون تو را به (سوی) قبله ای که به آن خشنود شوی باز می گردانیم، پس روی خود را به سوی مسجد الحرام کن، و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید، وکسانی که کتاب (آسمانی) به آنها داده شد، بخوبی می دانند این (تغییر قبله) حق است (و) از جانب پروردگارشان می باشد، و خدا از آنچه می کنند؛ غافل نیست.
و اگر برای آنان که کتاب بدیشان داده شده، هر گونه نشانه (و حجتی) بیاوری، از قبله تو پیروی نمی کنند، و تو (نیز) از قبله آنان پیروی نخواهی کرد، و برخی از آنان هم قبله برخی دیگر پیروی نمی کنند. و اگر بعد از آنکه علم و دانش به تو رسیده است از خواسته ها و آرزوهای آنان پیروی کنی، در این صورت مسلماً از ستمکاران خواهی بود.
کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده ایم او(پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم) را می شناسند، چنانکه فرزندان خود را می شناسند، و همانا گروهی از آنان در حالی که می دانند حق را کتمان می کنند.
حق از جانب پروردگار تو است، پس هرگز از شک کنندگان مباش.
و برای هر یک جهتی است که (هنگام نماز) بدان رو می کند پس در نیکیها بر یکدیگر سبقت بگیرید. هر جا که باشید، خداوند همه شما را حاضر می کند، همانا خداوند بر هر چیزی تواناست.
و از هر جا که بیرون شدی، پس (به هنگام نماز) روی خود را بسوی مسجد الحرام کن. و بدرستی که این (رو کردنت) حقی از جانب پروردگارت است و خداوند از آنچه می کنید غافل نیست.
و از هر جا که بیرون شدی پس روی خود را بسوی مسجد الحرام کن، و (ای مؤمنان) هر جا که بودید روی خود را به سوی آن کنید، تا مردم؛- جز کسانی از ایشان که ستم کردند - بر شما حجتی نداشته باشند. پس از آنها نترسید، واز من بترسید، و تا نعمت خود را بر شما تمام کنم، و باشد که هدایت شوید.
چنانکه پیامبری از خودتان در میان شما فرستادیم، که آیات ما را بر شما می خواند، و شما را پاک می گرداند، و به شما کتاب (قرآن) و حکمت می آموزد، و آنچه نمی دانستید به شما یاد می دهد.
پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و سپاس مرا گویید و ناسپاسی من نکنید.
ای کسانی که ایمان آورده اید، از شکیبائی و نماز یاری بجویید، که همانا خداوند با شکیبایان است.
و به آنها که در راه خدا کشته می شوند، مرده نگویید، بلکه آنان زنده اند، ولی شما نمی فهمید.
و قطعاً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش مالها و جانها و میو ه ها آزمایش می کنیم. و مژده بده به صبر کنندگان.
آنها که هرگاه مصیبتی به ایشان برسد می گویند: ما از آن خداییم، و به سوی او باز می گردیم.
اینها هستند که درودها و رحمتی از پروردگارشان بر ایشان است و اینانند هدایت یافتگان.
همانا«صفا» و «مروه» از شعائر (نشانه های) خداست، پس هر که حج خانه (خدا) کند و یا عمره انجام دهد، بر او گناهی نیست که میان آن دو طواف(سعی) کند، و کسی که به رغبت خود کار نیکی را انجام دهد پس بدرستی که خداوند سپاسگزار داناست.
همانا کسانی که آنچه را که از دلائل روشن و هدایت نازل کرده ایم؛ بعد از آنکه آن را در کتاب (تورات) برای مردم بیان نمودیم، کتمان می کنند، خدا آنها را لعنت می کند، و لعنت کنندگان (از مؤمنان و فرشتگان نیز) آنها را لعنت می کنند.
مگر کسانی که توبه کردند و (اعمال خود را) اصلاح نمودند (و آنچه را کتمان کرده بودند) آشکار ساختند، پس اینانند که توبه ایشان را می پذیرم، و من توبه پذیر مهربانم.
همانا کسانی که کافر شدند، و در حالی که کافر بودند مردند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود.
در آن (لعنت) جاودانه باقی می مانند، و نه عذاب آنان تخفیف داده می شود، و نه ایشان مهلت داده می شوند.
و خدای شما خداوند یگانه است که غیر از او معبودی نیست؛ بخشنده ی مهربان است.
همانا در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در دریا روانند با آنچه به مردم سود می رساند و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده که با آن زمین را پس از مردنش زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن پراکنده کرده و (در) تغییر مسیر بادها و ابرهایی که در میان زمین و آسمانها مسخرند؛ بی گمان نشانه هایی است برای مردمی که تعقل می کند و می اندیشند.
و از مردم کسانی هستند غیر از خداوند همتایانی را انتخاب می کنند، و آنها را مانند دوست داشتن خدا دوست می دارند، و کسانی که ایمان آورد ه اند خدا را بیشتر دوست می دارند، کسانی که ستم کردند. اگر می دیدند هنگامی که عذاب (روز قیامت) را مشاهده می کنند (خواهند دانست) که تمام قدرت از آن خداست و اینکه خداوند سخت کیفر است.
هنگامی که رهبران(گمراه کننده) از پیروان خود، بیزاری می جویند و عذاب را مشاهده می کنند، و روابط و پیوندشان گسیخته شود.
و(در این هنگام) پیروان می گویند:« کاش برای ما بازگشتی (به دنیا) بود، تا از آنها بیزاری جوییم؛ همان گونه که آنان از ما بیزاری جستند، این چنین خداوند کردارهایشان را به صورت حسرت زایی به آنان نشان می دهد، و هرگز از آتش(دوزخ) بیرون نخواهند آمد.
ای مردم از آنچه در زمین است؛ حلال و پاکیزه را بخورید، و از گامهای شیطان پیروی نکنید، چرا که او دشمن آشکار شماست.
(او) شما را فقط به بدی و زشتی فرمان می دهد و اینکه به خداوند نسبت دهید آنچه را که نمی دانید.
و هنگامی که به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید می گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم پیروی می کنیم. آیا اگر پدران آنها چیزی نمی فهمیدند و هدایت نیافتند(باز هم کور کورانه از آنها پیروی می کنند؟)
مثل (دعوت کننده ی) کسانی که کافر شدند، همچون مثل کسی است که چیزی را که جز صدا و ندایی نمی شنود، بانگ می زند،(این کافران) کر، گنگ، و نابینا هستند، و از این رو نمی اندیشند.
ای کسانی که ایمان آورده اید از چیزهای پاکیزه ای که روزی شما کرده ایم بخورید و شکر خدا را به جای آورید اگر تنها او را می پرستید.
(خداوند) تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که(هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده، برشما حرام کرده است. واگر کسی (برای حفظ جان خود به خوردن آنها) ناچار شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، پس گناهی بر او نیست. همانا خداوند آمرزنده ی مهربان است.
به راستی کسانی که کتمان می کنند آنچه را خدا از کتاب(آسمانی) نازل کرده و آن را به بهای اندکی می فروشند، آنها جز آتش چیزی نمی خوردند، و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمی گوید و آنان را پاکیزه نمی کند، برای آنها عذاب درد ناکی است.
اینان کسانی هستند که گمراهی را به (بهای) هدایت و عذاب را به (بهای) آمرزش خریدند، پس بر آتش (دوزخ) چه شکیبا هستند!
این بخاطر آن است که خداوند کتاب(آسمانی) را به حق نازل کرده است، و کسانی که در آن اختلاف کردند در ستیزی دور (از حق و حقیقت) هستند.
نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکی (ونیکوکار)کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران، ایمان آورده باشد، و مال(خود) را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و گدایان و در(راه آزادی) بردگان بدهد، و نماز را بر پای دارد و زکات را بدهد، و وفا کنندگان به پیمانشان چون پیمان بندند و (کسانی که) در فقر و سختی و زیان و بیماری و به هنگام نبرد؛ شکیبایند. اینها کسانی هستند که راست گفتند، و آنها پرهیزگارانند.
ای کسانی که ایمان آورده اید در (مورد) کشتگان (حکم) قصاص بر شما نوشته شده است, آزاد به آزاد، و برده به برده، و زن به زن (کشته می شوند). پس اگر کسی از سوی برادر (دینی)اش (یعنی ولی مقتول) چیزی به او بخشیده شد،(و حکم قصاص تبدیل به خون بهاء گردید) باید (ولی مقتول) از راه پسندیده پیروی کند و (قاتل نیز) به نیکی (دیه) به او بپردازد، این تخفیف و رحمتی است از سوی پروردگارتان پس اگر کسی بعد از آن (گذشت و عفو) تجاوز کند؛ او را عذاب درد ناکی است.
و ای صاحبان خرد برای شما در قصاص حیات و زندگی است، باشد که شما تقوا پیشه کنید.
بر شما نوشته شده هنگامی که یکی شما را مرگ فرا رسد، اگر مالی از خود به جای گذارده، برای پدر و مادر و خویشاوندان به نیکی وصیت کند. این حقی است بر پرهیزگاران.
پس هر کس که بعد از شنیدنش آن را تغییر دهد، بدرستی که گناهش بر کسانی است که آن (وصیت) را تغییر می دهند، همانا خداوند شنوای داناست.
پس کسی که از بی عدالتی (و میل بی جای) وصیت کننده(نسبت به ورثه) یا از گناه او (در وصیت به کار خلاف) بترسد، آنگاه میان آنها را اصلاح نمود، پس گناهی بر او نیست بدرستی که خداوند آمرزنده ی مهربان است.
ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما فرض شده است همان گونه که بر کسی که پیش از شما بودند؛ فرض شده بود، تا پرهیزگار شوید.
(روزه در) روزهایی معدود و اندکی است، پس هر کس از شما که بیمار یا مسافر باشد، (به اندازه آن روزهای که افطار کرده) تعدادی از روزهای دیگر (روزه بگیرید). و بر کسانی که توانائی آن را ندارند؛ لازم است کفاره بدهند، (و آن) خوراک دادن به مسکینی است، و هر کس که رغبت خود (بیشتر) نیکی انجام دهد پس آن برای او بهتر است، و اگر بدانید روزه گرفتن برای شما بهتر است.
(آن چند روز محدود و اندک) ماه رمضان است(ماهی) که قرآن در آن نازل شده است، (کتابی) که راهنمای مردم است، و (در بردارنده) نشانه ها و دلایل آشکار و روشن از هدایت و جدا کننده حق از باطل است. پس هر کس از شما این ماه را(در حضر) دریابد، باید که آن را روزه بدارد، و هر کس که بیمار یا در سفر بود، پس (باید به تعداد روزهای که افطار کرده) روزهای دیگر را (روزه بگیرید). خداوند برای شما آسانی می خواهد، و برای شما دشواری نمی خواهد، و تا شمار(روزهای رمضان) را کامل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بدارید، و باشد که شکر گزاری کنید.
و چون بندگانم، از تو درباره من بپرسند، بگو: به راستی که من نزدیکم، دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند؛ اجابت می کنم. پس (آنان) باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، باشد که راه یابند.
آمیزش و نزدیکی با همسرانتان در شب روز بر شما حلال گردیده است، آنان لباس شما هستند و شما لباس آنها، خداوند می دانست که شما به خودتان خیانت می کردید، پس توبه ی شما را پذیرفت و شما را بخشید، پس اکنون (در شبهای رمضان می توانید) با آنان آمیزش کنید، و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته طلب کنید. و بخورید و بیاشامید، تا رشته ی سپید صبح از رشته ی سیاه (شب) برای شما آشکار شود، سپس روزه را تا شب به پایان رسانید، و در حالی که در مساجد معتکف هستید؛ با زنان آمیزش نکنید، این مرز های الهی است پس به آن نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیات خود را برای مردم روشن می سازد؛ باشد که پرهیزگار شوند.
و اموالتان را در بین خود بباطل (و ناحق) نخورید، و(به عنوان رشوه قسمتی از) آن را به حاکمان (و قضات) ندهید ؛ تا بخشی از اموال مردم را به گناه بخورید، درحالی که شما می دانید(این کار گناه است.)
درباره هلالهای (ماه) از تو سؤال می کنند، بگو آنها بیان اوقات برای مردم و (تعیین وقت) حج است. و نیکوکاری آن نیست که(در حال احرام) از پشت خانه ها وارد شوید، بلکه نیکوکار کسی است، که تقوا پیشه کند، و به خانه ها از درهایشان وارد شوید، و از خدا بترسید تا رستگار شوید.
و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند، جنگ کنید، و از حد تجاوز نکنید، که خداوند تجاوز گران را دوست نمی دارد.
و آنها را هر کجا یافتید، بکشید، و از آنجا (مکه) که شما را بیرون کرده اند؛ آنها را بیرون کنید، و فتنه (شرک) از کشتن بدتر است. و با آنها در نزد مسجد الحرام جنگ نکنید، تا اینکه با شما در آنجا بجنگند، پس اگر (در آنجا) با شما جنگیدند، ایشان را بکشید، سزای کافران چنین است.
پس اگر دست برداشتند، بی گمان خداوند آمرزنده ی مهربان است.
و با آنها جنگ کنید؛ تا فتنه (شرک) باقی نماند، و دین (خالصانه) از آن خدا گردد. پس اگر دست برداشتند؛ تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست.
ماه حرام در برابر ماه حرام است، و حرمت (شکنی ها) دارای قصاص است، پس هر کس تعدی و تجاوز کرد، همان گونه که بر شما تعدی کرده؛ بر او تعدی کنید، و از خداوند بترسید و بدانید که خدا با پرهیزگاران است.
و در راه خدا انفاق کنید و ( با ترک انفاق) خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید، و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.
و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید، و اگر باز داشته شدید ( بوسیله دشمن یا بیماری وغیره) پس آنچه از قربانی فراهم شود ( ذبح کنید، و آنگاه از احرام بیرون شوید) و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به جایگاهش برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود، و یا ناراحتی درسر داشت.(وناچار شود در حال احرام سر خود را بتراشد) پس فدیه دهد از(قبیل: سه روز) روزه یا صدقه ( خوراک دادن به شش مسکين) یا قربانی کردن گوسفندی( که میان فقرا تقسیم شود) پس هنگامی که در امان بودید، هر کس از عمره بهره مند گردد؛ سپس(اعمال) حج را آغاز کند، آنچه از قربانی ( برای او) میسر شد ( ذبح می کند) و هر کس نیافت سه روز در( ایام) حج و هفت روز هنگامی که باز گشتید روزه بگیرید. این ده ( روز) کامل است، این (حکم) برای کسی است که خانواده او ساکن مسجد الحرام ( = مکه و اطراف آن) نباشد، واز خدا بترسید و بدانید که خدا سخت کیفر است.
حج در ماههای معلوم و معینی است، پس کسی که در این ماهها حج را (بر خود) فرض گرداند. (باید بداند که) در حج آمیزش جنسی و گناه و جدال (روا) نیست، و آنچه از کارهای نیک انجام دهید؛ خدا آن را می داند، و توشه بر گیرید؛ که بهترین توشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان از من بپرهیزید.
گناهی بر شما نیست که(درایام حج با خرید و فروش) از فضل پروردگارتان (روزی) طلب کنید، و هنگامی که از عرفات کوچ کردید؛ خدا را نزد مشعر الحرام یاد کنید، و او را یاد کنید همچنان که شما را هدایت کرد، و اگر چه پیش از آن از گمراهان بودید.
پس از آنجا که مردم کوچ می کنند؛ کوچ کنید، و از خداوند آمرزش بخواهید همانا خداوند آمرزنده ی مهربان است.
پس چون مناسک (حج) خود را به جای آورید، خدا را یاد کنید همانند یاد کردن پدرانتان بلکه بیشتر از آن، از مردم کسانی هستند که می گویند « پروردگارا! به ما در دنیا عطا کن» و او را در آخرت بهره ای نیست.
و از آنان کسانی هستند که می گویند: « پروردگارا! به ما در دنیا نیکی عطا کن، و در آخرت (نیز) نیکی(عطا فرما) و ما را از عذاب آتش نگه دار»
اینانند که از آنچه بدست آورده اند، بهره ای دارند. و خداوند سریع الحساب (زود شمار) است.
و خدا را در روزهای معین و شمرده (که سه روز ایام تشریق:11و12و13 ماه ذیحجه است) یاد کنید. پس کسی که شتاب کند؛ و در دو روز (اعمال را انجام دهد) گناهی بر او نیست. و کسی که تأخیر کند (و اعمال را در سه روز انجام دهد) گناهی بر او نیست (این رخصت) برای کسی که تقوا پیشه کند، و از خدا بترسید، و بدانید که شما به سوی او محشور خواهید شد.
و از مردم کسی هست که گفتارش در (باره) زندگی دنیا تو را به شگفت می اندازد و خدا را بر آنچه در دل خود دارد؛ گواه می گیرد، و حال آنکه او سرسخت ترین دشمنان است.
او هنگامی که روی بر می گرداند و می رود (و یا به ریاستی می رسد) در راه فساد در زمین کوشش می کند و کشت و نسل را نابود می سازد، و خداوند فساد (و تبهکاری) را دوست نمی دارد.
و چون به او گفته شود: «از خدا بترس» خود بزرگ بینی (و تکبر) او را به گناه می کشاند. پس (آتش) جهنم او را کافی است و چه بد آرامگاهی است.
و از مردمان کسی هست که جان خود را برای به دست آوردن خشنودی خدا می فروشد، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
ای کسانی که ایمان آورده اید! همگی به اسلام (و اطاعت خدا) در آیید و گامهای شیطان را پیروی نکنید، بدرستی که او برای شما دشمن آشکار است.
پس اگر بعد از آنکه نشانه های روشن و آشکار برای شما آمد؛ لغزش کردید(و منحرف شدید)، بدانید که خداوند توانمند حکیم است.
آیا(کسانی که راه اسلام نمی پویند و در زمین فساد می کنند) جز این انتظار ندارند، که خداوند(برای داوری و قضاوت میان بندگان) در سایه هایی از ابرها به سوی آنان بیایید. و (نیز) فرشتگان(برای اجرا فرمان الهی بیایند) و کار یکسره شود ؟! و کارها به سوی خدا برگردانده می شود.
از بنی اسرائیل بپرس: «چه اندازه نشانه های روشن و آشکار به آنها داده ایم؟» (ولی آنها نعمت ها را نادیده گرفته و ناسپاس شدند) و کسی که نعمت خدا را پس از آنکه برایش آمد دگرگون کند (عذاب سختی خواهد داشت) همانا خداوند سخت کیفر است.
زندگی دنیا برای کافران آراسته شده است، و مؤمنان را مسخره می کنند، و (حال آنکه) پرهیزگاران در روز قیامت بالاتر از آنان هستند، و خداوند هر کس را بخواهد بی شمار روزی می دهد.
(در آغاز) مردم یک امت بودند، آنگاه خداوند پیامبران را مژده آور و بیم دهنده بر انگیخت و با آنان کتاب(آسمانی) را بحق نازل کرد، تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کنند، و تنها کسانی که (کتاب) به آنان داده شده بود، پس از آنکه نشانه های روشن به آنها رسیده بود، بخاطر ستم و حسادتی که در میانشان بود، در آن اختلاف کردند، پس خداوند به فرمان خویش کسانی را که ایمان آورده بودند؛ به آن حق (و حقیقتی) که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد. و خداوند هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می کند.
آیا گمان کرده اید که داخل بهشت می شوید و حال آنکه هنوز بر (سر) شما نیامده است، مانند آنچه که بر (سر) پیشینیان شما آمد؟ سختی و زیان به آنها رسید، و (آنچنان) تکان خوردند تا که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند، گفتند:« یاری خدا کی خواهد بود؟ » آگاه باشید که یاری خدا نزدیک است.
از تو می پرسند چه چیزی انفاق کنند؟ بگو: «هر مالی که انفاق کردید، پس برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است. و هر کار نیکی که انجام دهید، بدرستی که خداوند به آن آگاه است. »
جهاد(در راه خدا) بر شما واجب شده است، در حالی که برای شما ناگوار است، چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه آن برای شما بهتر باشد، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه آن برای شما بد باشد، و خدا می داند، و شما نمی دانید.
از تو درباره جنگ کردن در ماه حرام، می پرسند. بگو:«جنگ در آن (گناهی)بزرگ؛است، و بازداشتن از راه خدا و کفر ورزیدن به او و (باز داشتن از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهلش از آن؛ نزد خداوند (گناهی) بزرگتر، وفتنه(=شرک و شکنجه مؤمنان) از کشتار بزرگتر است. » و پیوسته با شما می جنگند، تا آنکه اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند، و هر کس از شما که از دینش بر گردد و در حال کفر بمیرد، پس آنان اعمالشان در دنیا و آخرت تباه شده است، و آنان اهل آتش (دوزخ) اند، و همیشه در آن خواهند بود.
بدرستی کسانی که ایمان آوردند و کسانی که هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند، آنان به رحمت خدا امیدوارند، و خداوند آمرزنده ی مهربان است.
از تو درباره شراب و قمار می پرسند بگو:« در آن دو گناهی بزرگ است و سودهایی برای مردم در بر دارد، و گناه هر دو از سودشان بزرگتر است». و از تو می پرسند«چه چیزی انفاق کنند؟» بگو: مازاد (نیازمندی خود) اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن می سازد، باشد که اندیشه کنید.
در دنیا و آخرت، و از تو درباره یتیمان می پرسند، بگو:«اصلاح کردن (کار) آنان بهتراست، و اگر با آنان همزیستی کنید؛ آنها برادران(دینی) شما هستند». و خداوند تبهکار را از درستکار می شناسد، و اگر خدا می خواست شما را به زحمت می انداخت، به راستی که خداوند توانمند حکیم است.
و با زنان مشرک تا ایمان نیاورده اند؛ ازدواج نکنید، و بی گمان کنیز با ایمان از زن (آزاد) مشرک بهتر است، اگر چه (زیبایی یا دارائی او) شما را به شگفت آورد. و (زنان خود را) به ازدواج مردان مشرک در نیاورید؛ تا ایمان بیاورند. و قطعاً برده ی با ایمان از مرد (آزاد) مشرک؛ بهتر است، اگر چه (زیبائی یا دارائی و موقعیت او) شما را به شگفت آورد. آنان به سوی آتش (دوزخ) دعوت می کنند و خدا به فرمان(و توفیق) خویش به سوی بهشت و آمرزش دعوت می کند، و آیات(و احکام) خود را برای مردم روشن می سازد، باشد که متذکر شوند.
واز تو درباره ی حیض(عادت ماهانه زنان) می پرسند، بگو «آن پلید و زیانبار است، پس در حالت قاعدگی از زنان کناره گیری کنید، و با آنها نزدیکی نکنید؛ تا پاک شوند، پس هنگامی که پاک شدند و غسل کردند. از همان جا که خداوند به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید، به راستی که خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد و(نیز) پاکان را دوست می دارد».
زنان شما کشتزار شما هستند، پس هر گونه که بخواهید به کشتزار خود درآیید، و (توشه ای) برای خود از پیش بفرستید، و از خدا بترسید، و بدانید که شما او را ملاقات خواهید کرد، و به مؤمنان بشارت ده.
و خدا را دستاویز سوگند های خود قرار ندهید، برای اینکه نیکی کنید و تقوا پیشه سازید، و در میان مردم آشتی دهید(قسم یاد نکنید) و خداوند شنوای داناست.
خداوند شما را بخاطر سوگند هایی که بیهوده و بدون قصد یاد می کنید، مؤاخذه نمی کند، ولی شما را به آنچه دلهایتان کسب کرده (از روی اختیار و قصد بوده) مؤاخذه می کند و خداوند آمرزنده ی بردبار است.
برای کسانی که سوگند می خورند با زنان خود آمیزش نکنند(ایلاء) چهار ماه انتظار (و مهلت) است. پس اگر (سوگند خود را نادیده گرفتند و) بازگشتند، همانا خداوند آمرزنده ی مهربان است.
و اگر تصمیم طلاق گرفتند، به راستی که خداوند شنوای داناست.
و زنان مطلقه باید مدت سه پاکی(یا دیدن سه بار عادت ماهانه) انتظار بکشند، و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند؛ برای آنها روا نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و شوهرانشان اگر خواهان آشتی هستند، برای بازگرداند آنها (به زندگی زناشوئی) در این (مدت از دیگران) سزاوارترند. و برای زنان حقوق شایسته ای است همانند(حقوق و وظایفی) که بر عهده آنهاست، و مردان بر آنان برتری دارند، و خداوند توانمند حکیم است.
طلاق (رجعی) دوبار است پس (از آن یا باید همسر را) بطور شایسته نگاه داشتن، یا با نیکی رها کردن. و برای شما روانیست که از آنچه به آنان داده اید، چیزی پس بگیرید، مگر آنکه (زن و شوهر) بترسند که نتوانند حدود الهی را بر پا دارند، پس (ای مؤمنان) اگر ترسیدید که حدود الهی را بر پا ندارند، گناهی بر آن دو نیست، که زن فدیه و عوضی بپردازد(و طلاق بگیرد) اینها حدود الهی است، پس از آنها تجاوز نکنید و هر کس از حدود خدا تجاوز کند، پس اینانند که ستمگرند.
پس اگر(شوهر برای بار سوم) او را طلاق داد، پس از آن (زن) برای او حلال نیست تا اینکه شوهری غیر از او ازدواج کند (و با او آمیزش جنسی نماید) پس اگر (شوهر بعدی ) او را طلاق داد، گناهی برآن دو نیست که (با ازدواج مجدد) به یکدیگر بازگردند، اگرآن دو پندارند که حدود خدا را بر پا می دارند، اینها حدود خداست که آنها را برای مردمی که می دانند بیان می نماید.
و هنگامی که زنان را طلاق (رجعی) دادید، آنگاه به پایان (روزهای )عده خویش رسیدند. پس به شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی و خوبی آنها را رها سازید، و آنان را بخاطر زیان رساندن نگاه ندارید تا (به حقوقشان ) تعدی و تجاوز کنید، و کسی که چنین کند قطعاً به خود ستم کرده است، و آیات خدا را به مسخره نگیرید. و نعمت خدا را بر خود و آ نچه را که از کتاب(قرآن) و حکمت(سنت و اسرار شریعت) بر شما نازل کرده و شما را با آن پند می دهد، به یاد بیاورید و از خدا بترسید و بدانید که خدا به همه چیز داناست.
وهنگامی که زنان را طلاق دادید، آنگاه (مدت) عده خود را به پایان رساندند، آنان را از ازدواج با شوهران (سابق) خود باز ندارید، وقتی که بطرزپسندیده ای در بین خویش تراضی کنند. این (دستوری است) که هر کس از شما که به خدا و روز قیامت ایمان دارد؛ به آن پند داده می شود، و این (دستور) برای شما پر برکت تر و پاکیزه تر است، و خدا می داند و شما نمی دانید.
و مادران (باید) فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند. (این دستور) برای کسی است که بخواهد دوران شیر خوارگی را تکمیل کند. و بر آن کس که فرزند برای او متولد شده(پدر) لازم است خوراک و پوشاک آنان(= مادران) را بطور شایسته(در مدت شیر دادن بپردازد) هیچ کس جز به اندازه توانایی اش مکلف نمی شود. نه مادر به خاطر فرزندش و نه پدر به سبب فرزندش باید زیان ببیند. و مانند همین(احکام) بر وارث (نیز)لازم است، پس اگر آن دو با رضایت و مشورت یکدیگر بخواهند.(کودک را زودتر) از شیر بازگیرند، گناهی بر آنها نیست، و اگر خواستید که برای فرزندان خود دایه ای بگیرید، گناهی بر شما نیست؛ به شرط اینکه آنچه را که مقرر کرده اید، بطور شایسته بپردازید. و از خدا بترسید، و بدانید که خدا به آنچه انجام می دهید؛ بیناست.
و کسانی از شما که می میرند و همسرانی باقی می گذارند؛ باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند( و عدّه نگه دارند) پس هنگامی که مدت عدت خود را به پایان رساندند، در آنچه آنان به طور شایسته درباره خود انجام دهند؛ گناهی بر شما نیست، و خدا به آنچه می کنید آگاه است.
و گناهی بر شما نیست در آنچه که بطور کنایه از خواستگاری زنانی(که در عدت اند) بر زبان آورید، یا در دلهای خود پنهان دارید. خدا دانست که شما به زودی به یاد آنان خواهید افتاد، ولی پنهانی با آنها وعده (زناشوئی) ندهید، مگر اینکه سخنی پسندیده (بطور کنایه) بگویید، و تصمیم به عقد ازدواج نگیرید تا مدت مقرر(عده) به سرآید، و بدانید که خداوند آنچه را که در دلهای شماست می داند، پس از (مخالفت) او بترسید، و بدانید که خداوند آمرزنده ی بردبار است.
اگر زنان را مادامی که با آنان آمیزش جنسی نکرده اید و مهری برایشان معین نکرده اید طلاق دادید؛ گناهی بر شما نیست، و (در این حالت) آنها را (با هدیه ای مناسب) بهرمند سازید، بر توانگر به اندازه توانش، و بر تنگدست به اندازه توانش هدیه ای شایسته است(و این حکم) بر نیکو کاران الزامی است.
اگر زنان را پیش از آنکه با آنان نزدیکی کنید، طلاق دادید در حالی که برای آنها مهری تعیین کرده اید؛ پس نصف آنچه را تعیین کرده اید(به آنها بدهید) مگر اینکه آنان (حق خود را) ببخشند. یا کسی که پیوند نکاح به دست اوست(شوهر) ببخشد(و تمام مهر را بدهد) و آنکه ببخشید به پرهیزگاری نزدیکتر است. و بزرگواری و نیکی را در میان خود فراموش نکنید، به راستی خداوند به آنچه می کنید؛ بیناست.
بر( بجا آوردن) نمازها و(بخصوص) نماز میانه(نماز عصر) محافظت کنید، و فروتنانه برای خدا به پا خیزید.
پس اگر(از دشمن و غیره) ترسیدید، در حال پیاده یاسواره(نماز را بجای آورید) پس هنگامی که ایمن شدید، خدا را یاد کنید. (و نماز ها را به تمام و کمال بجای آورید) همانگونه که چیزهای را که نمی دانستید به شما یاد داد.
و کسانی از شما که می میرند و همسرانی به جا می گذارند، باید برای همسران خود وصیت کنند که تا یک سال آنها را(با پرداختن هزینه زندگی) بهره مند سازند بدون آنکه(از خانه شوهر) بیرون کنند. پس اگر بیرون روند، درباره آنچه که آنان نسبت بخود بطور شایسته انجام می دهند(از قبیل زینت دادن خود و ازدواج مجدد) گناهی بر شما نیست، و خداوند توانمند حکیم است.
و برای زنان طلاق داده شده، هدیه ای مناسب و شایسته (بر شوهر) لازم است؛ این حقی است بر پرهیزگاران.
این چنین خداوند آیات خود را برای شما روشن می سازد؛ باشد که بیندیشید.
آیا ندیدی کسانی را که از ترس مرگ از خانه های خود بیرون شدند در حالی که هزاران نفر بودند؟ پس خداوند به آنان گفت: « بمیرید» سپس آنها را زنده کرد، همانا خداوند بر مردم بخشش و فضل دارد، ولی بیشتر مردم شکر بجا نمی آورند.
و در راه خدا بجنگید و بدانید که خداوند شنوای داناست.
کیست که به خدا قرض دهد قرض نیکو تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند است که (روزی بندگان را) تنگ و گشاده می سازد، و به سوی او باز گردانده می شوید.
آیا ندیدی جمعی از بنی اسرائیل را بعد از موسی هنگامی که به پیامبر خود گفتند: پادشاهی برای ما انتخاب کن؛ تا در راه خدا جنگ کنیم(پیامبر آنها) گفت: شاید اگر جهاد بر شما مقرر شود (سر پیچی کنید و) در راه خدا جهاد نکنید. گفتند: چرا در راه خدا جهاد نکنیم در حالی که از خانه ها و فرزندانمان بیرون رانده شده ایم. پس هنگامی که جنگ بر آنان مقرر شد، جز عده کمی از آنان همه (سر پیچی و) روی گردانی کردند، و خداوند به ستمکاران آگاه است.
و پیامبرشان به آنها گفت: همانا خداوند «طالوت» را (به عنوان) پادشاه برای شما مبعوث (و انتخاب) کرده است، گفتند: چگونه او بر ما پادشاهی کند با اینکه ما به پادشاهی از او سزاوارتریم، و از مال (دنیا) بهره چندانی داده نشده است؟ گفت: به راستی خداوند او را بر شما برگزیده است، و او را در علم و (نیروی) بدن وسعت و برتری بخشیده است. و خداوند پادشاهی خود را به هر کس که بخواهد می دهد، و خدا گشایشگر داناست.
و پیامبرشان به آنها گفت: همانا نشانه پادشاهی او این است که تابوت(عهد) که در آن آرامشی از پروردگار شما و باقیمانده از آنچه آل موسی و آل هارون بر جای گذشته اند(قرار دارد) در حالی که فرشتگان آن را حمل می کنند به سوی شما خواهد آمد، مسلماً دراین نشانه ای برای شماست، اگر مؤمن باشید.
پس هنگامی که طالوت با لشکریان رهسپار شد، به آنها گفت: همانا خداوند شما را بوسیله یک جوی (آب) آزمایش می کند. پس هر کس از آن بنوشد از (یاران) من نیست. و هر کس از آن نخورد، قطعاً او از (یاران) من است، مگر کسی که با دست خویش کفی(از آب) برگیرد. پس جز عده ی کمی ؛همگی از آن (آب) نوشیدند. و هنگامی که او و کسانی که با او ایمان آورده بودند، از آن (نهر) گذشتند. (از کمی افراد خود ناراحت شدند و عده ای) گفتند: «امروز ما توانایی(مقابله) با جالوت و سپاهیانش را نداریم». (اما) آنانی که به دیدار خدا یقین داشتند، گفتند: «چه بسا گروه کوچکی که به فرمان خدا بر گروهی بسیار پیروز شدند و خدا با بردباران است».
و هنگامی که برای (مبارزه) با جالوت و سپاهیانش به میدان آمدند، گفتند:«پرودگارا! بر(دلهای) ما صبر و شکیبائی فرو ریز و گامهای ما را استوار و ثابت بدار، و ما را بر گروه کافران پیروز بگردان».
پس به فرمان خدا، آنها را شکست دادند، و داوود(جوان نیرومند و شجاعی که در لشکر طالوت بود) جالوت را کشت، و خداوند پادشاهی و نبوت را به او بخشید و از آنچه می خواست به او آموخت، و اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی کرد، قطعاً زمین تباه می گرديد. ولی خداوند بر جهانیان فضل و بخشش دارد.
اینها، آیات خداست که ما آن را بحق بر تو می خوانیم و به راستی تو از پیامبران هستی.
این پیامبران (که نام برخی از آنان گذشت) بعضی از ایشان را بر بعضی ایشان برتری دادیم، از آنان کسی بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضی از آنان را بالا برد. و به عیسی بن مريم نشانه های روشن دادیم و او را بوسیله ی روح القدس(= جبرئیل) تأیید کردیم. و اگر خدا می خواست کسانی که بعد از آنها بودند، پس از آن(همه) نشانه های روشن که برایشان آمد با یکدیگر جنگ نمی کردند. ولی(آنان با هم) اختلاف کردند، پس برخی از آنان ایمان آورد، و برخی از آنان کفر ورزید، و اگر خدا می خواست با هم جنگ نمی کردند. ولی خداوند آنچه را می خواهد انجام می دهد.
ای کسانی که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزی داده ایم؛ انفاق کنید پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه خرید و فروش است و نه دوستی و نه شفاعتی، و کافران خود ستمکارانند.
الله (معبود بر حق است) هیچ معبودی بحق جز او نیست، زنده (و جهان هستی را) نگه دار و مدبر است، نه چرت او را فرا گیرد و نه خواب، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست که در نزد اوجز به فرمان او شفاعت کند ؟ آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است می داند. و به چیزی از علم او، جز به آنچه بخواهد احاطه نمی یابد، کرسی او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگاهداری آن دو (زمین و آسمان) بر او گران و دشوار نیاید، و او بلند مرتبه و بزرگ است.
در (قبول) دین هیچ اجباری نیست، به راستی که راه راست (و هدایت) از راه انحراف (و گمراهی) روشن شده است. پس هر کس به طاغوت (شیطان و بت و انسانهای گمراه و طغیانگر) کفر ورزد و به خدا ایمان آورد، پس به راستی که به دستگیره محکمی چنگ زده است، که آن را گسستن نیست، و خداوند شنوای داناست.
خداوند یاور (و سر پرست) کسانی است که ایمان آورده اند، آنها را از تاریکیها به سوی نور بیرون می برد. و کسانی که کافر شدند یاور و سر پرست آنها طاغوت است که آنان را از نور، به سوی تاریکیها بیرون می برد، آنها اهل آتشند و جاودان در آن خواهند ماند.
آیا ندیدی (وآ گاهی نداری از) کسی (= نمرود پادشاه بابل) که با ابراهیم درباره ی پروردگارش به مجادله و گفتگو پرداخت؟بدان خاطر که خداوند به او پادشاهی داده بود.(و از کبر و غرور سرمست شده بود،) هنگامی که ابراهیم گفت: «پروردگار من کسی است که زنده می کند و می میراند» (نمرود) گفت:« من (نیز) زنده می کنم و می میرانم». ابراهیم گفت: «همانا خداوند، خورشید را از مشرق می آورد، پس تو آن را از مغرب بیاور! » (در اینجا) آن کسی که کفر ورزیده بود مبهوت شد. و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند.
یا همانند آن کسی که بردهی گذشت، در حالی که دیوارهای آن به روی سقفها فرو ریخته بود. (او با خود) گفت: چگونه خداوند (اهل) این (ده) را پس از مرگشان زنده می کند؟!پس خداوند او را (به مدت) صد سال میراند، پس زنده اش کرد(و به او) فرمود: «چه قدر درنگ کردی؟» گفت: « یک روز، یا بخشی از یک روز را درنگ کردم». فرمود:«(نه) بلکه صد سال درنگ کردی، پس به غذا و نوشیدنی خود نگاه کن (که طعم و رنگ آن) تغییر نکرده است، و به الاغ خود نگاه کن ( که چگونه متلاشی شده است ما چنین کردیم تا به تو پاسخ گوییم) و ( هم) تو را نشانه ای برای مردم ( در مورد معاد) قرار دهیم و ( اکنون) به استخوانها (ی الاغ خود) نگاه کن ( که) چگونه آنها را برداشته به هم پیوند می دهیم، سپس گوشت بر آن می پوشانیم» پس هنگامی که ( قدرت الهی بر زنده کردن مردگان) برایش آشکار شد، گفت :« می دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست »
و ( به یاد بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت :« پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می کنی ؟ »فرمود :«مگر ایمان نیاورده ای ؟!»گفت:«چرا، ولی ( می خواهم) که قلبم آرام بگیرد» فرمود :« پس چهار پرنده را برگیر، آنگاه آنها را پیش خود قطعه قطعه کن ( و در هم بیامیز) سپس بر هر کوهی قسمتی از آن را بگذار، آنگاه آنها را بخوان؛ شتابان به سوی تو می آیند، و بدان که خداوند توانمند حکیم است.
مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند، همانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یکصد دانه باشد، و خداوند برای هر کس که بخواهد چند برابر می کند و خدا گشایشگر داناست.
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند سپس در پی آنچه اتفاق کرده اند، منت نمی گذارند و آزاری نمی رسانند، پاداش آنها برایشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است. و ترسی بر آنان نیست و نه ایشان اندوهگین شوند.
سخن پسندیده و گذشت بهتر از صدقه ای است که آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بی نیاز (و) بردبار است.
ای کسانی که ایمان آورده اید! صدقه های خود را با منت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای نشان دادن به مردم، انفاق می کند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد، پس مثل او همچون مثل سنگ صافی است که برروی آن (اندکی) خاک باشد. آنگاه باران تندی به آن برسد، و آن را صاف و سخت بر جای گذارد. آنان (ریا کاران) از آنچه که انجام داده اند چیزی به دست نمی آورند، و خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند.
و مثل کسانی که اموال خود را برای طلب خشنودی خدا، و بخاطر یقین و باوری که در دلهایشان(به پاداش خدا) دارند، انفاق می کنند؛ همچون مثل باغی است که بر پشته ای قرار دارد، و باران تندی به آن برسد. پس میوه های خود را دو چندان دهد. و اگر باران تند به آن نرسد، باران نرمی(برای آن کافی است). و خداوند به آنچه می کنید؛ بیناست.
آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر آنها نهرها روان است. و برای او در آن باغ از هر گونه میوه ای (فراهم) باشد. و در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی (خردسال و) ناتوان دارد. آنگاه گردبادی که در آن آتش (سوزانی) است، به آن بر خورد کند و (یکسره) بسوزد؟! (همین طور است، حال کسانی که صدقه های خود را با منت و آزار وریا باطل می کنند). این چنین خداوند آیات (خود) را برای شما روشن می سازد، شاید که شما بیندیشید.
ای کسانی که ایمان آورده اید! از چیزهای پاکیزه ای که به دست آورده اید، و از آنچه از زمین برای شما بیرون آورده ایم، انفاق کنید، و برای انفاق کردن قصد نا پاک آن را نکنید، در حالی که خود شما حاضر نیستید آنها را بپذیرید، مگر آنکه در آن چشم پوشی کنید. و بدانید که خداوند بی نیاز ستوده است.
شیطان شما را(به هنگام انفاق می ترساند و) وعده تهی دستی می دهد، و شما را به زشتیها امر می کند. و در حالی که خدا از جانب خود به شما وعده آمرزش و فزونی (نعمت) می دهد، و خداوند گشایشگر داناست.
(خداوند) به هر کس که بخواهد حکمت (و دانش) می دهد، و به هر کس حکمت داده شود، بی شک خیر فراوانی داده شده است، و جز خردمندان پند نمی گیرد.
و هر چیزی را که انفاق کنید یا هر نذری که ببندید، قطعاً خداوند آن را می داند، و برای ستمگران هیچ یاوری نیست.
اگر صدقه ها را آشکار کنید چه نیکوست، و اگر آنها را پنهان دارید و به تهی دستان بدهید، پس این برای شما بهتر است، و برخی از گناهان شما را می زداید، و خداوند به آنچه می کنید، آگاه است.
هدایت آنان بر عهده تو نیست، ولیکن خداوند هر که را بخواهد هدایت می کند. و آنچه از مال انفاق می کنید، برای خودتان است، و جز برای طلب خشنودی خدا انفاق نکنید، و آنچه از مال انفاق می کنید، (پاداش آن) بطور کامل و تمام به شما داده می شود، و به شما ستم نخواهد شد.
(صدقات شما) برای تهی دستانی است که در راه خدا محصور و بازداشته شده اند، و نمی توانند (برای تأمین هزینه زندگی) در زمین سفر کنند. از شدّت خویشتن داری، افراد ناگاه آنها را بی نیاز می پندارد، آنها را از چهره هایشان می شناسی، با اصرار (چیزی) از مردم نمی خواهند. و آنچه از مال انفاق می کنید، قطعاً خدا به آن آگاه است.
کسانی که اموال خود را، در شب و روز پنهان و آشکار انفاق می کنند، مزد آنها نزد پروردگارشان برایشان(محفوظ) است؛ و نه ترسی بر آنهاست، و نه ایشان اندوهگین می شوند.
کسانی که ربا می خورند(روز قیامت از گور) بر نمی خیزند؛ مگر مانند بر خاستن کسی که بر اثرتماس شیطان دیوانه شده (و نمی تواند تعادل خود را حفظ کند) این بدان سبب است که آنان گفتند: « همانا داد و ستد هم مثل ربا است» و در حالی که خدا داد و ستد را حلال کرده و ربا را حرام نموده است. پس همانا هر کس که از (جانب) پروردگارش پندی به او برسد، آنگاه (از ربا خواری) باز ایستاد، آنچه گذشته (و قبل از نزول حکم دریافت کرده است) از آن اوست. و کارش به خدا واگذار می شود، و کسی که (به ربا خواری) باز گردد، آنان اهل آتشند و در آن جاویدان خواهند بود.
خداوند ربا را نابود می کند و صدقات را افزایش (و برکت) می دهد. و خداوند هیچ ( انسان) ناسپاس گنهکاری را دوست نمی دارد.
به راستی کسانی که ایمان آورده اند و اعمال شایسته انجام داده اند، و نماز را بر پا داشته اند و زکات را پرداخته اند؛ پاداش آنان نزد پروردگارشان برایشان ( محفوظ) است، ونه ترسی بر آنهاست و نه ایشان اندوهگین می شوند.
ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا بترسید و آنچه از ( مطالبات) ربا باقی مانده است رها کنید؛ اگر مؤمن هستید.
پس اگر ( چنین) نکردید، یقین داشته باشید که خدا و رسولش با شما جنگ خواهند کرد. و اگر توبه کردید اصل سرمایه هایتان از آن شماست، نه ستم می کنید و نه بر شما ستم وارد می شود.
و اگر (بدهکار) تنگدست بود، پس تا ( هنگام) گشایش ( و توانایی) مهلت دهید، و ( اگر توانایی پرداخت ندارد) بخشیدن آن برای شما بهتر است؛ اگر بدانید.
و از روزی بترسید که در آن (روز) به سوی خدا باز گردانده می شوید، سپس به هر کس (پاداش) آنچه انجام داده ؛ تمام و کامل داده می شود، و به آنان ستم نخواهد شد.
ای کسانی که ایمان آورده اید ! هر گاه به همدیگر تا مدت معینی وامی دادید ( یا معامله ی نسیه ای انجام دادید). آن را بنویسید، و باید نویسنده ای ( آن را) دادگرانه بین شما بنویسد، و هیچ نویسنده ای نباید از نوشتن همانگونه که خدا به او آموزش داده، خود داری کند. پس باید بنویسد و ( آن) کسی که حق بر ذمه ی اوست (= بدهکار) باید املا کند، و باید از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد، و از آن چیزی نکاهد، پس اگر کسی که حق بر ذمه ی اوست سفیه یا ناتوان باشد، یا خود نمی تواند املا کند، پس باید ولی او با ( رعایت) عدالت؛ املا کند، و دو شاهد از مردانتان را گواه بگیرید، پس اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از میان گواهانی که ( به عدالت آنان) رضایت دارید ( گواه بگیرید). تا اگر یکی از آن دو ( زن) فراموش کرد، دیگری به او یاد آوری کند. و گواهان نباید به هنگامی که آنها را ( برای گواهی) دعوت می کنند؛ خود داری کنند. و از نوشتن ( بدهی) تا سر رسیدش چه کوچک باشد یا بزرگ ملول نشوید. این ( نوشتن شما) در نزد خدا به عدالت نزدیکتر، و برای گواهی دادن استوارتر، و برای آنکه دچار شک و تردید نشوید؛ بهتر می باشد. مگر اینکه داد وستدی نقدی باشد که بین خود دست به دست می کنید. پس در این صورت گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید. و هنگامی که داد وستد ( نقدی) کردید؛ گواه بگیرید. و نباید به نویسنده و شاهد زیانی برسد و اگر ( چنین) کنید؛ بی شک ( بیانگر) نافرمانی شما خواهد بود. و از خدا بترسید. و ( آنچه که برای شما مفید است) خداوند به شما آموزش می دهد، و خدا به همه چیز داناست.
و اگر در سفر بودید و نویسنده ای نیافتید، پس(چیزی) گروگان بگیرید (گروی که در دست طلبکار قرار گیرد). و اگر برخی از شما برخی دیگر را امین دانست، پس آن کس که امین شمرده شده، باید امانت(بدهی) خود را باز پس دهد و باید از الله که پروردگار اوست بترسد، و شهادت را کتمان نکنید، و هر کس آن را کتمان کند، بی شک قلبش گناهکار است. و خدا به آنچه می کنید، داناست.
آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست. و اگر آنچه را در دل خود دارید، آشکار کنید یا آن را پنهان نمایید، خداوند شما را به آن محاسبه می کند. پس هر کس را بخواهد می بخشد، و هر کس را بخواهد؛ عذاب می کند، و خداوند بر هر چیزی تواناست.
پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است، و مؤمنان (نیز) همه به خدا و فرشتگان او و کتابهایش و پیامبرانش ایمان آورده اند.(و گفتند:) «میان هیچ یک از پیامبرانش فرق نمی گذاریم» و گفتند: « شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! آمرزش تو را (خواهانیم) و بازگشت به سوی توست».
خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی کند. آنچه (از خوبی) بدست آورده به سود او، و آنچه (از بدی) به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا! اگر فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه نکن، پروردگارا! بارگران (و تکلیف سنگین) را بر (دوش) ما مگذار، چنانکه آن را بر (دوش) کسانی که پیش از ما بودند؛ گذاشتی، پروردگارا! آنچه را که طاقت تحمل آن را نداریم بر (دوش) ما مگذار، و ما را بیامرز و به ما رحم فرمای. تو مولا و سرورمایی پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان.