آن‌گاه چون او را از آنچه که چشمان پدرش به آن دچار شده بود آگاه کردند پیراهنش را به آنها داد، و گفت: این پیراهنم را ببرید، و آن را بر صورت پدرم بیندازید تا بینایی‌اش بازگردد، و تمام خانواده‌تان را نزد من بیاورید.


الصفحة التالية
Icon