ﮟ
surah.translation
.
من تأليف:
د. حسين تاجي كله داري
.
ﰡ
ﭑ
ﰀ
کهیعص (کاف. ها. یا. عین. صاد).
(این) بیان رحمت پروردگارت (نسبت) به بندهاش زکریا است.
چون پروردگارش را به ندایی پنهان (به دعا) خواند.
گفت: «پروردگارا! بهراستی که استخوانم سست شده، و شعلۀ پیری سرم را فرا گرفته (و موهایم سفید گشته است) و من (هرگز) در دعای تو، ای پروردگارم! محروم نبودهام.
و بهراستی که من بعد از (مرگ) خودم از وارثانم بیمناکم، و همسرم نازا (و عقیم) است، پس از نزد خویش وارثی به من عطا فرما.
که وارث من و (نیز) وارث آل یعقوب باشد، و پروردگارا! او را پسندیده قرار ده».
(الله فرمود:) «ای زکریا! همانا ما تو را به پسری بشارت میدهیم که نامش یحیی است، (که) پیش از این همنامی برای او قرار ندادهایم».
(زکریا) گفت: «پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود؟! درحالیکه همسرم نازا است، و من (نیز) از شدت پیری به ناتوانی رسیدهام!»
(فرشته) گفت: «این گونه است، پروردگارت فرموده است: این بر من آسان است، و بهراستی پیش از این تو را آفریدم در حالیکه چیزی نبودی».
(زکریا) گفت: «پروردگارا! برای من نشانهای قرار ده» فرمود: «نشانۀ تو این است که سه شبانه (روز) در حالیکه (تندرست و) سالمی؛ نتوانی با مردم سخن بگویی».
پس (او) از محراب (= جایگاه عبادتش) بر قومش بیرون آمد، آنگاه به آنها اشاره کرد که: صبح و شام (الله را) تسبیح گویید».
(الله فرمود:) ای یحیی! کتاب (تورات) را با قوت (و جدیت) بگیر، و در کودکی به او دانش (و نبوت) دادیم.
و (نیز به او) شفقت و پاکیزگی از جانب خود (عطا کردیم). و (او) پرهیزگار بود.
و (او) نسبت به پدر و مادرش نیکو کار بود، و سرکش (و) نافرمان نبود.
و سلام بر او باد، روزیکه متولد شد، و روزیکه میمیرد، و روزیکه زنده برانگیخته میشود.
و در (این) کتاب (قرآن) مریم را یاد کن، هنگامیکه از خانوادهاش کناره گرفت، (و در) ناحیۀ شرقی (بیت المقدس) مستقر شد.
پس میان خود و آنها پردهای کشید، آنگاه (ما) روح خود (= جبر ئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد.
(مریم) گفت: «همانا من از (شر) تو، به (الله) رحمان پناه میبرم، اگر تو پرهیزگار هستی».
(فرشته) گفت: «یقیناً من فرستادۀ پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزهای به تو ببخشم».
(مریم) گفت: «چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالیکه تاکنون انسانی با من تماس نداشته است، و هرگز (زن) بدکارهای (هم) نبودهام؟!».
(فرشته) گفت: «این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانهای قرار میدهیم، و (نیز) رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته».
پس (مریم) به او باردار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت.
پس درد زایمان او را به سوی تنۀ (درخت) خرمایی کشاند، گفت: «ای کاش پیش از این مرده بودم، و بهکلی از یادها رفته (و فراموش شده) بودم».
ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که: «غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمهای (جاری) قرار داده است.
و (این) تنۀ (درخت) خرما را به طرف خود تکان بده، (که) رطب تازهای بر تو فرو میریزد.
پس (از آن) بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این مولود) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بگو: «همانا من برای (الله) رحمان روزه (سکوت) نذر کردهام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمیگویم».
پس (مریم) در حالیکه او (= عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند: «ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام دادهای!
ای خواهر هارون! پدرت مرد بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بدکارهای نبود!».
پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند: «چگونه با کسیکه کودکی است در گهواره، سخن بگوییم؟!»
(عیسی) گفت: «من بندۀ الله هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است.
و مرا هر جا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زندهام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است.
و (مرا) نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده) و مرا سرکش (و) بدبخت قرار نداده است.
و سلام بر من، روزیکه متولد شدم، و روزیکه میمیرم، و روزیکه زنده برانگیخته شوم»
این است (حکایت) عیسی پسر مریم، گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف) میکنند.
(هرگز) شایسته الله نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد)، فقط به آن میگوید: «موجود شو» پس (بیدرنگ) موجود میشود.
و (عیسی به قومش گفت:) «یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که) راه راست این است».
آنگاه گروههای (یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روز بزرگ (قیامت).
(آن) روزیکه نزد ما میآیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاران امروز در گمراهی آشکارند.
و (ای پیامبر!) آنها را از روز حسرت بترسان، آنگاه که کار پایان پذیرد، و آنها (همچنان) در غفلتاند و ایمان نمیآورند.
همانا ماییم که زمین و کسانی را که بر آن هستند، به ارث میبریم، و (همگی) بهسوی ما باز گردانده میشوند.
و (ای پیامبر!) در (این) کتاب ابراهیم را یاد کن، بیگمان او پیامبری راستگو بود.
هنگامیکه به پدرش گفت: «ای پدر جان! چرا چیزی را پرستش میکنی که نه میشنود و نه میبیند، و نه هیچ نیازی از تو برآورده میسازد؟!
ای پدر جان! یقیناً (از جانب الله) دانشی برای من آمده که برای تو نیامده است، پس از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم.
ای پدر جان! شیطان را پرستش نکن، زیرا که شیطان نسبت به (الله) رحمان نافرمان بود.
ای پدر جان! من از این میترسم که از (سوی الله) رحمان عذابی به تو برسد، آنگاه از دوستان شیطان (و همنشینان او در آتش) باشی».
(پدرش) گفت: «ای ابراهیم! آیا تو از معبودهای من روی گردانی؟ اگر باز نیایی، قطعاً تو را سنگسار میکنم، و برای مدت طولانی از من دور شو».
(ابراهیم) گفت: «سلام بر تو! بهزودی از پروردگارم برای تو طلب آمرزش خواهم کرد، بیگمان او نسبت به من مهربان است.
و از شما و آنچه به جای الله میخوانید، کنارهگیری میکنم، و پروردگارم را میخوانم، امید است که در خواندن پروردگارم محروم نباشم».
پس چون از آنها و آنچه به جای الله میپرستیدند کنارهگیری کرد، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک (از آنان) را پیامبر گردانیدیم.
و از رحمت خود به آنها عطا کردیم، و برایشان (در میان امتها) ذکر خیر بلند آوازهای قرار دادیم.
و (ای پیامبر!) در (این) کتاب موسی را یاد کن، بهراستی او مخلص بود، و فرستادهای پیامبر بود.
و (ما) او را از طرف راست (کوه) طور نِدا دادیم، و رازگویان او را (به خود) نزدیک ساختیم.
و (ما) از رحمت خود برادرش هارون را - که پیامبر بود - به او عطا کردیم.
و در (این) کتاب اسماعیل را یاد کن، بیگمان او راست وعده، و فرستادهای پیامبر بود.
و (او همواره) خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد، و نزد پروردگارش پسندیده بود.
و در (این) کتاب ادریس را یاد کن بیشک او پیامبری راستگو بود.
و (ما) او را به جایگاهی بلند فرا بردیم.
اینان کسانی از پیامبران بودند که الله بر آنان انعام کرده بود، از فرزندان آدم و از کسانیکه با نوح (بر کشتی) سوار کردیم، و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل (= یعقوب) و از کسانیکه آنها را هدایت کردیم و بر گزیدیم. چون آیات (الله) رحمان بر آنها تلاوت میشد، سجدهکنان و گریان (به خاک) میافتادند.
آنگاه پس از آنان (فرزندان) ناخلفانی جانشین شدند که نماز را (ضایع و) ترک کردند و از شهوات پیروی کردند، پس بهزودی (کیفر) گمراهی (خود) را خواهند یافت.
مگر آن که توبه کرد و ایمان آورد، و کار شایسته انجام داد، پس اینان به بهشت داخل میشوند، و بر آنان هیچ ستمی نخواهد شد.
باغهای (بهشتی) جاودانی است که (الله) رحمان به غیب (= نادیده) بندگانش را به آن وعده داده است، مسلماً وعدۀ او فرا خواهد رسید.
در آنجا سخن بیهوده نمیشنوند، جز سلام (میشنوند) و برای آنها (هر) صبح و شام روزیشان (در بهشت آماده) است.
این همان بهشتی است که از (میان) بندگانمان (به) آن کسیکه (در دنیا) پرهیزگار بوده به ارث میدهیم.
و (جبرئیل به پیامبر عرض کرد:) (ما فرشتگان) جز به فرمان پروردگارت نازل نمیشویم، (آگاهی از) آنچه پیش روی ما، و آنچه پشت سرما، و آنچه میان این دو است، (همه) از آنِ اوست، و پروردگارت هرگز فراموشکار نیست.
(همان) پروردگار آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو است، پس او را پرستش کن، و بر عبادتش شکیبا (و پایدار) باش. آیا (مانند و) همنامی برای او میشناسی؟
و انسان (کافر) میگوید: «آیا زمانی که بمیریم، زنده (از گور) بیرون آورده خواهم شد؟!»
آیا انسان به یاد نمیآورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالیکه هیچ چیز نبود؟!
پس سوگند به پروردگارت که محققاً (همۀ) آنها را با شیاطین محشور خواهیم کرد، سپس (همۀ) آنها را به زانو در آمده پیرامون جهنم حاضر میسازیم.
آنگاه از هر گروه، کسانی را که در برابر (فرمان الله) رحمان (از همه) سرکشتر (و پرجرأتتر) بودهاند، جدا خواهیم کرد.
سپس ما به (حال) کسانیکه (برای سوختن) در آتش (جهنم) سزاوارترند؛ داناتریم.
و هیچ یک از شما نیست؛ مگر آن که وارد آن (= جهنم) شود، این (وعده) بر پروردگارت فرمانی حتمی (و شدنی) است.
سپس کسانی را که تقوا پیشه کردند از آن رهایی میبخشیم، و ستمکاران را به زانو در آمده در آن رها میکنیم.
و هنگامیکه آیات روشن ما بر آنها تلاوت شود، کسانیکه کافر شدند به کسانیکه ایمان آوردند؛ میگویند: «کدامیک از دو گروه (ما و شما) در جایگاه (و مقام) بهتر، و از لحاظ محفل، (محفلشان) نیکوتر است».
چه بسیار نسلها را پیش از آنان نابود کردیم که آنها از لحاظ ثروت از اینها بهتر بودند و ظاهرشان (نیز) آراستهتر بود.
(ای پیامبر!) بگو: «کسیکه در گمراهی است، پس (الله) رحمان (از روی استدراج) او را به فزونی مهلت دهد، تا زمانیکه آنچه را به آن وعده داده شدهاند؛ یا عذاب و یا قیامت را ببینند، آنگاه به زودی خواهند دانست چه کسی جایگاهش بدتر، و سپاهش ناتوانتر است.
و کسانیکه هدایت یافتهاند، الله بر هدایتشان میافزاید، و (آثار و) نیکیهای شایستهای ماندگار در نزد پروردگارت پاداش بهتر، و عاقبت خوبتر دارد.
آیا کسی را دیدهای به آیات ما کافر شد، و گفت: «قطعاً مال و فرزند (فراوانی) به من داده خواهد شد»؟!
آیا بر غیب آگاهی یافته است، یا نزد (الله) رحمان عهدی گرفته است؟!
(هرگز) چنین نیست، (ما) بهزودی آنچه را میگوید خواهیم نوشت، و بر عذاب او بسیار میافزاییم.
و آنچه را میگوید از او میگیریم، و تنها نزد ما میآید.
و (آنها) به جای الله معبودانی را (برای خود) بر گزیدند، تا سبب عزتشان باشد.
چنین نیست، (بلکه) به زودی (معبودها) عبادت آنان را انکار خواهند کرد، و بر ضدشان برخیزند.
(ای پیامبر!) آیا ندیدی که ما شیاطین را بر کافران فرستادیم (و مسلط نبودیم) تا آنها را سخت بر انگیزند.
پس (ای پیامبر!) دربارۀ آنها شتاب نکن، ما با دقت (اجل و اعمال) آنها را میشماریم.
روزیکه پرهیزگاران را (دستهجمعی) - به صورت مهمان - به سوی (الله) رحمان گرد آوریم.
و مجرمان را تشنهکام به سوی جهنم برانیم.
آنها مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسیکه نزد (الله) رحمان عهدی گرفته باشد.
و (مشرکان) گفتند: «(الله) رحمان فرزندی (برای خود) برگزیده است».
به راستی چیزی بسیار زشت (و زنندهای، در میان) آوردید.
نزدیک است آسمانها از این (سخن) از هم متلاشی گردد، و زمین شکافته شود، و کوهها درهم شکافته فرو ریزند.
(از این رو) که برای (الله) رحمان فرزندی ادعا کردهاند.
و هرگز برای (الله) رحمان سزاوار نیست که فرزندی برگزیند.
هیچ چیز در آسمانها و زمین نیست؛ مگر اینکه به بندگی سوی (الله) رحمان بیاید.
یقیناً (الله همۀ) آنها را سرشماری کرده، و به دقت شمرده است،
و همۀ آنها روز قیامت، تنها نزد او حاضر میشوند.
بیگمان کسانیکه ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، (الله) رحمان برای آنها محبتی (در دلها) قرار میدهد.
پس همانا (ای پیامبر!) ما آن (= قرآن) به زبان تو آسان نمودیم، تا پرهیزگاران را با آن بشارت دهی، و گروه ستیزهگران (سرسخت) را با آن هشدار دهی.
و چه بسیار نسلها که پیش از آنها بودند هلاک کردیم، آیا کسی از آنها را احساس میکنی، یا کمترین صدایی از آنها میشنوی؟!