surah.translation .
من تأليف: د. حسين تاجي كله داري .

یس (یا. سین)
سوگند به قرآن حکیم
که تو قطعاً از پیامبران (ما) هستی.
بر راه راست (قرار داری).
(این قرآن) فرو فرستادۀ (الله) پیروزمند مهربان (است).
تا گروهی را هشدار دهی که نیاکان‌شان هشدار نیافته‌اند، پس آنان غافلند.
به راستی فرمان (الهی) بر بیشتر آنان تحقق یافته است، پس آنان ایمان نمی‌آورند.
بی‌گمان ما در گردن‌های آنان غل‌هایی قرار دادیم پس آن (غل‌ها) تا چانه‌ها است، لذا سر‌‌های‌شان را بالا نگاه داشته است.
و پیش روی آنان سدی (= دیواری) و از پشت سر‌شان (نیز) سدی قراردادیم، آنگاه (دیدگان) آنان را پوشاندیم، لذا آنان نمی‌بینند.
و (ای پیامبر) بر آنان یکسان است، چه آن‌ها را هشدار دهی و یا هشدار‌شان ندهی، ایمان نمی‌آورند.
(ای پیامبر) تو تنها کسی را هشدار می‌دهی که از (این) پند پیروی کند، و در نهان از (الله) رحمان بترسد، پس او را به آمرزش و پاداشی گرامی بشارت ده.
یقیناً ماییم که مردگان را زنده می‌کنیم، و آنچه را (از اعمال نیک و بد) که از پیش فرستاده‌اند، و آثار (و گام‌های) شان را می‌نویسیم، و همه چیز را در کتاب روشنگر (لوح محفوظ) شمار کرده‌ایم.
و (ای پیامبر) برای آن‌ها مثال (و داستان) مردم آن قریه (انطاکیه) را بزن، چون رسولان (ما) بدان جا آمدند.
آنگاه که دو نفر (از رسولان) را به سوی آن‌ها فرستادیم، پس آنان را تکذیب کردند، سپس با (فرستادن) سومی (آن دو را) تقویت کردیم، پس گفتند: «همانا ما به سوی شما فرستاده شده‌ایم».
(آن‌ها در پاسخ) گفتند: شما جز بشری همانند ما نیستید، و (الله) رحمان چیزی را نازل نکرده است، شما فقط دروغ می‌گویید.
(پیامبران) گفتند: «پروردگار ما می‌داند که ما قطعاً به سوی شما فرستاده شده‌ایم.
و بر (عهدۀ) ما جز رساندن (پیام) آشکار نیست».
(آن‌ها) گفتند: «بی‌گمان ما شما را به فال بد گرفته‌ایم، اگر دست بر ندارید البته سنگسارتان خواهیم کرد، و ازسوی ما عذاب (و شکنجۀ) درد‌ناکی به شما خواهد رسید».
(پیامبران) گفتند: «شومی (و فال بد) تان با خود شماست، اگر به شما پند داده شود (چنین می‌گویید، و به فال بد می‌گیرید؟!) بلکه (حقیقت این است که) شما مردمی اسراف‌کار هستید».
و مرد (مؤمنی) از دور‌ترین نقطۀ شهر شتابان آمد، (و خطاب به مردم) گفت: «ای قوم من! پیامبران (الله) را پیروی کنید.
کسانی را پیروی کنید که از شما مزدی طلب نمی‌کنند، و خود‌شان هدایت یافته‌اند.
و چه شده است مرا که پرستش نکنم کسی را که مرا آفریده است، (همه) به سوی او باز گردانده می‌شوید؟
آیا غیر از او معبود‌هایی را بر گزینم که اگر (الله) رحمان بخواهد به من زیانی برساند، شفاعت آن‌ها چیزی را از من دفع نمی‌کند (و کمترین فایده‌ای برایم ندارد) و مرا نجات نخواهند داد؟!
(اگر چنین کنم) یقیناً آنگاه من در گمراهی آشکاری خواهم بود.
من به پروردگارتان ایمان آورده‌ام، پس (سخنان) مرا بشنوید.
(پس او را شهید کردند) به او گفته شد: «وارد بهشت شو» گفت: ای کاش قوم من می‌دانستند،
که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی شدگان قرار داده است!
و بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان فرو نفرستادیم و ما فرو فرستنده نبودیم.
(بلکه کیفر آن‌ها) جز یک بانگ مرگبار نبود، پس ناگاه همه خاموش (=هلاک) شدند.
ای افسوس بر (این) بندگان، هیچ پیامبری به سوی آن‌ها نمی‌آمد مگر اینکه او را استهزاء می‌کردند!
آیا ندیدند که پیش از آن‌ها چه بسیار نسل‌ها را نابود کردیم، که آن‌ها هرگز به سوی ایشان باز نمی‌گردند؟!
و همۀ آن‌ها (برای حساب) نزد ما جمع و احضار می‌شوند.
و زمین مرده برایشان نشانه (و عبرتی) است که ما آن را زنده گردانیدیم، و دانۀ (غذایی) که از آن می‌خورند، بیرون آوردیم.
و در آن باغ‌هایی از نخل‌ها و انگور‌‌ها قرار دادیم، و در آن چشمه‌های جاری ساختیم.
تا از میوۀ آن بخورند در حالی‌که دست آنان (در تولید آن‌ها) هیچ دخالتی نداشته است [ و یا: «از دست آورد خود (و آنچه که با دست خود ساخته اند) بخورند».]، آیا سپاس نمی‌گویند.
منزه است کسی‌که همۀ جفت‌ها را آفرید، از آنچه زمین می‌رویاند، و از (جنس) خودشان، و از آنچه نمی‌دانند.
و شب (نیز) برای آن‌ها نشانه (و عبرتی) است ما روز را از آن بر می‌کشیم، پس آنگاه همه در تاریکی فرو می‌روند.
و خورشید (نیز که) پیوسته به سوی قرار‌‌گاهش در حرکت است، این تقدیر (الله) پیروزمند داناست.
و برای ماه منزلگاه‌های مقدر کرده‌ایم، تا چون شاخۀ (خشک و) کهنۀ خرما باز گردد.
نه خورشید را سزد که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد، و هر یک در مدار خود شناورند.
نشانه‌ای (دیگر) برای آنان این است که فرزندان‌شان را بر کشتی پر بار سوار کردیم.
و (مرکب‌های دیگری) همانند آن برای آن‌ها آفریدیم، که سوار می‌شوند.
و اگر بخواهیم آن‌ها را غرق می‌کنیم، پس آن‌ها را هیچ فریاد رسی نباشد، و نه آن‌ها رهایی یابند.
مگر اینکه رحمتی از سوی ما (شامل حال آن‌ها شود) و تا زمان معینی (از دنیا) بهره بگیرند.
و هنگامی‌که به آن‌ها گفته شود: «از آنچه پیش روی شماست، و از آنچه پشت سر شماست، بترسید، شاید مورد رحمت قرار گیرید» (اعراض می‌کنند).
و هیچ آیه‌ای از آیات پروردگار‌‌‌شان برای آن‌ها نیاید مگر آنکه از آن روی بگردانند.
و هنگامی‌که به آن‌ها گفته شود: از آنچه الله به شما روزی داده، انفاق کنید، کسانی‌که کافر شدند، به کسانی‌که ایمان آوردند می‌گویند: آیا ما کسی را طعام بدهیم که اگر الله می‌خواست، (خود) به او طعام می‌داد و شما جز در گمراهی آشکار نیستید.
و می‌گویند: «اگر راست می‌گویید، این وعده (عذاب) کی خواهد بود؟!»
آن‌ها جز انتظار یک بانگ مرگبار نمی‌کشند، که آن‌ها را فرو گیرد در حالی‌که سرگرم جدال (و دشمنی) هستند.
پس (در آن وقت) نمی‌توانند وصیتی کنند، و نه به سوی خانوادۀ خود باز گردند.
و (چون بار دیگر) در صور دمیده شود، پس ناگهان آن‌ها از قبرها (بیرون آیند) شتابان به سوی پروردگارشان می‌روند.
گویند: «وای بر ما چه کسی ما را از خوابگاه‌مان بر انگیخت؟!» (به آن‌ها گفته شود:) این همان است که (الله) رحمان وعده داده بود، و پیامبران (الله) راست گفتند.
(آن) جز یک بانگ مرگبار نخواهد بود، پس ناگهان همه نزد ما جمع و احضار می‌شوند.
پس امروز به هیچ کس ذره‌ای ستم نخواهند شد، و جز به آنچه عمل می‌کردید، جزا داده نمی‌شوید.
بی گمان اهل بهشت امروز در کاری (لذت بخش) مشغولند (و) شادمان هستند.
آن‌ها و همسران‌شان در سایه‌های (گستردۀ بهشتی) بر تخت‌ها تکیه زده‌اند.
برای آن‌ها در آن (= بهشت، انواع) میوه است، و هر چه که بخواهند برایشان (فراهم) است.
(به آن‌ها گفته می‌شود) سلام (بر شما باد) این سخنی است از جانب پروردگار مهربان.
ای گنهکاران امروز (از نیکان) جدا شوید.
ای فرزندان آدم! آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکار است؟!
و اینکه مرا بپرستید، این راه مستقیم است.
و به راستی او گروه زیادی از شما را گمراه ساخت آیا اندیشه نکردید؟!
این (همان) جهنمی است که به شما وعده داده می‌شد.
امروز به سزای کفری که ورزیده‌اید به آن در آیید.
امروز بر دهآن‌ها یشان مُهر می‌نهیم، و دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند، و پا‌هایشان به آنچه می‌کردند گواهی می‌دهند.
و اگر بخواهیم چشمان‌شان را محو (و نابود) می‌کنیم، پس شتابان قصد راه می‌کنند، اما چگونه می‌توانند ببینند؟!
و اگر بخواهیم آن‌ها را در جایگاه‌شان مسخ (و میخ کوب) می‌کنیم، پس نتوانند که به پیش قدم بردارند، و نه به عقب باز گردند.
و هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش دگرگونش کنیم، (و به حالت ناتوانی کودکی بر می‌گردانیم) آیا اندیشه نمی‌کنند؟!
ما (هرگز) شعر به او (= رسول) نیاموخته‌ایم و شایستۀ او نیست، این (کتاب چیزی) جز اندرز، و قرآنی روشنگر نیست.
تا هر کس را که زنده (دل) باشد، بیم دهد و سخن حق بر کافران ثابت شود.
آیا ندیدند که ما برای آن‌ها از آنچه ساختۀ دست‌های ماست، چهار پایانی را آفریده‌ایم، پس آنان مالک آن هستند.
و آن‌ها را برایشان رام کردیم، پس بر بعضی سوار می‌شوند، و از (گوشت) بعضی می‌خورند.
و برای آن‌ها بهره‌های دیگر، و نوشیدنی‌ها در آن (حیوانات) است، آیا سپاس نمی‌گویند؟!
و آن‌ها غیر از الله معبودانی (برای خود) بر گزیدند، (به این امید) شاید که یاری شوند.
آن‌ها قادر به یاری ایشان نیستند، و آنان (= مشرکان) برای این‌ها (= معبودان) لشکری احضار شده (و آماده) هستند.
پس (ای پیامبر) سخن آنان تو را غمگین نسازد، بی‌گمان ما آنچه را که پنهان می‌دارند و آنچه را که آشکار می‌کنند، می‌دانیم.
آیا انسان ندیده است که ما او را از نطفه‌ای آفریده‌ایم، پس او ستیزه جویی آشکار شده است.
و برای ما مَثَلی زد، و آفرینش خود را فراموش کرد، گفت: «چه کسی (این) استخوان‌ها را (دوباره) زنده می‌کند در حالی‌که پوسیده است؟!».
بگو: «(همان) کسی آن را زنده می‌کند که نخستین بار آن را پدید آورد، و او به هر آفرینشی دانا‌ست،
(همان) کسی‌که از درخت سبز برای شما آتش پدید آورد، پس آنگاه شما از آن (آتش) می‌افروزید».
آیا کسی‌که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، نمی‌تواند همانند آن‌ها (= انسان‌ها) را بیافریند؟! آری (می‌تواند) و او آفرینندۀ دانا‌‌ست.
جز این نیست که فرمان او، چون چیزی را اراده کند، (این است) که به آن می‌گوید: «موجود شو» پس (بی درنگ) موجود می‌شود.
پس منزه است، کسی‌که پادشاهی همه چیز در دست اوست، و (همه) به سوی او باز گردانده می‌شوید.