ﯽ

surah.translation .

ﰡ

ﭑﭒ ﰀ​

عبس


چهره درهم کشید, وروی بر گردانید,
ﭔﭕﭖ ﰁ​

از این که (عبد الله بن ام مکتوم) نابینا به نزدش آمد.
ﭘﭙﭚﭛ ﰂ​

و (ای پیامبر) چه می دانی شاید که او پاک می شد.
ﭝﭞﭟﭠ ﰃ​

یا پندگیرد, واین پند به او نفع می داد.
ﭢﭣﭤ ﰄ​

اما آن کس که مجد نیازی نمود.
ﭦﭧﭨ ﰅ​

پس تو به او روی من آوری,
ﭪﭫﭬﭭ ﰆ​

در حالی که اگر او خود را (از کفر) پاک نسازد, چیزی بر تو نیست.
ﭯﭰﭱﭲ ﰇ​

اما کسی شتابان به مراغ تو می آید.
ﭴﭵ ﰈ​

و او (از خدا) می ترسد.
ﭷﭸﭹ ﰉ​

پس تو از او غافل می شوی (وبه ار تو جه نمی کنی؟)
ﭻﭼﭽ ﰊ​

هرگز چنین نیست, بی گمان این (سوره) تذکر ویاد آوری است.
ﭿﮀﮁ ﰋ​

پس هرکس بخواهد از آن پند گیرد.
ﮃﮄﮅ ﰌ​

در صحیفه های پر ارزشی (ثبت) است.
ﮇﮈ ﰍ​

بلند پایه وپاکیزه.
ﮊﮋ ﰎ​

به دست (فرشتگان =) سفیران (وحی است).
ﮍﮎ ﰏ​

بزرگوار ونیکو کار.
ﮐﮑﮒﮓ ﰐ​

مرگ بر (این) انسان, چقدر نا سپاس است؟!
ﮕﮖﮗﮘ ﰑ​

(خداوند) او را از چه چیز آفریده است؟
ﮚﮛﮜﮝ ﰒ​

او را از نطفه ای (نا چیز) آفریده است, آنگاه او را موزون ساخت.
ﮟﮠﮡ ﰓ​

سپس راه را برای او آسان نمود.
ﮣﮤﮥ ﰔ​

آنگاه (بعد از پایان عمر) او را میراند, پس او را در قبر (پنهان) کرد.
ﮧﮨﮩﮪ ﰕ​

سپس هرگاه که بخواهد او را (زیاده می کند و از قبر) بر می انگیزد.
ﮬﮭﮮﮯﮰ ﰖ​

هرگز چنین نیست, (که او می پندارد) او هنوز آنچه را که (خدا) فرمان داده, به جای نیاورده است.
ﯓﯔﯕﯖ ﰗ​

پس انسان باید به غذای خود بنگرد.
ﯘﯙﯚﯛ ﰘ​

بی گمان ما آب فراوان (از آسمان) فروریختیم.
ﯝﯞﯟﯠ ﰙ​

سپس زمین را به نیکی شگافتیم.
ﯢﯣﯤ ﰚ​

آنگاه در آن دانه (های فراون) رویاندیم.
ﯦﯧ ﰛ​

وانگور وسبزی (بسیار).
ﯩﯪ ﰜ​

و زیتون ونخل.
ﯬﯭ ﰝ​

وبا غهایی (ابنوه و) پردرخت.
ﯯﯰ ﰞ​

و(انواع) میوه و علوفه (پدید آوردیم).
ﯲﯳﯴ ﰟ​

(همۀ اینها) برای بهره گیری شما وچهار یایانتان است.
ﯶﯷﯸ ﰠ​

پس هنگامی که (آن) صدای مهیب (قیامت) فرا رسد.
ﯺﯻﯼﯽﯾ ﰡ​

روزی که انسان از برادرش می گریزد.
ﰀﰁ ﰢ​

واز ما درش و از پدرش.
ﰃﰄ ﰣ​

واز زنش وفرزندانش (نیز می گریزد).
ﰆﰇﰈﰉﰊﰋ ﰤ​

در آن روز هرکس را کاری است که اورا به خود مشغولش دارد.
ﰍﰎﰏ ﰥ​

چهره هایی در آن روز گشاده وروشن است.
ﰑﰒ ﰦ​

خندان وشاد است.
ﰔﰕﰖﰗ ﰧ​

وچهره هایی در آن روز غبار آلود است.
ﭑﭒ ﰨ​

سیاهی (وتاریکی) آنهارا پوشانده است.
ﭔﭕﭖﭗ ﰩ​

اینان همان کافران فاجرند.