ﯻ
                    surah.translation
            .
            
    
                                    من تأليف: 
                                            فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام
                                                            .
                                                
            ﰡ
                                                                                                                
                                    ﭑﭒ
                                    ﰀ
                                                                        
                    [کافران] دربارۀ چه چیزی از یکدیگر سؤال میکنند؟
                                                                        از خبری بزرگ.
                                                                        همان [خبری] که آنها در آن اختلاف دارند.
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﭝﭞ
                                    ﰃ
                                                                        
                    چنین نیست [که آنها میاندیشند]؛ به زودی خواهند دانست.
                                                                        باز هم چنین نیست؛ به زودی خواهند دانست.
                                                                        آیا زمین را بستری [برای آسایش شما] قرار ندادیم؟
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﭩﭪ
                                    ﰆ
                                                                        
                    و کوهها را میخها[ی آن قرار ندادیم؟]
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﭬﭭ
                                    ﰇ
                                                                        
                    و شما را جفت [= نر و ماده] آفریدیم.
                                                                        و خواب شما را [مایۀ] آرامشتان قرار دادیم.
                                                                        و شب را پوششی [برایتان] قرار دادیم.
                                                                        و روز را [وسیلۀ] زندگی و [امرارِ معاش] قرار دادیم،
                                                                        و بر فراز شما هفت [آسمان] محکم بنا کردیم،
                                                                        و [خورشید را] چراغی درخشان آفریدیم،
                                                                        و از ابرهای بارانزا، آبی فراوان فروفرستادیم
                                                                        تا دانه و گیاه بسیار با آن برویانیم.
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﮏﮐ
                                    ﰏ
                                                                        
                    و باغهایی پردرخت [با آن پرورش دهیم].
                                                                        بیگمان، روز داورى، وعدهگاه [ما با شما] است.
                                                                        روزی که در «صور» دمیده میشود و شما گروهگروه [به محشر] میآیید؛
                                                                        و آسمان گشوده میشود و به صورت درهای متعدد درمیآید؛
                                                                        و کوهها به حرکت درمیآید و به صورت سرابی میشود؛
                                                                        و بیگمان، جهنم کمینگاهی است
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﮮﮯ
                                    ﰕ
                                                                        
                    و محل بازگشتی برای طغیانگران.
                                                                        مدت زمانی طولانی در آنجا میمانند.
                                                                        در آنجا نه [چیز] خنکی میچشند و نه آشامیدنی [گوارایی خواهند داشت].
                                                                        جز آبی سوزان و [مایعی که] چرک و خون [است].
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﯡﯢ
                                    ﰙ
                                                                        
                    [این] کیفری است مناسب و درخور [اعمالشان]؛
                                                                        چرا که آنها هیچ امیدی به [روز] حساب نداشتند
                                                                        و آیات ما را به شدت تکذیب کردند؛
                                                                        و ما همه چیز را [در لوح محفوظ] شمارش و ثبت کردهایم.
                                                                        پس [کیفرِ اعمال خود را] بچشید که چیزی جز عذاب بر شما نمیافزاییم.
                                                                        بیگمان، برای پرهیزگاران کامیابی [بزرگی] است.
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﭕﭖ
                                    ﰟ
                                                                        
                    باغهای [میوه] و تاکستانها.
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﭘﭙ
                                    ﰠ
                                                                        
                    و حوریانی نوجوان و همسن و سال.
                                                                        
                                                                                                                
                                    ﭛﭜ
                                    ﰡ
                                                                        
                    و جامهایی لبریز و پیاپی [از شراب پاکیزۀ بهشت].
                                                                        در آنجا نه سخن بیهودهای میشنوند و نه دروغی.
                                                                        [این] پاداش، از جانب پروردگار توست، و عطایی از روی حساب
                                                                        [همان] پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست؛ [همان الله] رحمان [که] هیچ کس [در آن روز] یارای سخن گفتن با او را ندارد.
                                                                        روزی که روح [= جبرئیل] و فرشتگان به صف میایستند، [و] هیچ کس سخن نمیگوید، جز کسی که الله رحمان به او اجازه داده باشد و [او] سخن درست [و صواب] گوید.
                                                                        آن [روز]، روزِ حق است [و بدون تردید واقع میشود]؛ پس هر کس كه بخواهد، [میتواند] راه بازگشتى به سوى پروردگار خود بجوید.
                                                                        به راستی، ما شما را از عذابی نزدیک بیم دادیم: روزی که انسان آنچه را از قبل با دستهای خود فرستاده است میبیند، و کافر میگوید: «ای کاش من خاک بودم [و برای حساب برانگیخته نمیشدم»]!