ﮐ
surah.translation
.
من تأليف:
فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام
.
ﰡ
ای مردم، از پروردگارتان پروا کنید [همان ذاتی] که شما را از یک تن آفرید و همسرش را [نیز] از او آفرید و از [نسلِ] آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکند؛ و از پروردگاری که به [نام] او از یکدیگر درخواست میکنید پروا نمایید و از [گسستن] پیوند خویشاوندی بپرهیزید. بیگمان، الله همواره مراقب [و نگهبان] شماست.
و [ای سرپرستان،] اموال یتیمان را [پس از بلوغ و رشد] به آنان بازگردانید و [مال کمارزش و] نامرغوب [خود] را با [مال ارزشمند و] مرغوب [آنان] عوض نكنید و اموالشان را همراه اموال خود نخورید. به راستی که این [کار] گناه بزرگی است.
و اگر ترسیدید که [به خاطر کاستن از مهریه یا بدرفتاری] نتوانید عدالت را در حق دختران یتیم رعایت نمایید، [از ازدواج با آنان صرفنظر کنید و] از زنانی [دیگر] که مورد پسند شماست، [یک یا] دو و [یا] سه و [یا] چهار تن را به همسری درآورید. پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک [زن] یا به آنچه [از کنیزان] که مالک آنها هستید [اکتفا نمایید]. این [کار] نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید.
و مهریههای زنان را به عنوان هدیه [و فریضهای الهی] با خوشدلی به آنان بدهید. پس اگر آنان چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما بخشیدند، آن را نوشین و گوارا بخورید.
و به کمخردانی که الله شما را به سرپرستی آنان گماشته است، اموالشان را ندهید و از [درآمدِ] آن به آنان خوراک و پوشاک دهید و با آنان به شایستگی سخن بگویید.
و یتیمان را [از لحاظ توانایی بر مراقبت از اموالشان] بیازمایید تا وقتی به [سن] ازدواج برسند؛ پس اگر رشد [فکریِ کافی] در آنان یافتید، اموالشان را به آنان بدهید و آن را [از بیم آنکه مبادا] بزرگ شوند [و از شما پس بگیرند] به اسراف و شتاب مخورید؛ و هر کس بینیاز است، باید [از گرفتن اجرتِ سرپرستی] خودداری کند و هر کس نیازمند است، باید به طرز شایسته [و مطابقِ عُرف از آن] بخورد. پس هر گاه اموالشان را به آنان بازگرداندید، بر آنان گواه بگیرید و [بدانید] الله برای حسابرسی کافی است.
مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [به عنوان ارث] بر جای گذاشتهاند، سهمی دارند و زنان [نیز] از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جای گذاشتهاند، سهمی دارند ـ خواه آن [مال]کم باشد یا زیاد. [چنین] بهرهای [از جانب الله] معیّن [و مقرر شده] است.
و هر گاه خویشاوندان [غیر وارث] و یتیمان و مستمندان بر تقسیم [میراث] حاضر شدند، [پیش از تقسیم، چیزی] از آن [اموال را از باب استحباب] برایشان بدهید و به شایستگی با آنان سخن بگویید.
و کسانی كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بر جاى بگذارند، بر [آیندۀ] آنان بیم دارند، باید [از ستم دربارۀ یتیمان مردم نیز] بترسند؛ پس باید از الله پروا کنند و سخنی [سنجیده و] درست بگویند.
در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ستم میخورند، جز این نیست که آتش در شکم خویش فرومیبرند و به زودی به آتشی برافروخته درمیآیند.
الله دربارۀ فرزندانتان به شما سفارش میکند: سهم پسر، مانند سهم دو دختر است؛ و اگر [وارثان، دو دختر یا] بیشتر از دو دختر باشند، سهم آنان دو سومِ تَرَکه [= میراث] است؛ و اگر فقط یک دختر باشد، سهم او نصف ترکه است. اگر [متوفی] فرزند داشته باشد، برای هر یک از پدر و مادرش، یکششمِ ترکه است و اگر فرزند نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث ببرند، در این صورت، برای مادرش یکسوم است [و برای پدر دو سوم]؛ و اگر او [= متوفی] برادرانی داشته باشد، سهم مادرش یکششم است. [این تقسیم میراث،] پس از عمل به وصیتی که کرده است یا [پرداخت] بِدِهی[ها و قَرضهایی که دارد انجام میگیرد]. شما نمیدانید که پدرانتان و [یا] فرزندانتان، کدامیک برایتان سودمندترند. [این احکام،] فریضهای [معیّن و مقرر] از جانب الله است. به راستی که الله دانای حکیم است.
و [ای شوهران،] اگر همسرانتان فرزندی نداشته باشند، نیمی از تَرَکه برای شماست و اگر فرزندی داشته باشند، یکچهارمِ ترکه از آنِ شماست؛ [البته] پس از [عمل به] وصیتی که کردهاند یا [پرداخت] بِدِهی[ها و قَرضهایی] که دارند؛ و اگر شما فرزندی نداشته باشید، یکچهارمِ ترکۀ شما برای زنانتان است و اگر فرزندی داشته باشید، یکهشتم ترکۀ شما از آنِ ایشان است؛ [البته] پس از عمل به وصیتی که کردهاید و [پرداخت] بِدِهی[ها و قَرضهایی که دارید]؛ و اگر مرد یا زنی که از او ارث میبرند، پدر یا فرزند نداشته باشد [= کـَلاله باشد] و برادر یا خواهری داشته باشد، برای هر یک از آنان یکششم [تَرَکه] است؛ و اگر [خویشاوندانِ چنین شخصی] بیش از این [دو نفر] باشند، در این صورت، در یکسوم [از ترکه] شریکند؛ [البته] پس از انجام وصیتى كه به آن سفارش شده یا بِدِهی[ها و قَرضهایی] كه [باید پرداخت گردد؛ به شرط آنكه از این طریق،] زیانى [به ورثه] نرساند. [این حُکم،] سفارش الله است و الله دانای بردبار است.
اینها حدود الهی است و هر کس از الله و پیامبرش اطاعت کند، وی را به باغهایی درمیآورد که از زیر [درختان] آن جویبارها جاری است؛ در آن جاودانهاند و این همان کامیابی بزرگ است.
و هر کس از الله و پیامبرش نافرمانی نماید و از حدود او تجاوز کند، وی را در آتشی وارد میکند که جاودانه در آن خواهد ماند و برایش عذابی خفتبار [در پیش] است.
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا میشوند، چهار نفر [مرد عادل] از خودتان را بر آنان گواه گیرید؛ پس اگر گواهی دادند، آن زنان را در خانهها نگه دارید تا مرگشان فرارسد یا الله راهی برایشان قرار دهد.
از میان شما، آن مرد و زنی که مرتکب آن [عمل زشت] میشوند، [با تنبیه و توبیخ] آزارشان دهید؛ پس اگر توبه کردند و درستکار شدند، از آنان صرفنظر کنید؛ [چرا که] بیتردید، الله توبهپذیر مهربان است.
[پذیرش] توبه از سوی الله، تنها برای کسانی است که از روی نادانی [و سفاهت] کار ناشایستی انجام میدهند، آنگاه به زودی [و پیش از فرارسیدنِ مرگ] توبه میکنند. اینانند که الله توبهشانغع را میپذیرد و الله دانای حکیم است.
و برای کسانی که [تا پایان عمر همواره] مرتکب کارهای ناشایست میشوند و هنگامی که مرگ یکی از آنان فرامیرسد میگوید: «اکنون توبه کردم» [هیچ] توبه [و بخششی در کار] نیست و نه برای کسانی که در حال کفر میمیرند. اینان هستند که برایشان عذاب دردناکی مهیّا ساختهایم.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، برای شما حلال نیست که زنان [پدرانتان] را بر خلاف میلشان به ارث برید [یا مجبور به ازدواج با دیگران کنید] و [در مورد همسران خودتان نیز حکم این است که] آنان را زیر فشار قرار ندهید تا برخی از آنچه را که [به عنوان مهریه] به آنان دادهاید پس بگیرید؛ مگر اینکه مرتکب عمل ناشایستِ آشکاری [مانند زنا] شوند؛ [اما در مورد زنان پاکدامنِ خود نیکوگفتار باشید] و با آنها به طور شایسته رفتار کنید و اگر از آنان [خوشتان نیامد و] کراهت داشتید، پس [شکیبایی کنید؛] چه بسا از چیزی خوشتان نمیآید و الله خیر بسیاری در آن قرار میدهد.
اگر خواستید همسری [دیگر] به جای همسر [پیشین خود] برگزینید و به یکی از آنان مال فراوانی [به عنوان مهریه] پرداختهاید، چیزی از آن را پس نگیرید. آیا میخواهید آن [مال] را به بُهتان و گناهِ آشکار بازپس بگیرید؟
و چگونه آن [مهریه] را بازپس میگیرید در حالی که از یکدیگر بهرهمند شدهاید [و از اسرار یکدیگر آگاهید] و آنان [هنگام عقد ازدواج] از شما پیمانی محکم و استوار گرفتهاند؟
و با زنانی که پدرانتان [با آنها] ازدواج کردهاند، [پس از مرگ پدر] ازدواج نکنید؛ مگر آنچه [از این نوع ازدواج که در زمان جاهلیت رخ داده و] بخشوده شده است؛ [چرا که] بیتردید، این کار، عملی زشت و تنفرانگیز و راهی نادرست است.
[ازدواج با این افراد] بر شما حرام شده است: مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و دختر برادر و دختر خواهر و مادری که به شما شیر داده است و خواهر رِضاعی و مادر زن و دخترِ همسری که [آن دختر] در خانۀ شما پرورش یافته است و با آن همسر همبستر شدهاید ـ ولی اگر با آن زن آمیزش نکردهاید، گناهی نیست [که با دخترش ازدواج کنید]ـ همچنین همسرِ پسرتان که از پشت خودتان است و ازدواج با دو خواهر [نیز بر شما حرام است]؛ مگر آنچه [از این نوع ازدواج که در زمان جاهلیت رخ داده و] بخشوده شده است [چرا که] بیتردید، الله آمرزندۀ مهربان است.
زنان شوهردار [بر شما حرامند]؛ مگر زنانی که [کنیزتان هستند و شما] مالک آنها شدهاید. [این] فریضۀ الهی است که بر شما مقرر داشته است و غیر از اینها [که گفته شد،] برایتان حلال است که ـ در حالی که پاکدامنی میورزید و زناکار نیستید ـ با اموال خود [زنان دیگر را] طلب کنید. پس آن زنانی را که [به ازدواج درآوردید و] از آنان کام گرفتید، باید مهریهشان را به عنوان فریضهای به آنان بدهید و در مورد آنچه بعد از تعیین مهریه [در مورد بیش و کمِ آن] با یکدیگر توافق میکنید، گناهی بر شما نیست. بیگمان، الله دانای حکیم است.
و هر یک از شما از لحاظ مالی توانایی ازدواج با زنان آزادۀ مؤمن را ندارد، با کنیزکان باایمانی که در اختیار شما [یا دیگر مسلمانان] هستند [ازدواج کند]؛ و الله به ایمانتان داناتر است. [شما و آنان] همگی از جنس یكدیگرید [و با یکدیگر برابرید]؛ پس با اجازۀ سرپرستشان با آنان ازدواج کنید و مهریههایشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار، و نه [در زمرۀ] کسانی که پنهانی [برای خود] دوست میگیرند. آنگاه چون ازدواج کردند، اگر مرتکب زنا شدند، مجازاتشان [پنجاه تازیانه، یعنی] نصف مجازات زنان آزاد است. این [اجازۀ ازدواج با کنیزان،] برای کسی از شماست که از آلایش به گناه بترسد؛ و[لی در مورد ازدواج با کنیزان] اگر شکیبایی [و پاکدامنی] پیشه کنید، برایتان بهتر است؛ و الله آمرزندۀ مهربان است.
الله میخواهد که [احکام خویش را] برایتان روشن سازد و شما را به راه و روش کسانی که پیش از شما بودند راهنمایی کند و توبه شما را بپذیرد؛ و الله دانای حکیم است.
و الله میخواهد توبۀ شما را بپذیرد [و از آلودگیِ گناه پاکتان نماید]؛ و[لی] کسانی که پیرو شهوات هستند، میخواهند که شما دستخوش انحراف بزرگی شوید.
الله [با تشریع این احکام] میخواهد بر شما آسان گیرد؛ و انسان ناتوان آفریده شده است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اموال یکدیگر را به باطل [و از راههای نامشروعی همچون غصب و دزدی و رشوه] نخورید؛ مگر اینکه تجارتی با رضایتِ شما [انجام گرفته] باشد؛ و [همچنین] یکدیگر را نکشید و خودکشی نکنید؛ همانا الله [نسبت] به شما مهربان است [و شما را از این کارها بازمیدارد].
و هر کس [آگاهانه و] از روی تجاوز و ستم چنین کند، به زودی او را در آتشی [سوزان] درمیآوریم و این [کار] برای الله آسان است.
[ای مؤمنان،] اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شدهاید دوری کنید، گناهان [صغیره]تان را از شما میزداییم و شما را در جایگاهی شایسته [= بهشت] وارد میکنیم.
[ای مؤمنان،] آنچه را که الله به وسیلۀ آن، برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است، آرزو مکنید [تا دچار حسد نشوید]. مردان از آنچه به دست آوردهاند [پاداش و] بهرهای دارند و زنان [نیز] از آنچه به دست آوردهاند [اجر و] بهرهای دارند؛ و از بخشش الله [چیزی] بخواهید. بیتردید، الله به هر چیزی داناست.
ما برای هر کس وارثانی قرار دادهایم که از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جای گذاشتهاند ارث ببرند؛ و [نیز] به کسانی که [با آنان] پیمان [برادری و یاری] بستهاید، سهمشان را [از ارث] بدهید. بیگمان، الله بر هر چیزی گواه است.
مردان بر زنان سرپرست و نگهبانند، به خاطر آنکه الله برخی از اینان را بر برخی برتری داده است و [نیز] به خاطر آنکه از اموال خویش [برای زنان] خرج میکنند. پس زنانِ صالح، [آنانند که هم از الله و هم از شوهرانشان] فرمانبردارند [و] به پاس آنچه الله [برایشان] حفظ کرده است [اسرار و حقوق شوهران خود را] در غیبت [آنان] حفظ میکنند؛ و [ای شوهران،] به زنانی که از نافرمانیشان بیم دارید، پند و اندرز دهید؛ [اگر فرمانبردار نشدند،] در بستر از آنان دوری کنید [و اگر تأثیر نکرد،] آنان را [طوری که آزار نبینند] بزنید؛ پس اگر از شما اطاعت کردند، هیچ راهی برای [بهانهجویی و سرزنش] بر آنها مجویید [و بدانید که] به راستی الله بلندمرتبۀ بزرگ است.
و [شما ای اولیای زن و مرد،] اگر از اختلاف و جدایی میان آن دو [زن و شوهر] بیم داشتید، یک داور از خانوادۀ شوهر و یک داور از خانوادۀ زن [تعیین کنید و برای تصمیمگیری] بفرستید. اگر این دو [داور] قصد اصلاح [و آشتی بین زوجین] داشته باشند، الله میان آن دو [زن و شوهر] سازگاری خواهد داد. بیگمان، الله دانای آگاه است.
و الله را عبادت کنید و چیزی را با او شریک نگردانید و به پدر و مادر نیکی کنید و [نیز] به خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایۀ خویشاوند و همسایۀ غیرخویشاوند و همنشین و [مسافرِ] درراهمانده و [کنیزان و] بردگانی که مالک آنها هستید [نیکی کنید و بدانید که] یقیناً الله کسی را که متکبر و فخرفروش باشد دوست ندارد.
[همان] کسانی که بخل میورزند و مردم را به بخل وامیدارند و آنچه [از ثروت و دانش] را که الله از فضل خویش به آنان بخشیده است پنهان میکنند؛ و ما برای کافران [و ناسپاسان،] عذابی خفتبار مهیّا کردهایم.
و [نیز برای] کسانی که اموالشان را برای [خودنمایی و] نشاندادن به مردم انفاق میکنند و به الله و روز آخرت ایمان ندارند؛ [چنین شخصی یارِ شیطان است] و کسی که شیطان همدمش باشد، چه بد همدمی دارد!
و برای آنان چه زیانی داشت اگر به الله و روز آخرت ایمان میآوردند و از آنچه الله به آنان روزی داده است انفاق میکردند؟ و الله به [حال و اعمال] اینان داناست.
بیگمان، الله به اندازۀ ذرهای [به بندگانش] ستم نمیکند و اگر کار نیکی باشد، آن را دو چندان میکند و از پیشگاه خود [به آنان] پاداش بزرگی عطا میکند.
و [حال و روزِ ناباوران] چگونه باشد آنگاه که از هر امتی شاهدی را [که پیامبر همان امت باشد] به میان آوریم و تو را [نیز ای پیامبر، دربارۀ ابلاغ پیام الهی] بر اینان گواه آوریم؟
آن روز کسانی که کافر شدند و از پیامبر نافرمانی کردند، آرزو میکنند که ای کاش با خاک یکسان میشدند و هیچ سخنی را نمیتوانند از الله پنهان کنند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، در حال مستی به نماز نایستید تا زمانی که بدانید چه میگویید و [همچنین] هنگامی که جُنُب هستید، تا غسل نکردهاید، به نماز [و مسجد] نزدیک نشوید مگر آنکه رهگذر باشید؛ و اگر بیمار یا مسافر بودید یا یکی از شما از مکان قضای حاجت آمد یا با زنان آمیزش کردید و [برای وضو یا غسل] آب نیافتهاید، پس [باید] با خاکی پاک تیمم کنید؛ [به این روش که] چهره و دستهایتان را [با آن] مسح نمایید. بیگمان، الله بخشایندۀ آمرزگار است.
[ای پیامبر،] آیا کسانی [از یهود] را که بهرهای از کتاب به آنها داده شده است ندیدهای [که چگونه] گمراهی را میخرند و میخواهند شما [مؤمنان نیز مانند آنان] گمراه شوید؟
و [ای مؤمنان،] الله به دشمنان شما داناتر است و کافی است که الله یار [و کارسازتان] باشد و کافی است که الله یاور [و مددکارتان] باشد.
برخی از یهود، کلمات [الله] را از جای خود تحریف میکنند و با پیچاندن زبان خود و به قصد طعنهزدن در دین [با درآمیختن زبان عبرى با عربى، به پیامبر] مىگویند: «شنیدیم و نافرمانى كردیم» و «بشنو كه [كاش] ناشنوا گردى!» و [نیز به تمسخر مىگویند:] «راعِنا» [که در عبری مفهوم توهینآمیزی دارد؛] ولی اگر آنان میگفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم» و «[سخنان ما را] بشنو و به ما مهلت بده»، قطعاً برایشان بهتر و درستتر بود؛ ولی الله آنان را به خاطر کفرشان لعنت کرده است؛ پس جز [گروهی] اندک ایمان نمیآورند.
ای اهل کتاب، به آنچه که [بر محمد] نازل کردیم و کتاب آسمانی شما را تصدیق میکند ایمان بیاورید، پیش از آنکه [اندامهای حسّی] چهرهها را محو کنیم و آنها را [همچون] پشت سرشان [صاف و زشت] بگردانیدم؛ یا آنان را همچون اصحاب سَبت [= یهودیان نافرمانی که روز شنبه ماهی گرفتند] لعنت کنیم [و به شکل میمون درآوریم]؛ و [بدانید که] فرمان الله قطعاً به وقوع میپیوندد.
بیگمان، الله این گناه را که به او شرک آورده شود نمیبخشد و غیر از آن را ـ برای هر کس بخواهد ـ میبخشد؛ و هر کس به الله شرک ورزد، یقیناً گناهی بزرگ به گردن گرفته است.
[ای پیامبر،] آیا ندیدی کسانی را که خویشتن را پاک میشمارند [و خودستایی میکنند؟ چنین نیست؛] بلکه الله هر کس را بخواهد پاک میگردانَد، و به آنان به اندازۀ ذرهای ناچیز [حتی به اندازۀ نخ روی هستۀ خرما] ستم نمیشود.
[ای پیامبر،] بنگر که چگونه بر الله دروغ میبندند! و همین [عمل به عنوان] گناهی آشکار کافی است.
آیا افرادی [از قوم یهود] را که بهرهای از کتاب [آسمانی] به آنان داده شده است ندیدهای [که چگونه] به جِبت [= معبودان باطل و سحر] و طاغوت [= معبودان باطل] ایمان میآورند؟ [این افراد از روی دوستی و مدارا] دربارۀ کسانی که کفر ورزیدهاند میگویند: «اینان از کسانی که ایمان آوردهاند هدایتیافتهترند».
آنان کسانی هستند که الله لعنتشان کرده است و هر که را الله لعنت کند، هرگز برایش یاوری نخواهی یافت.
آیا آنان بهرهای از حكومت [= فرمانروایی] دارند؟ [اگر هم داشتند،] کمترین چیزى به مردم نمىدادند.
آیا به مردم [= محمد و یارانش] به خاطر آنچه الله از فضل خویش به آنان بخشیده است حسد میورزند؟ در حقیقت، ما [پیشتر نیز] به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان فرمانرواییِ بزرگی بخشیدیم.
پس برخی از آنان به وی ایمان آوردند و برخی از آنان از او روی گرداندند [پس نسبت به دعوت محمد نیز چنین کردند] و [برای این کافران] آتش افروختۀ دوزخ کافی است.
بیگمان، کسانی را که به آیات ما کفر ورزیدند، در آتشی [سوزان] وارد خواهیم کرد که هر چه پوستشان بریان گردد، پوستهای دیگری به جایش قرار میدهیم تا [طعم] عذاب را بچشند. به راستی که الله، شکستناپذیرِ حکیم است.
و کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، به باغهایی [از بهشت] وارد خواهیم نمود که از زیر [درختان] آن جویبارها جاری است؛ همواره در آن خواهند ماند و در آنجا همسران پاکیزه دارند و آنان را زیر سایههایی گسترده [و انبوه] جای میدهیم.
الله به شما فرمان میدهد که امانتها را [به طور کامل] به صاحبانشان بازگردانید و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید. الله شما را به امری نیک پند میدهد. به راستی که الله شنوای بیناست.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از الله و پیامبر و کارگزاران [و فرماندهان مسلمانِ] خود اطاعت کنید و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به [کتاب] الله و [سنت] پیامبر بازگردانید. اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، [یقین داشته باشید که] این [بازگشت به قرآن و سنت، برایتان] بهتر و خوشفرجامتر است.
[ای پیامبر،] آیا ندیدی افرادی را که گمان میکنند به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان آوردهاند، و[لی] میخواهند برای داوری [به جای شریعت الهی] نزد طاغوت بروند؟ [و حُکم آن را به جای حُکم الله بپذیرند] با آنکه به آنان دستور داده شده است که به طاغوت کفر ورزند؛ و[لی] شیطان میخواهد آنان را در گمراهی دور و درازی قرار دهد.
و چون به آنان گفته شود: «به سوی آنچه الله نازل کرده است [= قرآن] و به سوی پیامبر بیایید» منافقان را میبینی که از تو سخت روی میگردانند.
اما چگونه است که وقتی به [سزای] کارهای بدشان مصیبتی به آنان میرسد، نزد تو میآیند و به الله سوگند یاد میکنند که: «منظور ما [از دادخواهی نزد دیگران، چیزی] جز نیکی و توافق [میان طرفین] نبوده است»؟
اینان همان کسانی هستند که الله میداند چه در دل دارند؛ پس [ای پیامبر،] از آنان روی بگردان و اندرزشان بده و با بیانی رسا [نتایجِ] کردارشان را بر آنان گوشزد کن.
و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به این هدف که به فرمان الله [مردم از وی] اطاعت کنند؛ و اگر هنگامی که آنان [با گناه و نافرمانی] بر خویشتن ستم میکردند، [در حالیکه زنده هستی] نزد تو میآمدند و از الله آمرزش میخواستند، و پیامبر هم برایشان آمرزش میطلبید؛ بیتردید، الله را توبهپذیرِ مهربان مییافتند.
نه؛ سوگند به پروردگارت [ای محمد] که آنان ایمان نمیآورند مگر اینکه در اختلافاتشان تو را داور قرار دهند و از داوری تو در دلِ خویش احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند.
و اگر [مانند بنیاسرائیل] بر آنان مقرر میکردیم که «[نافرمانانِ] خود را بکشید یا از خانه و شهرتان بیرون بروید»، جز اندکی از آنان [به آن دستورها] عمل نمیکردند؛ و اگر به آنچه اندرز داده شدند عمل میکردند، بیتردید برایشان بهتر و در پایداریشان [بر دین] مؤثرتر بود.
و در این صورت، از پیشگاه خود پاداش بزرگی به آنان میدادیم،
و به راه راست هدایتشان میکردیم.
و کسی که الله و پیامبر را اطاعت کند [روز قیامت] همنشین کسانی خواهد بود که الله آنان را گرامی داشته است؛ [یعنی] با پیامبران و صدّیقان [= تصدیقکنندگان پیامبر] و شهیدان و صالحان؛ و اینان چه نیکو رفیقانی هستند!
این فضل و بخشش از جانب الله است و همین بس که الله [به احوال بندگان] داناست.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، سلاح خود را برگیرید؛ سپس گروهگروه یا یکپارچه [برای جهاد با دشمن] رهسپار گردید.
و [ای مسلمانان،] بیتردید، از [میان] شما کسی هست که [به خاطر ترس، از شرکت در میدان جهاد] سستی میورزد و اگر مصیبتی به شما برسد میگوید: «الله به من لطف کرد که همراه آنان [در جنگ] حاضر نبودم».
و[لی] اگر بخشش و غنیمتی از جانب الله به شما رسد ـ چنان که گویا هرگز میان شما و او [رابطۀ] دوستی نبوده است ـ [با حسرت] میگوید: «ای کاش من نیز همراه آنان بودم و به کامیابی بزرگی میرسیدم».
پس کسانی که زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند، باید در راه الله پیکار کنند؛ و به هر کسی که در راه الله پیکار کند ـ خواه کشته شود یا پیروز گردد ـ به زودی پاداش بزرگی خواهیم داد.
و [ای مؤمنان،] شما را چه شده است که در راه الله و [برای یاریِ] مردان و زنان و کودکان ستمدیده پیکار نمیکنید؟ همان کسانی که میگویند: «پروردگارا، ما را از این شهر [مکه] که اهالیاش ستمکارند بیرون ببر و از سوی خویش برای ما یار و کارسازی قرار بده و از جانب خود یاور و مددکاری برایمان بگمار».
کسانی که ایمان آوردهاند، در راه الله پیکار میکنند و کافران، در راه طاغوت [و حاکمان خودکامه] میجنگند؛ پس با یاران شیطان بجنگید که قطعاً نیرنگ [و نقشۀ] شیطان ضعیف است.
[ای پیامبر،] آیا کسانی را ندیدی که [در مکه] به آنها گفته شد: «[اکنون] دست از جنگ بردارید و نماز برپا دارید و زکات بپردازید» و[لی] چون [در مدینه] جهاد بر آنان مقرر شد، آنگاه گروهی از آنان از مردم [مشرکِ مکه] ترسیدند ـ مانند ترس از الله یا [حتی] بیشتر ـ و گفتند: «پروردگارا، چرا جهاد را بر ما مقرر نمودی؟ چرا تا مدتی کوتاه به ما مهلت ندادی [تا از نعمتهای دنیوی بهرهمند گردیم]؟» [به آنان] بگو: «برخورداری [از لذتهای این] دنیا ناچیز است و برای کسی که پرهیزگار باشد سرای آخرت بهتر است و [در آنجا] کوچکترین ستمی به شما نخواهد شد.
هر کجا باشید، مرگ شما را درمییابد؛ هر چند که در برجهای استوار باشید؛ و اگر به آنان [= منافقان] خیری [همچون فرزند و مال فراوان] برسد، میگویند: «این از جانب الله است» و اگر شری [همچون مرگ و زیان مالی] به ایشان برسد [رسول الله را بَدْیُمن میدانند و به او] میگویند: «این از جانب توست». [ای پیامبر، به آنان] بگو: «همه [چیز] از جانب الله است». چرا این قوم حاضر نیستند سخنی را درک کنند؟
[ای انسان،] آنچه از نیکیها به تو میرسد، از جانب الله است و آنچه از بدیها به تو میرسد، از جانب خود توست؛ و [ای پیامبر،] ما تو را برای [هدایتِ] مردم فرستادیم و گواهی الله [در این باره] کافی است.
هر کس از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت، از الله اطاعت کرده است؛ و هر کس رویگردان شود، [از او اندوهگین نباش ای پیامبر؛ زیرا ما هرگز] تو را بر آنان نگهبان [و مراقب] نفرستادیم.
آنان [نزد تو] میگویند: «فرمانبرداریم»، ولی چون از نزد تو بیرون میروند، گروهی از آنان شبانه چیزی جز آنچه تو گفتهای تدبیر مىكنند؛ و الله هر چه را كه شبانه در سر مىپرورند ثبت میکند. پس از آنان روی بگردان و بر الله توکل کن و همین بس که الله [مراقب و] کارگزار [تو] باشد.
آیا در قرآن نمیاندیشند که اگر از سوی [کسی] غیر از الله بود، قطعاً اختلاف [و تناقض] بسیاری در آن مییافتند؟
هنگامی که خبری از ایمنی [و پیروزی] یا ترس [و شکست] به آنان میرسد، [بدون هیچ تحقیقی] آن را فاش میسازند؛ و[لی] اگر آن را به پیامبر و فرماندهانشان بازگردانند، افرادی از آنان که اهل [فهم و] استنباط هستند قطعاً [مصلحتِ اعلام یا کتمان اخبار را بهتر] میدانند؛ و [ای مؤمنان،] اگر فضل و رحمت الله بر شما نبود، جز اندکی، [همگی] از شیطان پیروی میکردید.
پس [ای پیامبر،] در راه الله پیکار کن. تو عهدهدارِ کسی جز خود نیستی و[لی] مؤمنان را [نیز به جهاد] تشویق کن. امید است که الله آسیب کافران را از شما بازدارد؛ و الله قدرتش، بیشتر و کیفرش سختتر است.
کسی که شفاعت [= میانجیگریِ] پسندیدهای کند، از [خیرِ] آن نصیبی خواهد داشت و کسی که شفاعت ناپسندی کند، از [شرِ] آن نصیبی خواهد داشت؛ و الله همواره بر هر چیزی مراقب است.
[ای مؤمنان،] هر گاه با درودی صمیمانه به شما سلام گویند، شما پاسخی بهتر ـ و یا همانند آن ـ بگویید؛ [چرا که] بیتردید، الله همواره بر هر چیزی حسابگر است.
الله [که معبودِ راستین است و] هیچ معبودی [بهحق] جز او نیست، یقیناً همگی شما را روز قیامت ـ که تردیدی در [وقوعِ] آن نیست ـ جمع میکند؛ و کیست که از الله راستگوتر باشد؟
[ای مؤمنان،] شما را چه پیش آمده است که در مورد [نحوۀ رفتار با] منافقان دو گروه شدهاید، حال آنکه الله آنان را به خاطر آنچه انجام دادهاند سرنگون ساخته [و به کفر و گمراهی بازگردانده] است؟ آیا میخواهید کسی را که الله گمراه کرده است هدایت کنید؟ و[لی] هر کس که الله او را گمراه کند، راهی [به سوی هدایت] برایش نخواهی یافت.
آنان [= منافقان] آرزو میکنند که شما نیز همچون خودشان کفر بورزید تا با هم برابر شوید؛ پس هیچیک از آنان را به دوستی نگیرید، مگر آنکه [مسلمان شوند و] در راه الله هجرت کنند؛ پس اگر از [اسلام و هجرت] روی برتافتند [و رفتارشان را ادامه دادند]، آنها را هر جا که یافتید، دستگیر کنید و بکشید و از آنان دوست و یاوری اختیار نکنید.
مگر آنهایی که با همپیمانان شما پیمان بستهاند یا آنهایی که نزدتان میآیند و از جنگ با شما یا قوم خود به تنگ آمدهاند؛ و اگر الله میخواست، آنان را بر شما مسلط میکرد که با شما بجنگند؛ پس اگر از شما کنارهگیری کردند و با شما نجنگیدند و تسلیم [و فرمانبردارِ] شما شدند، [بدانید که دیگر] الله برای شما راهی [برای تجاوز] بر آنان قرار نداده است.
[ای مؤمنان،] به زودی [گروه] دیگری [از منافقان] را خواهید یافت که [ظاهراً] میخواهند از شما و قومِ خود در امان باشند؛ و[لی] هر گاه به فتنه [شرک] بازگردانده شوند، در آن فرو میروند. پس اگر از شما کناره نگرفتند و از درِ صلح و آشتی وارد نشدند و دست از [جنگ با] شما برنداشتند، آنگاه آنان را هر کجا یافتید، دستگیر کنید و بکشید. آنان هستند كه ما براى شما علیه آنان دلیلی آشكار [برای دستگیری و قتلشان] قرار دادهایم.
هیچ مؤمنی مجاز نیست که مؤمنی را بکشد، مگر به اشتباه [و غیرعمد]؛ و کسی که مؤمنی را به اشتباه بکشد، باید یک بردۀ مؤمن آزاد کند و خونبهایی به خانوادۀ او [= به وارثان مقتول] بپردازد؛ مگر اینکه آنها گذشت کنند؛ و اگر [مقتول] از قومی باشد که دشمنان شما هستند و [خودِ] او مؤمن است، آزاد کردنِ یک بردۀ مؤمن [به عنوان کفاره کافی است؛ زیرا کافر از مؤمن ارث نمیبرد] و اگر [مقتول مؤمن نباشد ولی] از قومی باشد که میان شما و آنان پیمانی برقرار است، باید خونبهایی به خانوادۀ او بپردازد و یک بردۀ مؤمن را [نیز] آزاد کند؛ و هر کس [توان مالی نداشت یا بردهای برای آزاد کردن] نیافت، [باید] به عنوان توبهای به درگاه الله، دو ماه پیاپی روزه بگیرد؛ و همواره الله دانای حکیم است.
و هر کس مؤمنی را عمداً به قتل برساند، کیفرش دوزخ است [که] در آن جاودانه میمانَد و الله بر وی خشم میگیرد و او را از رحمت خویش دور میسازد و عذاب بزرگی برایش آماده ساخته است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که در راه الله [برای جهاد] رهسپار شدید، [جوانب امر را خوب] بررسی کنید و به کسی که اظهار صلح و اسلام نمود، نگویید: «تو مؤمن نیستی» تا [بتوانید او را بکشید و غنایم و] سرمایۀ ناپایدار دنیا را به دست آورید؛ زیرا غنیمتهای بسیاری [برای شما] نزد الله است. شما نیز قبلاً اینچنین بودید [و ایمانتان را پنهان میکردید]؛ سپس الله بر شما منت نهاد [و هدایت شدید]. بنابراین به درستی بررسی کنید؛ [چرا که] بیتردید، الله به آنچه انجام میدهید آگاه است.
آن مؤمنان [خانهنشینی] که بدون هیچ بیماری و رنجی از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه الله با مال و جان خود جهاد کردند [هرگز] یکسان نیستند. الله کسانی را که با مال و جانشان جهاد کردند بر خانهنشینان به مرتبهای [بزرگ] برتری بخشیده است و الله به هر یک [مجاهدان یا خانهنشینانِ معذور] وعدۀ نیکو داده است و[لی] الله مجاهدان را بر خانهنشینان با پاداشی بزرگ برتری داده است.
[پاداشی كه] به عنوان درجات و آمرزش و رحمتى از [پیشگاه] او [نصیبشان مىگردد] و الله آمرزندۀ مهربان است.
کسانی كه [با ماندن در سرزمین کفر] نسبت به خویش ستمكار بودهاند، [وقتى] فرشتگان جانشان را مىگیرند [به آنان] مىگویند: «در چه [حال] بودید؟» پاسخ مىدهند: «ما در زمین از ستمدیدگان بودیم». [فرشتگان] مىگویند: «آیا زمینِ الله گسترده نبود تا در آن مهاجرت كنید [و ایمانتان را حفظ نمایید]؟» پس جایگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامى است!
مگر مردان و زنان و کودکان ستمدیدهای که نمیتوانند چارهای بیندیشند و راه به جایی نمیبرند.
که آنان [كه عذرى دارند] امید است الله از اینان درگذرد و همواره الله بخشایندۀ آمرزگار است.
و هر کس در راه الله هجرت کند، در زمین سرپناه بسیار و گشایش[ی در مصالح دین و دنیا] مییابد و کسی که به قصد هجرت به سوی الله و پیامبرش از خانهاش خارج شود و آنگاه مرگش فرا رسد، قطعاً پاداش او بر [عهدۀ] الله است و الله آمرزندۀ مهربان است.
و [ای مؤمنان،] هر گاه در زمین سفر کنید، اگر ترسیدید کسانی که کفر ورزیدند زیانی به شما برسانند، گناهی بر شما نیست که از [رکعات] نماز بکاهید [و آن را شکسته بخوانید]؛ زیرا کافران همواره برایتان دشمن آشکاری هستند.
و [ای پیامبر،] چون [وقت جنگ] در میان آنان بودى و برایشان نماز برپا داشتى، باید گروهى از آنان با تو [به نماز] بایستند و [همچنین] باید جنگافزارهایشان را با خود برگیرند [و یک رکعت را همراه تو بخوانند و نماز را به صورت فُرادی ادامه دهند] و چون سجده کردند [و نمازشان تمام شد]، باید پشت سرتان قرار گیرند و باید آن دسته دیگری که نماز نخواندهاند بیایند و [یک رکعت] با تو نماز بخوانند [و پس از اینکه نمازت به پایان رسید، ادامۀ نمازشان را کامل کنند] و [آنان نیز] باید احتیاط کنند و جنگافزارهایشان را [در نماز با خود] برگیرند؛ [زیرا] کافران امید دارند که شما از جنگافزارها و تجهیزات خود غافل شوید تا یکباره بر شما بتازند؛ و اگر از باران [یا موانع دیگر] در رنج بودید و [یا] بیمار [و مجروح] بودید، گناهی بر شما نیست که جنگافزارهاى خود را [بر زمین] بگذارید؛ ولی جانب احتیاط را رعایت کنید. به راستی که الله برای کافران عذابی خفتبار مهیّا کرده است.
چون نماز را به پایان رساندید، الله را [در همه حال،] ایستاده و نشسته و بر پهلو خفته [= خوابیده] یاد کنید؛ و هر گاه آرامش یافتید [و ترس از بین رفت]، نماز را [کامل] بر پا دارید [چرا که] بیتردید، نماز [فریضهای است که] در اوقات معیّنی بر مؤمنان واجب شده است.
و [ای مؤمنان،] در تعقیب آن گروه [دشمن] سستی نکنید. اگر شما [از خستگی و جراحت] رنج میبرید، آنان نیز چنان که شما رنج میبرید رنج بردهاند؛ ولی شما از الله چیزی را امید دارید که آنان ندارند؛ و الله دانای حکیم است.
[ای پیامبر،] ما [این] کتاب را بهحق بر تو نازل کردیم تا به [موجبِ] آنچه الله به تو آموخته است در میان مردم داوری کنی؛ و مدافع خیانتکاران مباش.
و از الله آمرزش بخواه. بیتردید، الله آمرزندۀ مهربان است.
و از کسانی که [با ارتکاب گناه] به خود خیانت میکنند دفاع نکن [زیرا] بیگمان، الله هر کس را که خیانتکار [و] گناهکار باشد دوست ندارد.
آنها [زشتکاریهای خود را] از مردم پنهان میدارند، ولی نمیتوانند چیزی را از الله پنهان کنند؛ و [حال آنکه] او تعالی همراهشان است آنگاه که شبانه چارهاندیشی میکنند و [از سرِ دروغ و افترا] سخنانی میگویند که او نمیپسندد؛ و الله همواره به آنچه میکنند احاطه دارد.
هان! شما کسانی هستید که در زندگی دنیا از آنان دفاع کردید؛ پس کیست که روز قیامت در برابر الله از آنان دفاع کند؟ یا چه کسی است که [مراقب و] کارگزارشان باشد؟
و هر کس عمل ناشایستی مرتکب شود یا [با نافرمانی از دستور الله و رسولش] به خود ستم کند [و] سپس از الله آمرزش بخواهد، الله را آمرزندۀ مهربان خواهد یافت.
و هر کس گناهی مرتکب شود، تنها به زیان خویش [چنین] میکند؛ و الله همواره دانای حکیم است.
و هر کس خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس آن را بر گردن بیگناهی بیندازد، قطعاً [بارِ] بهتان و گناه آشکاری را بر دوش گرفته است.
و [ای پیامبر،] اگر فضلِ الله و رحمتش بر تو نبود، گروهی از آنان قصد داشتند که تو را گمراه کنند [تا ناعادلانه قضاوت کنی]؛ و[لى] جز خودشان [كسى] را گمراه نمىسازند و هیچ زیانی به تو نمیرسانند؛ و الله کتاب [= قرآن] و حکمت [= سنت] را بر تو نازل کرد و آنچه را نمیدانستی به تو آموخت؛ و همواره فضلِ الله بر تو بزرگ [و بسیار] بوده است.
در بسیاری از [سخنان درگوشی و] نجواهای آنان خیری نیست، مگر [در گفتارِ] كسى كه به [دادنِ] صدقهای یا كاری پسندیده یا سازشى میان مردم فرمان دهد؛ و هر کس برای رضایت الله چنین کند، به زودی پاداش بزرگی به وی خواهیم داد.
و هر کس پس از آنکه [راه حق و] هدایت برایش روشن شد با پیامبر مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند، او را به آنچه [برای خود برگزیده و از آن] پیروی کرده است وامیگذاریم و به دوزخ میکشانیم؛ و [حقا که دوزخ] چه بد جایگاهی است!
الله این [گناه] را كه به او شرک آورده شود، قطعاً نمىآمرزد و غیر آن [هر گناهی] را برای هر کس که بخواهد میآمرزد؛ و هر کس به الله شرک آورَد، بیتردید در گمراهی دور و درازی افتاده است.
[مشرکان] به جای الله بُتهای مادینهای [همچون لات و عُزّی] را میخوانند و [در حقیقت،] جز شیطان سرکش را نمیخوانند.
[همان که] الله او را از رحمت خویش دور ساخت و او گفت: «از بندگان تو، سهمی معیّن برخواهم گرفت.
و مسلماً آنان را گمراه میکنم و به آرزوهای باطل میافکنم؛ و به آنان دستور میدهم که گوش چهارپایان را بشکافند و وادارشان میکنم تا آفرینش الله را تغییر دهند»؛ و هر کس شیطان را به جای الله دوست [و کارساز] خود گیرد، قطعاً زیانی آشکار کرده است.
[آرى،] شیطان به آنان وعده مىدهد و در [دامِ] آرزوها میاندازد و به آنان وعدهای جز فریب نمىدهد.
آنان [= پیروان شیطان] جایگاهشان دوزخ است و هیچ راه فراری از آن نمییابند.
و کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، به زودی آنان را در باغهایی [از بهشت] وارد میکنیم که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ وعدۀ الله حق است و کیست که در گفتار [و وعدههایش] از الله راستگوتر باشد؟
[ای مسلمانان، نجات و رستگاری وابسته] به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست. هر کس کار ناشایستی انجام دهد، به کیفرش خواهد رسید و دوست و یاوری جز الله برای خود نخواهد یافت.
و هر کس ـ چه مرد و چه زن ـ که کارهای شایسته کند و مؤمن باشد، [همۀ] آنان وارد بهشت میشوند و به اندازۀ ذرۀ ناچیزی [حتی به اندازۀ شکافِ هستۀ خرما نیز] به آنان ستم نخواهد شد.
و چه کسی نیکآیینتر از کسی است که خود را تسلیم الله كرده و نیكوكار است و از آیین ابراهیمِ حقگرا پیروى نموده است؟ و الله ابراهیم را به دوستی خود برگزید.
و آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ الله است و الله همواره به هر چیزی احاطه دارد.
و [ای پیامبر، مسلمانان] از تو دربارۀ زنان نظرخواهی میکنند؛ بگو: «الله درباره آنان فتوا میدهد در آنچه از کتاب [الله] بر شما خوانده میشود [نیز] آمده است که [حکمِ او] دربارۀ دختران یتیمی که حقِ مقررشان [از مهریه و ارث] را نمیپردازید و به ازدواج با آنان تمایل ندارید [و از روی طمع در اموالشان، آنان را از ازدواج با دیگران نیز منع میکنید]، و [همچنین دستور او تعالی در مورد] کودکان ناتوان [این است] که: «در حق یتیمان به عدل و انصاف بکوشید»؛ و هر آنچه از نیکیها که انجام دهید، الله به آن آگاه است..
و اگر زنی از ناسازگاری یا رویگردانیِ شوهرش بیم داشت، بر آن دو گناهی نیست که با [صرفنظر از برخی حقوق و وظایف] با یکدیگر آشتی کنند؛ و آشتی بهتر [از طلاق] است و[لی طمع و] بُخل نفْسها را فراگرفته است [و هیچ کس از حق خویش نمیگذرد]؛ و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید، قطعاً الله به آنچه انجام دهید آگاه است.
و [شما مردان] هر چند بکوشید هرگز نمیتوانید [از نظر محبت قلبی] میان زنان عدالت برقرار کنید؛ پس یکسره [به یکی میل نکنید و] از یكى روى نگردانید که او را بلاتکلیف رها کنید؛ و اگر سازش نمایید و پرهیزگاری کنید، بیتردید الله آمرزندۀ مهربان است.
و اگر آن دو [= زن و شوهر] از یکدیگر جدا شوند، الله هر یک از آنان را از گشایش [و بخشش] خویش بینیاز میسازد؛ و الله همواره گشایشگرِ حکیم است.
و آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ الله است؛ و ما به کسانی که پیش از شما به آنان کتاب [آسمانی] داده شد و [همچنین] به شما سفارش کردیم که: «از الله پروا کنید»، و اگر کافر شدید، [بدانید که] آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ الله است و الله بینیازِ ستوده است.
و آنچه در آسمانها و زمین است، از آنِ الله است و همین بس که الله [مراقب و] کارگزار [بندگان] باشد.
ای مردم، اگر او بخواهد، شما را از میان میبرد و دیگران را میآورد؛ و الله همواره بر این [کار] تواناست.
هر کس [در قبال کارهایش] پاداش دنیا را میخواهد، [بداند که] پاداش دنیا و آخرت نزد الله است و الله همواره شنوای بیناست.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، برپادارندۀ عدالت باشید [و] برای الله شهادت دهید؛ هر چند به زیان خودتان یا پدر و مادر و نزدیکان [شما] باشد. اگر [یكى از دو طرف دعوا] توانگر یا نیازمند باشد، [باز هم] الله [از شما] به آن دو نفر سزاوارتر است؛ پس از هوای نفس پیروی نکنید که [از حق] منحرف میشوید؛ و اگر زبان را بگردانید [و حق را تحریف کنید] یا [از اظهار آن] خودداری نمایید، مسلّماً الله به آنچه انجام میدهید آگاه است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به الله و پیامبرش و کتابی که بر او نازل کرده است و [به هر] کتابی که پیش از این فرستاده است ایمان بیاورید [و بر آن پایدار باشید]؛ و هر کس به الله و فرشتگانِ او و کتابها و پیامبرانش و روز قیامت کفر بورزد، بیتردید، در گمراهیِ دور و درازی افتاده است.
بیتردید، کسانی که ایمان آوردند، سپس کافر شدند و پس از آن ایمان آوردند و باز کافر شدند و آنگاه بر کفر [خود] افزودند، الله هرگز بر آن نیست که آنان را ببخشاید و به راهی [راست که به سعادت ابدی ختم میگردد] هدایتشان کند.
[ای پیامبر،] به منافقان خبر بده که عذابی دردناک برایشان [در پیش] است.
[همان] کسانی که کافران را به جای مؤمنان به دوستی برمیگزینند. آیا سربلندی را نزد آنان میجویند؟ [باید بدانند که] همۀ سربلندی از آنِ الله است.
و [ای مؤمنان،] مسلماً [الله این حُکم را] در این کتاب [= قرآن] بر شما نازل کرده است که: «چون شنیدید [افرادی] آیات الله را انکار میکنند و آن را به تمسخر میگیرند، با آنان ننشینید تا به سخنی دیگر بپردازند. [اگر با آنان بنشینید،] در این صورت، قطعاً شما [نیز] همانند آنان خواهید بود». بیتردید، الله همۀ منافقان و کافران را در دوزخ گِردِ هم میآورد.
[همان] کسانی که [از سرِ بدخواهی، همواره] شما را زیر نظر دارند؛ اگر پیروزی و گشایشی از جانب الله نصیبتان گردد، میگویند: «مگر ما با شما نبودیم؟» و اگر بهرهای نصیب کافران گردد، [به آنان] میگویند: «مگر ما پشتیبانتان نبودیم و شما را از [گزندِ] مؤمنان بازنداشتیم؟»؛ پس الله روز قیامت میان شما داوری میکند؛ و الله هرگز برای کافران راهی [برای تسلط] بر مؤمنان قرار نداده است.
بیتردید، منافقان [با دروغگویی و تظاهرشان] با الله فریبکاری میکنند [و حال آنکه به سزای رفتارشان] الله فریبدهندۀ آنان است؛ و چون به نماز برخیزند، با سستی و کاهلی برمیخیزند [و] با مردم ریاکاری میکنند و الله را جز اندکی یاد نمیکنند.
[منافقان] بین این دو [گروه مؤمنان و کافران] سرگشتهاند؛ نه با اینانند و نه با آنان؛ و [ای پیامبر،] هر کس که الله او را گمراه کند، راهی برای [هدایتِ] او نخواهی یافت.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، کافران را به جای مؤمنان، دوستان [خود] نگیرید. آیا میخواهید برای الله دلیل آشکاری به زیانِ خود [برای عذاب] پدید آورید؟
همانا منافقان در پایینترین درجاتِ دوزخند و هرگز یاوری برایشان نخواهی یافت.
مگر کسانی که توبه کردند و [باطنِ خویش را] اصلاح نمودند و به [کتابِ] الله تمسک جستند و دین خود را برای الله خالص گرداندند؛ که اینان با مؤمنانند و الله به مؤمنان پاداش بزرگی خواهد داد.
اگر شکر کنید و ایمان آورید، الله چه نیازی به مجازات شما دارد؟ و الله همواره شکرگزارِ داناست.
الله بدگوییِ آشکار را دوست ندارد، مگر از جانب کسی که به او ستم شده است [و ناچار زبان به شکایت و نفرین میگشاید]؛ و الله همواره شنوای داناست.
اگر کار نیک را آشکار کنید یا آن را پنهان دارید یا از بدی [و ستمی که به شما رسیده است] درگذرید، [بدانید که] بیتردید، الله همواره آمرزندۀ تواناست.
كسانى كه به الله و پیامبرانش كفر مىورزند و مىخواهند میان الله و پیامبرانش جدایى اندازند و مىگویند: «ما به بعضى ایمان داریم و بعضى را انكار مىكنیم» و مىخواهند در این [میان، بین کفر و ایمان برای خود] راهى برگزینند.
آنان به راستی كافرند و ما براى كافران عذابى خفتبار مهیا كردهایم.
و كسانى كه به الله و پیامبرانش ایمان آوردهاند و میان هیچ یک از آنان تفاوت نمىگذارند، به زودى [الله] پاداششان را عطا مىكند و الله همواره آمرزندۀ مهربان است.
[ای پیامبر،] اهل کتاب از تو میخواهند که [به نشانۀ راستگویی] برایشان کتابی از آسمان نازل کنی. [این درخواستشان را بزرگ مشمار؛ زیرا آنان] از موسی [چیزی بزرگتر و] عجیبتر از این خواستند و گفتند: «الله را آشکارا به ما نشان بده»؛ به خاطر درخواستِ ناحقشان، صاعقه[ی مرگ] آنان را فرو گرفت؛ آنگاه [چون الله آنان را دوباره زنده کرد] پس از آنکه نشانههای آشکار برایشان آمد، گوساله را [به عنوان معبود] گرفتند و[لی ما پس از آنکه توبه کردند] از آن [گناهشان نیز] درگذشتیم و به موسی دلیلی آشکار بخشیدیم.
و به سببِ پیمان [گرفتن از] آنان [کوه] طور را بالای سرشان برافراشتیم و به آنان گفتیم: «با فروتنی از دروازۀ [بیتالمقدس] وارد شوید» و [همچنین] به آنان گفتیم: «حرمتِ شنبه را نشکنید [و از صید ماهی دست بکشید]» و از آنان پیمانی سخت و استوار گرفتیم.
پس به [سزاى] اینکه پیمانشان را شکستند و آیاتِ الله را انکار کردند و پیامبران را به ناحق کشتند و [به خاطر این] سخنشان كه: «دلهای ما [جای سخن حق نیست و] پوشیده است»؛ بلكه الله به خاطر کفرشان بر دلهایشان مُهر زده است؛ بنابراین جز اندکی ایمان نمىآورند.
و [نیز] به سزاى كفرشان و آن تهمت بزرگى كه به مریم زدند؛
و [آنان را لعنت کردیم به خاطر این] سخنشان که: «ما مسیح ـ عیسی پسر مریم ـ پیامبر الله را کشتیم»؛ در حالی که نه او را کشتند و نه به دار آویختند؛ ولی [امر] بر آنان مُشتَبَه شد [و مردی را که شبیه عیسی بود به دار کشیدند] و كسانى كه دربارۀ او اختلاف كردند، قطعاً راجع به وی دچار تردیدند و هیچ علمى به آن ندارند، مگر آنكه از گمان پیروى مىكنند؛ و یقیناً او را نکشتهاند.
بلکه الله او را به سوی خویش بالا بُرد؛ و الله شکستناپذیرِ حکیم است.
و [کسی] از اهل کتاب نیست، مگر اینکه پیش از مرگش، حتماً به او [= عیسی] ایمان میآورَد و روز قیامت [نیز] وی بر [کفر و ایمانِ] آنان گواه خواهد بود.
پس به سزاى ستمى كه از یهود سر زد و به سبب بسیاربازداشتنِ [مردم] از راه الله، [ما نیز] چیزهای پاکیزهای را که برایشان حلال بود، بر آنان حرام کردیم.
و [نیز به سبب] ربا گرفتن شان ـ با آنكه از آن نهى شده بودند ـ و اینکه مالِ مردم را به ناروا میخوردند؛ و ما براى كافرانشان عذابى دردناک مهیّا كردهایم.
ولی از میان آنان راسخان در علم [= علمای یهود] و مؤمنان [یعنی کسانی که] به آنچه بر تو نازل شده است و آنچه که پیش از تو نازل شده است ایمان میآورند؛ و [همچنین] نمازگزاران و زکاتدهندگان و ایمانآورندگان به الله و روز بازپسین؛ به [همۀ] اینها پاداش بزرگی خواهیم داد.
[ای پیامبر،] بیتردید، ما به تو وحی فرستادیم؛ همان گونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم و [نیز] به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [یعقوب] و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم؛ و به داود زبور دادیم.
و پیامبرانى [فرستادیم] كه در حقیقت، [سرگذشت] آنان را پیش از این برای تو حكایت نمودیم و پیامبرانى [را نیز برانگیختهایم] كه [داستان] آنان را برایت بیان نكردهایم؛ و الله با موسى آشكارا [و بیواسطه] سخن گفت.
پیامبرانى [فرستادیم] كه بشارتبخش و بیمدهنده بودند تا براى مردم پس از [بعثت] پیامبران، در مقابل الله [هیچ بهانه و] حجتى نباشد؛ و الله همواره شکستناپذیزِ حكیم است.
[ای پیامبر، کافران پیامت را انکار میکنند] ولی الله به [درستیِ] آنچه بر تو نازل کرده است گواهی میدهد؛ آن را به علم خویش نازل کرده است و فرشتگان نیز گواهی میدهند؛ و [برای حقانیتِ قرآن،] کافی است که الله گواه باشد.
بىتردید، كسانى كه كفر ورزیدند و [مردم را] از راه الله بازداشتند، به گمراهىِ دور و درازى افتادهاند.
بىتردید، كسانى كه كفر ورزیدند و [با این کار بر خود] ستم كردند، الله هرگز بر آن نیست که آنان را بیامرزد و آنان را به راهى [درست نیز] هدایت نمیکند.
مگر راه جهنم که جاودانه در آن میمانند؛ و این [کار] بر الله آسان است.
ای مردم، این پیامبر، از جانب پروردگارتان [هدایت و دینِ] حق را برایتان آورده است؛ پس ایمان بیاورید که به خیر [و صلاحِ] شماست؛ و اگر [سخنش را نپذیرید و] کفر بورزید، [بدانید که] آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ الله است [و کفر شما به او زیانی نمیرساند] و الله همواره دانای حکیم است.
ای اهل کتاب، در دین خود غلو نکنید و دربارۀ الله جز [سخنِ] حق نگویید. بیتردید، مسیح ـ عیسی پسر مریم ـ فرستادۀ الله و کلمۀ اوست که [امر کرد: «باش» که بیدرنگ موجود شد و به این صورت، به امرِ الله، جبرئیل] وی را به مریم القا کرد و [عیسی] روحی از جانب اوست؛ پس به الله و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید: «[معبود] سهگانه است». [از این سخن] بازایستید که برای شما بهتر است. الله تنها معبود یگانه است [و] از اینکه فرزندی داشته باشد، پاک [و منزه] است. آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ اوست و همین بس که الله کارگزار [و مراقبِ مخلوقات] باشد.
مسیح و فرشتگان مقرّب هرگز اِبا ندارند از اینکه بندۀ الله باشند؛ و هر کس از عبادت او تعالی سرپیچی کند و تکبر ورزد، همۀ آنان را [برای حسابرسی] نزد خویش جمع خواهد کرد.
اما کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، [الله] پاداشهایشان را به طور کامل میدهد و از فضل خویش بر آنها میافزاید؛ و اما کسانی را که اِبا کردند و تکبر ورزیدند، به عذابی دردناک عذاب میکند و دوست و یاوری غیر از الله برای خود نمییابند.
ای مردم، به راستی که برای شما از جانب پروردگارتان دلیلی روشن [= محمد صلى الله علیه و سلم] آمد و نوری آشکار [= قرآن] به سویتان نازل کردیم.
اما کسانی را که به الله ایمان آوردند و به آن [= قرآن] تمسک جستند، به زودی در رحمت و فضل خود وارد خواهد کرد و آنان را به راهی راست به سوی خویش هدایت خواهد ساخت.
[ای پیامبر، دربارۀ نحوۀ تقسیم ارث بین برادر و خواهرِ آن متوفایی که پدر و مادر و فرزند ندارد] از تو میپرسند. بگو: «الله در [مورد] کـَلاله برایتان حکم صادر میکند: اگر مردی که [پدر و مادر و] فرزندی ندارد فوت کند و خواهری داشته باشد، نصف تَرَکه از آنِ اوست؛ [و اگر زنی فوت کند و برادری داشته باشد] در صورتی که فرزند نداشته باشد، آن مرد [همۀ ترکه را] از او به ارث میبرد؛ و اگر دو خواهر [یا بیشتر از متوفی] باقی بماند، دو سومِ تَرَکه برای آنهاست؛ و اگر برادران و خواهران [با هم] باشند، هر مردی [معادل] سهم دو زن را دارد. الله [این احکام را] برایتان روشن میسازد تا گمراه نشوید [و در تقسیم ارث، به راه خطا نروید]؛ و الله به هر چیزی داناست».