ترجمة معاني سورة مريم
باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية للمختصر في تفسير القرآن الكريم
.
من تأليف:
مركز تفسير للدراسات القرآنية
.
ﰡ
﴿كٓهيعٓصٓ﴾ سخن در مورد حروف شبیه این حروف در آغاز سورۀ بقره بیان شد.
این یادِ رحمتِ پروردگارت به بندهاش زکریا است، که آن را به هدف پند گرفتن از آن برایت حکایت میکنیم.
آنگاه که پروردگاش سبحانه را آهسته خواند تا بهتر اجابت شود.
گفت: پروردگارا، استخوانم سست گردیده، و سفیدی موی سرم زیاد شده، و در دعای خویش به تو هرگز ناامید نبودهام، زیرا هرگاه تو را خواندم دعایم را اجابت کردی.
و من میترسم که پس از مرگم خویشاوندان من بهسبب مشغول شدن به دنیا حق دین را ادا نکنند، و زنم نازا است و بچه نمیآورد، پس از جانب خویش فرزندی یاریرسان برایم عطا کن.
که نبوت را از من، و از خاندان یعقوب علیه السلام به ارث ببرد، و - پروردگارا- او را در دین و اخلاق و علم پسندیده گردان.
پس الله دعایش را اجابت کرد، و بر او ندا داد: ای زکریا، خبری خوش به تو مژده می دهیم؛ یعنی دعایت را اجابت کردیم، و پسری که نامش یحیی است، و قبل از او این نام را برای هیچکس قرار ندادهایم برایت عطا کردیم.
زکریا علیه السلام با تعجب از قدرت الله گفت: چگونه فرزندی برایم متولد میشود درحالیکه همسرم نازا است و بچه نمیآورد، و خودم نیز بر اثر سالخوردگی و سستیِ استخوانها، به پایان عمر رسیدهام؟!
فرشته گفت: این امر چنانکه گفتم در حالتی رخ میدهد که زنت نازاست و خودت بر اثر سالخوردگی و سستی استخوانها به پایان عمر رسیدهای، اما پروردگارت فرمود: آفرینش یحیی از مادری نازا و از پدری که به پایان عمر رسیده توسط پروردگارت آسان است، و - ای زکریا- قبلاً تو را درحالیکه چیزی قابل بیان نبودی آفریده است؛ زیرا هیچ بودی.
زکریا علیه السلام گفت: پروردگارا، نشانهای برایم قرار بده تا با آن اطمینان یابم و بر تحقق این بشارت دلالت کند، فرمود: نشانۀ تو بر تحقق این بشارت این است که سه روز بدون عیب و درحالیکه صحیح و سالم هستی نمیتوانی با مردم سخن بگویی.
آنگاه زکریا علیه السلام از مصلایش بر قوم خویش درآمد، و بدون کلام به آنها اشاره کرد که: الله سبحانه را در آغاز و پایان روز بستایید.
پس یحیی علیه السلام برایش متولد شد، و چون به سنی که در آن سن مناسب رسید به او گفتیم: ای یحیی، تورات را به جد و جهد بگیر. و در کودکی به او فهم و علم و جد و عزم عطا کردیم.
و به رحمتی از جانب خویش به او مهربانی کردیم، و او را از گناهان پاک نمودیم، و او پرهیزکاری بود که اوامر الله را به جای میآورد، و نواهی او تعالی را ترک میکرد.
و نسبت به پدر و مادرش مهربان، خوشبرخورد و نیکوکار بود، و در طاعت پروردگارش و طاعت آن دو متکبر نبود، و نافرمان پروردگارش یا پدر و مادرش نیز نبود.
و سلام و امنیت از جانب الله بر اوست روزیکه متولد شد، و روزیکه میمیرد و از این دنیا خارج میشود، و آنگاه که روز قیامت زنده برانگیخته میشود؛ این موارد سهگانۀ مذکور، وحشتناکترین مواضعی است که انسان از آنها میگذرد، و اگر در این مواضع ایمن باشد در سایر مواضع ترسی بر او نیست.
و - ای رسول- در قرآن نازلشده بر خودت قصۀ مریم را یاد کن آنگاه که از اهل خویش کناره گرفت، و در مکانی به سمت شرق از آنها خلوت گزید.
آنگاه در برابر آنها پردهای برای خود گرفت تا او را در حالت عبادت پروردگارش نبینند، پس جبریل علیه السلام را بهسوی او فرستادیم، که در صورت انسانی خوشاندام بر او نمایان شد، و مریم ترسید که قصد بدی به او داشته باشد.
وقتی مریم جبریل علیه السلام را دید که در شکل انسانی خوشاندام بهسویش میرود گفت: - ای مرد- بهراستیکه من از تو به رحمان پناه میبرم از اینکه آسیبی به من برسانی اگر پرهیزکاری هستی که از الله میترسی.
جبریل علیه السلام گفت: من انسانی نیستم، بلکه فرستادهای از جانب پروردگارت هستم که مرا بهسویت فرستاده تا برایت فرزندی گرامی و پاکیزه ببخشم.
مریم با تعجب گفت: چگونه میتوانم فرزندی داشته باشم حال آنکه نه شوهری داشته ام و نه هیچکس دیگری با من نزدیکی نکرده است، و زناکار نیز نبودهام تا فرزندی داشته باشم؟!
جبریل علیه السلام به او گفت: امر چنان است که گفتم که هر چند شوهری و هیچ مرد دیگری با تو نزدیکی نکرده است و زناکار نیز نبودهای، اما پروردگارت سبحانه فرموده: آفرینش فرزند بدون پدر بر من آسان است، و به این هدف که فرزند بخشیدهشده به تو، نشانهای برای مردم بر قدرت الله، و رحمتی از جانب ما برای تو و برای کسانیکه به او ایمان آوَرَند باشد، و آفرینش این فرزند تو حکمی از جانب الله است که مقدر شده، و در لوح محفوظ نوشته شده است.
مریم پس از دمیدن فرشته به فرزند باردار شد، آنگاه با او به مکانی دور از مردم کناره گرفت.
پس درد زایمان او را فراگرفت، و بهسوی ساقۀ درخت خرمایی کشاند، مریم گفت: کاش قبل از این روز مرده بودم، و چیزی بیارزش بودم تا گمان بد به من نمیشد.
پس عیسی علیه السلام از زیر پاهایش بر او ندا داد: اندوه مدار، که پروردگارت زیر پای تو جوی آبی قرار داده است تا از آن بنوشی.
و تنۀ درخت خرما را بگیر و بتکان، خرمایی تازه و نورس برایت میریزد.
و از خرما بخور، و از آب بنوش، و به نوزدات شاد باشد و اندوه مدار، و اگر از مردم کسی را دیدی که در مورد خبر نوزاد از تو سوال کرد به او بگو: من سکوت از سخن را برای پروردگارم بر خودم واجب کردهام، پس امروز با هیچیک از مردم سخن نخواهم گفت.
پس مریم پسرش را که در بغل داشت نزد قومش آورد، قومش با اعتراضی سخت به او گفتند: ای مریم، به تحقیق که کار بسیار ناپسندی را مرتکب شدهای، چون فرزندی بدون پدر آوردهای.
ای شبیه هارون در عبادت (هارون مرد صالحی بود) پدرت زناکار نبود، و مادرت نیز زنی زناکار نبود، یعنی تو از خانوادهای پاک و معروف به صلاح هستی، پس چگونه فرزندی بدون پدر آوردی؟!
آنگاه بهسوی پسرش عیسی علیه السلام که در گهواره بود اشاره کرد، پس قومش با تعجب به او گفتند: چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوییم؟!
عیسی علیه السلام گفت: همانا من بندۀ الله هستم، که انجیل را به من عطا کرده، و مرا یکی از پیامبرانش قرار داده است.
و مرا هرجا که باشم بسیار فایدهرسان به بندگان قرار داده، و مرا به ادای نماز و پرداخت زکات در طول زندگیام فرمان داده است.
و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده، و مرا متکبر از طاعت پروردگارم، و نیز نافرمان او قرار نداده است.
و امنیت از شیطان و دستیارانش برای من است روز تولدم و روز مرگم و روز برانگیختنم به صورت زنده در روز قیامت، یعنی شیطان در این مواضع وحشتناک سهگانه مرا آزرده نمیسازد.
این موصوف به صفات مذکور همان عیسی علیه السلام پسر مریم است، و این کلام همان سخن حق در مورد اوست، نه سخن گمراهانی که در مورد او تردید دارند و جدال میکنند.
سزاوار الله نیست که فرزندی بگیرد، از این کار پاک و منزه است، هرگاه کاری را اراده کند، فقط کافی است که او سبحانه به آن کار بگوید: (کُن، موجود باش)، بهناگاه و بدون تردید واقع میشود، پس ذاتیکه چنین باشد از فرزند منزه است.
و همانا الله سبحانه پروردگار من و پروردگار همگی شماست، پس عبادت را فقط برای او خالص بگردانید، آنچه برایتان بیان کردم همان راه مستقیمی است که منجر به رضایت الله میشود.
پس اختلافکنندگان در مورد عیسی علیه السلام اختلاف کردند و به گروههایی پراکنده از میان قومش تبدیل شدند، آنگاه برخی از آنها به او ایمان آوردند و گفتند: او رسولی است، و دیگران مانند یهودیان به او کافر شدند، چنانکه گروههایی در مورد او غلو کردند و برخی از آنها گفتند: او الله است، و دیگران گفتند: او پسر الله است، الله از این امر بسیار برتر است، پس وای بر اختلافکنندگان در مورد عیسی علیه السلام از مشاهدۀ روز بزرگ قیامت به سبب مناظر و حسابرسی و کیفری که در آن روز وجود دارد.
در آن روز چه خوب میشنوند و چه خوب میبینند. زمانی میشنوند که شنیدن هرگز به آنها نفع نمیرساند، و زمانی میبینند که دیدن هرگز نفعی برایشان نمیرساند، اما ستمکاران در زندگی دنیا در گمراهی آشکاری از راه راست هستند، از این رو برای آخرت آماده نمیشوند تا اینکه ناگهان و درحالیکه بر ستمشان هستند آنها را فراگیرد.
و - ای رسول- مردم را از روز پشیمانی بترسان، روزی که گناهکار از گناهکاریاش، و نیکوکار از اینکه طاعت بیشتری انجام نداده است پشیمان میشود، آنگاه که طومار بندگان در هم پیچیده میشود، و حسابرسیشان پایان مییابد، و هرکس به آنچه که از پیش فرستاده است میرسد، آنها در زندگی دنیایشان به آن فریب خوردهاند، و از آخرت غافلند، و به روز قیامت ایمان نمیآورند.
به تحقیق که ما پس از نابودی مخلوقات باقی هستیم، و زمین و هرکس را که بر روی زمین است بهسبب نابودی آنها و بقای ما پس از آنها به ارث میبریم، و بر آنها فرمانروایی میکنیم، و هر کاری که در مورد آنها بخواهیم انجام میدهیم، و روز قیامت برای حسابرسی و جزا فقط بهسوی ما بازگردانیده میشوند.
و - ای رسول- در قرآن نازلشده بر خودت قصۀ ابراهیم علیه السلام را به یاد آور، بهراستیکه او بسیار راستگو و تصدیقکنندۀ آیات الله، و پیامبری از جانب الله بود.
آنگاه که به پدرش آذر گفت: ای پدرم، چرا به جای الله بُتی را عبادت میکنی که اگر او را بخوانی دعایت را نمیشنود، و آنگاه که او را عبادت کنی عبادتت را نمیبیند، و نه آسیبی از تو برطرف میسازد، و نه نفعی برایت جلب میکند؟!
ای پدرم، همانا علمی از طریق وحی برایم آمده است که برای تو نیامده است، پس از من پیروی کن تا تو را به راه راست راهنمایی کنم.
ای پدرم، شیطان را با فرمانبرداری از او عبادت نکن، زیرا شیطان نافرمان رحمان است، آنجا که او را به سجده در برابر آدم علیه السلام فرمان داد اما او سجده نکرد.
ای پدرم، من میترسم از اینکه اگر در حال کفر بمیری عذابی از جانب رحمان به تو برسد، آنگاه بهسبب دوستداشتن شیطان توسط تو همنشین او در عذاب باشی.
آزر به پسرش ابراهیم علیه السلام گفت: ای ابراهیم آیا تو از معبودهایم که آنها را عبادت میکنم روی میگردانی؟! اگر از دشنام معبودهای من دست نکشی بهطور قطع تو را سنگسار خواهم کرد، و زمانی طولانی از من دور شو و با من سخن مگوی، و با من یکجا نشو.
ابراهیم علیه السلام به پدرش گفت: از جانب من سلامتی بر توست، و آنچه که نمیپسندی از جانب من به تو نمیرسد، بهزودی از جانب پروردگارم مغفرت و هدایت برایت میخواهم، او سبحانه به من لطف زیادی دارد.
شما و معبودهایتان را که به جای الله عبادت میکنید ترک میکنم و فقط پروردگارم را در دعایم میخوانم و کسی را شریک با او نمیگردانم. امید است مرا هنگامیکه او را در دعا بخوانم محروم نسازد، که با عدم پذیرش دعایم توسط او از سیَه روزان و بیچارهها میشوم.
پس چون آنها و معبودهایشان را که به جای الله عبادت میکردند رها کرد، در عوض نبودِ اهلش، پسرش اسحاق را به او بخشیدیم، و نوهاش یعقوب را برایش بخشیدیم، و هر یک از این دو را پیامبر قرار دادیم.
و از رحمت خویش افزون بر نبوت، خیر زیادی به آنها عطا کردیم، و یادی نیک و همیشگی بر زبانهای بندگان برایشان قرار دادیم.
و - ای رسول- در قرآن نازلشده بر تو قصۀ موسی علیه السلام را به یاد آور، بهراستیکه او انتخابشده و برگزیده، و رسولی پیامبر بود.
و او را از جانب راست کوه نسبت به موقعیت موسی علیه السلام ندا دادیم، و درحالیکه با او راز گفتیم او را به خود نزدیک ساختیم، چون الله کلامش را به او شنواند.
و - از رحمت و نعمتبخشی خویش بر او- با استجابت دعای او برادرش هارون علیه السلام را مقام پیامبری عطا کردیم؛ آنگاه که این امر را از پروردگارش خواست.
و - ای رسول- در قرآن نازلشده بر خودت قصۀ اسماعیل علیه السلام را یاد کن، بهراستیکه او درستوعده بود، و هیچ وعدهای نمیداد مگر به آن وفا میکرد، و رسولی پیامبر بود.
و خانوادهاش را به برپایی نماز، و پرداخت زکات امر میکرد، و نزد پروردگارش پسندیده بود.
و - ای رسول- در قرآن نازلشده بر خود قصۀ ادریس علیه السلام را به یادآور، بهراستیکه او بسیار راستگو و تصدیقکنندۀ آیات پروردگارش بود، و یکی از پیامبران الله بود.
و با نبوتی که به او بخشیدیم یادش را بالا بردیم، پس والامقام بود.
افراد مذکور در این سوره که با زکریا علیه السلام آغاز و با ادریس علیه السلام پایان یافت، از میان پسران آدم علیه السلام، و از پسران کسانیکه همراه نوح علیه السلام در کشتی سوار کردیم، و از پسران ابراهیم علیه السلام و پسران یعقوب علیه السلام هستند که الله نبوت را به آنها ارزانی داشت، و از کسانی بودند که آنها را بر هدایت به اسلام توفیق دادیم، و آنها را برگزیدیم و پیامبرانی قرار دادیم، و هرگاه آیات الله را که خوانده میشد میشنیدند در برابر الله گریهکنان از ترس او به سجده میافتادند.
پس از این پیامبران برگزیده، گناهکاران و گمراهانی آمدند، که نماز را تباه ساختند، یعنی آن را به وجه مطلوب ادا نکردند، و گناهانی مانند زنا را به پیروی از هوای نفس شان مرتکب شدند، پس به زودی با زیان و نومیدی در جهنم روبرو خواهند شد.
مگر کسانیکه از تقصیر و کوتاهی خویش توبه کرده، و به الله ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند که افراد موصوف به این صفات، وارد بهشت میشوند، و ذرهای هر چند اندک از مزد اعمالشان کاسته نمیشود.
بهشتهایی آرام و جاویدان که رحمان به بندگان نیکوکارش به غیب وعده داده که آنها را در آن بهشتها درمیآورد، و آنها درحالیکه این بهشتها را ندیدهاند به آن ایمان آوردند، زیرا وعدۀ الله به بهشت - هر چند غیب است- بدون تردید آمدنی است.
در آنجا نه سخن بیجایی میشنوند، و نه سخن زشتی، بلکه سلام خودشان بر یکدیگر، و سلام فرشتگان بر آنها را میشنوند، و در آنجا صبح و شام هر غذایی که خواسته باشند برایشان آورده میشود.
این بهشت موصوف به صفات مذکور همان بهشتی است که آن را کسانی از بندگان ما به ارث میبرند که اجرا کنندۀ اوامر، و اجتناب کننده از نواهی باشند.
و - ای جبریل- به محمد صلی الله علیه وسلم بگو: فرشتگان از جانب خودشان فرود نمیآیند، بلکه فقط به فرمان الله فرود میآیند، امر آخرت که پیش رو داریم، و امر دنیا که پشت سر گذاشتهایم، و آنچه میان دنیا و آخرت است از آنِ الله است، و - ای رسول- پروردگارت هیچچیزی را فراموش نمیکند.
آفریدگار و مالک آسمانها و زمین و تدبیرکنندۀ کار آن دو، و نیز آفریدگار و مالک و تدبیرکنندۀ آنچه بین این دو وجود دارد است، پس تنها او را عبادت کن، زیرا او سزاوار عبادت است، و بر عبادتش استوار باش، زیرا او تعالی هیچ مانند و نظیری ندارد تا در عبادت با او شریک شود.
و کافر منکر رستاخیز، از روی استهزا میگوید: آیا وقتی بمیرم دوباره از قبرم زنده بیرون آورده میشوم؟! بهراستیکه این امر بعید است.
آیا این منکر رستاخیز به یاد نمیآورد که ما او را قبل از اینکه هیچچیز نبود آفریدیم؟! تا بر آفرینش اول برای آفرینش دوم راهنمایی بگیرد، با وجود اینکه آفرینش دوم آسانتر و سادهتر است.
پس - ای رسول- به پروردگارت سوگند آنها را همراه با شیاطینشان که آنها را گمراه ساختند از قبرهایشان بهسوی محشر در خواهیم آورد، سپس درحالیکه بر زانوهایشان درآمدهاند آنها را خوار و ذلیل بهسوی درهای جهنم خواهیم کشاند.
سپس به شدت و زور از هر یک از طایفههای گمراه کسانی را که سرکشتر بودهاند، یعنی سردمداران آنها را بیرون خواهیم کشید.
آنگاه خود ما به کسانیکه به ورود به جهنم و تحمل و رنج بردن از گرمایش سزاوارترند داناتریم.
و - ای مردم- هیچکس از شما نیست مگر اینکه از بالای صراط که روی جهنم نصب شده عبور خواهد کرد، این عبور حکمی قطعی است که الله آن را صادر کرده است، و حکم او تعالی هیچ بازگردانندهای ندارد.
سپس بعد از عبور روی صراط کسانی را که با اجرای اوامر و اجتناب از نواهی پروردگارشان تقوای او تعالی را پیشه کردند نجات میدهیم، و ستمکاران را درحالیکه بر زانوهایشان درآمدهاند رها میکنیم، و نمیتوانند از آن فرار کنند.
و چون آیات آشکار نازل شدۀ ما بر رسولمان بر مردم خوانده شود کافران به مؤمنان میگویند: کدامیک از ما دو گروه، جایگاه و مسکن بهتر، و مجلس و اجتماع نیکوتری دارد: گروه ما یا گروه شما؟!
و چه بسیار امتهایی را قبل از این کافران که به برتری مادی خویش افتخار میکنند گمراه ساختیم، درحالیکه اموالی نیکوتر، و به خاطر گرانی لباسهایشان و در رفاه بودنِ بدنهایشان، ظاهری زیباتر از اینها داشتند.
- ای رسول- بگو: هرکس در گمراهی خویش بماند رحمان به او مهلت خواهد داد تا بر گمراهی بیفزاید، تا آنگاه که عذابِ به تعجیل افتاده در دنیا یا عذاب مدتدار در قیامت را که به آن وعده داده میشدند ببینند. آنگاه خواهند دانست که چه کسی جایگاه بدتر و یاوران کمتری دارد، آنها یا مؤمنان؟
و در برابرِ مهلت دادن به اینها که بر گمراهی بیفزایند، الله بر ایمان و طاعت کسانیکه هدایت یافتهاند میافزاید، و - ای رسول- اعمال صالح که به سعادت ابدی نزد پروردگارت منجر میشود پاداشی سودمندتر، و سرانجامِ بهتری دارد.
- ای رسول- آیا دیدی کسی را که به حجتهای ما کفر ورزید، و تهدید ما را انکار کرد، و گفت: اگر بمیرم، و برانگیخته شوم بهطور قطع مال و فرزندان زیادی به من داده خواهد شد.
آیا از غیب آگاه شده و این سخن را از روی دلیل زد؟! یا نزد پروردگارش عهدی بسته که او را وارد بهشت خواهد کرد، و مال و اولادی به او خواهد داد؟!
امر چنانکه ادعا میکند نیست، بهزودی سخن و عمل او را مینویسیم، و بهسبب ادعای دروغینش عذابی بر عذابش خواهیم افزود.
و پس از اینکه او را نابود ساختیم مال و فرزندی را که به جا میگذارد به ارث خواهیم برد، و در روز قیامت تنها و در حالی نزد ما میآید که مال و جایگاهی که از آن بهرهمند بود از او گرفته شده است.
و مشرکان به جای الله معبودهایی برای خودشان گرفتند؛ تا پشتیبان و یاورشان باشند و از آنها یاری بگیرند.
امر چنانکه ادعا کردند نیست، زیرا این معبودهای که آنها را به جای الله عبادت میکنند، عبادت مشرکان برای خودشان را در روز قیامت انکار خواهند کرد، و از آنها بیزاری خواهند جست، و دشمنان آنها خواهند شد.
- ای رسول- آیا ندیدهای که ما شیاطین را برانگیختیم، و آنها را بر کفار مسلط گرداندیم تا آنها را بر انجام گناهان و بازداشتن از دین الله به شدت تحریک کنند؟
پس - ای رسول- به شتاب از الله نخواه که نابودیشان را به تعجیل اندازد، همانا ما عمرهایشان را به دقت برمیشماریم، تا وقتیکه مهلت شان پایان یافت آنها را به آنچه سزاوارش هستند مجازات کنیم.
و - ای رسول- روز قیامت را به یاد آور. روزیکه افرادی را که تقوای پروردگارشان را - با اجرای اوامر و اجتناب از نواهی او تعالی- رعایت میکردند بهسوی پروردگارشان، به صورت محترمانه و گرامی، گروه گروه گرد میآوریم.
و کافران را تشنه بهسوی جهنم میرانیم.
این کافران، مالک شفاعتی برای یکدیگر نیستند مگر کسیکه با ایمان به الله و رسولانش در دنیا پیمانی نزد الله گرفته باشد.
و یهود و نصاری و برخی مشرکان گفتند: رحمان فرزندی گرفته است.
- ای گویندگان این سخن- به تحقیق که امر بسیار زشتی آوردهاید.
نزدیک است که بر اثر این سخن زشت، آسمانها بشکافد، و زمین دو قسمت شود، و کوهها ویران شده فرو ریزند.
تمام این امور به خاطر این است که فرزندی برای رحمان نسبت دادند، الله از این امر بسیار برتر است.
و سزاوار نیست که رحمان فرزندی برگزیند زیرا از این کار منزه است.
جز این نیست که تمام فرشتگان و انسانها و جنهای آسمان در روز قیامت با فروتنی نزد پروردگارشان میآیند.
و به تحقیق که علم او تعالی بر آنها احاطه یافته، و آنها را به دقت برشمرده است، پس هیچچیز از آنها بر او پوشیده نمیماند.
و هر یک از آنها در روز قیامت تنها و درحالیکه هیچ یاور و مالی ندارد نزد او تعالی میآید.
همانا کسانیکه به الله ایمان آوردهاند و اعمال صالح و پسندیده نزد الله انجام دادهاند، بهزودی الله محبتی برایشان قرار میدهد به اینکه خودش آنها را دوست میدارد، و آنها را نزد بندگانش نیز محبوب میگرداند.
- ای رسول- به تحقیق که ما این قرآن را با فرو فرستادن آن بر زبانت به این خاطر آسان ساختیم تا با آن، پرهیزکاران را که اوامر من را اجرا و از نواهی من پرهیز میکنند مژده دهی، و با آن مردمی را که در خصومت و لجبازی در اذعان حق سرسخت هستند بترسانی.
و چه بسیار امتهایی را که قبل از قوم تو نابود کردیم، آیا امروزه یکی از آن امتها را احساس میکنی؟! و آیا صدایی آهسته از آنها میشنوی؟! پس مصیبتی که به آنها رسید شاید آنگاه که الله اذن میدهد به دیگران نیز برسد.