surah.translation .

قیامه


به روز قیامت سوگند می‌خورم.

و به نفس ملامتگر سوگند می‌خورم.

آیا انسان می‌پندارد که (پس از مرگ) هرگز استخوان‌هایش را جمع نخواهیم کرد؟!

آری، ما قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتانش را یکسان و مرتب کنیم.

بلکه انسان می‌خواهد که (آزادانه و بدون ترس از آخرت) در گناه و بدکاری مداومت داشته باشد.

(از این رو) می‌پرسد: «روز قیامت کی خواهد بود؟!».

پس هنگامی که چشم خیره شود.

و ماه تیره (و بی‌نور) گردد.

و خوشرید و ماه یکجا جمع کرده شود.

آن روز انسان می‌گوید: «راه گریز کجاست؟»

هرگز، هیچ گریزگاهی وجود ندارد.

آن روز قرارگاه (نهایی) به سوی پروردگار توست.

در آن روز انسان را از آنچه پیش یا پس فرستاده است خبر داده می‌شود.

بلکه انسان به خوبی بر خویشتن آگاه است.

اگر چه (در دفاع از خود) عذرهایش را در میان آورد.

(ای پیامبر! هنگام نزول قرآن) زبانت را برای (تکرار و خواندن) آن شتابزده حرکت مده.

مسلماً جمع‌آوری و خواندن آن بر (عهدة) ماست.

پس هرگاه (توسط جبرئیل) آن را (بر تو) خواندیم، خواندن او را پیروی کن.

سپس بیان‌کردنش بر (عهدة) ماست.

هرگز چنین نیست (که شما مشرکان می‌پندارید) بلکه شما دنیا (ی زودگذر) را دوست دارید.

و آخرت را رها می‌کنید.

آن روز چهره‌هایی تازه (و شاداب) است.

به سوی پروردگارش می‌نگرد.

و در آن روز چهره‌هایی عبوس (و درهم کشیده) است.

یقین دارد که آسیبی کمرشکن به او می‌رسد.

آری، چون (جان) به گلوگاهش برسد.

و گفته شود: چه کسی است که افسون بخواند؟ (و او را نجات دهد).

و یقین کند که زمان جدایی (از دنیا) است.

و ساقها (ی پایش) به هم بپیچد.

در آن روز راندن (و مسیر همه) به سوی پروردگارت خواهد بود.

پس (او) نه تصدیق کرده است و نه نماز گزارده است.

بلکه (قرآن را) تکذیب کرد و (از ایمان) روی گرداند.

سپس خرامان به سوی خانواده اش بازگشت.

وای برتو! پس وای برتو!

بازهم وای برتو! پس وای برتو!

آیا انسان گمان می‌کند که (بی‌هدف و بدون حساب و جزا) به خود رها می‌شود؟

آیا (او) نطفه‌ای از منی که (در رحم) ریخته می‌شود نبود؟!

آنگاه به صورت خون بسته درآمد، پس (الله او را) آفرید، و درست و استوار ساخت.

پس از او دو زوج نر و ماده پدید آورد.

آیا (چنین آفریدگاری) قادر نیست که مردگان را (دوباره) زنده کند؟!