ترجمة سورة الصافات

Farsi - Persian translation
ترجمة معاني سورة الصافات باللغة الفارسية من كتاب Farsi - Persian translation .

صافات


سوگند به (فرشتگان) صف کشیده( ).

پس سوگند به (فرشتگان) باز دارنده،

و به تلاوت کنندگان ذکر (= قرآن)،

که همانا معبود شما یکی است.

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، و پروردگار مشرقها.

بی گمان ما آسمان دنیا(= پایین) را به زیور ستارگان بیاراستیم.

و از هر شیطان سر کشی حفظ کردیم.

(تا) به (سخنان) عالم بالا گوش فرا ندهند، و از هر سوء (بوسیله شهاب) زده (ورانده) می شوند.

(آنها به سختی) عقب رانده می شوند، و برای آنها عذاب دایمی است.

مگر کسی که ناگهان چیزی را برباید، پس شهابی درخشان او را دنبال می کند.

پس (ای پیامبر) از آنها بپرس که آیا آفرینش آنها سخت تر است، یا (آفرینش) آنچه ما آفریده ایم، ما آنها را از گل چسپنده ای آفریدیم.

بلکه تو (از انکار آنها) در شگفت شدی، و آنها مسخره می کنند.

و هنگامی که پند داده شوند، پند نمی پذیرند.

و هنگامی که معجزه ای ببینند (آن را) مسخره می کنند.

و می گویند:« این جز جادویی آشکار نیست،

آیا هنگامی که مردیم و به خاک و استخوانها (ی پوسیده، مبدل) شدیم، (دوباره) بر انگیخته خواهیم شد؟!

آیا نیاکان نخستین ما(نیز بر انگیخته می شوند؟!)»

بگو:« آری، و شما خوار و زبون (زنده) می شوید».

پس آن تنها یک بانگ (سهمناک) است، ناگهان آنها (از قبرها بیرون می آیند و) می نگرند.

و گویند:« وای بر ما این (همان) روز جزا است!»

(آری) این (همان) روز داوری است، که شما آن را تکذیب می کردید.

(به فرشتگان فرمان داده می شود) گرد آورید کسانی را که ستم کردند، و (همپایگان و) همراهانشان و آنچه را می پرستیدند.

به جای خدا، پس (همه ی) آنها را به راه دوزخ هدایت کنید.

و آنها را نگاهدارید که يقينا باز خواست خواهند شد.

شما را چه شده است که یکدیگر را یاری نمی دهید؟!

بلکه آنها امروز (همه) تسلیم (و فرمانبردار) هستند.

آنها سؤال کنان رو به یکدیگر کنند،

(به سردمداران) گویند:« به راستی که شما (برای گمراه کردن ما) از (راه) خیر خواهی به نزد ما می آمدید».

(سرد مداران در پاسخ) گویند:« بلکه، شما خودتان مؤمن نبودید (تقصیر ما چیست؟!)

و ما هیچ گونه تسلطی بر شما نداشتیم، بلکه شما خود گروهی سر کش بودید.

پس فرمان پروردگارمان بر ما ثابت شد، البته ما چشنده ی (عذاب) خواهیم بود.

پس شما را گمراه کردیم، بی گمان ما(نیز) خود گمراه بودیم».

پس مسلماً در آن روز همه آنها (= پیروان و سردمداران) در عذاب شریک خواهند بود.

بی شک ما با مجرمان این گونه رفتار می کنیم!

آنها (در دنیا چنان) بودند که چون به آنها گفته می شد: «معبودی (به حق) جز الله نیست» سر کشی (و تکبر) می کردند.

و می گفتند: « آیا ما معبودانمان را به خاطر (سخن) شاعری دیوانه رها کنیم؟!»

(چنین نیست) بلکه (پیامبر خدا) حق را آورد، و پیامبران (پیشین) را تصدیق کرد.

مسلماً شما عذاب دردناک را خواهید چشید.

و جز به آنچه می کردید، کیفر داده نمی شوید.

مگر بندگان مخلص خدا،

(که) آنها رزق و روزی معین دارند.

(انواع) میوه ها، و آنان گرامی داشتگانند.

در باغهایی پر نعمت (بهشت)،

بر تختها رو به روی یکدیگر (نشسته اند).

گرداگرشان جامی از (شراب) روان می گردانند.

(شرابی) سفید (و) لذتبخش برای نوشندگان است.

نه در آن تبهکاری (و فساد) است، و نه آنها از آن (شراب) مست شوند.

و نزدشان (همسرانی) سیه چشم، دیده فرو هشته (که تنها به شوهران خود نظر دارند) خواهند بود.

گویی آنها بیضه های (شتر مرغ) در پرده پوشیده اند.

پس آنها سؤال کنان رو به یکدیگر کنند.

یکی از آنها گوید:« به راستی من (در دنیا) همنشینی داشتم.

که (پیوسته) می گفت: آیا (واقعاً) تو از باور کنندگان (بعث و قیامت) هستی؟!

آیا وقتی که مردیم و خاک و استخوانها(ی پوسیده) شدیم، (زنده می شویم و) کیفرمان می دهند؟!»

(او به دوستان بهشتی اش) گوید:« آیا شما می توانید (به دوزخیان) بنگرید (و از او خبری بگیرید)؟!»

پس (چشم برگرداند و) نگریست، ناگاه او را در میان دوزخ دید.

گوید: به خدا سوگند، نزدیک بود که مرا به هلاکت افکنی.

و اگر نعمت پروردگارم نبود، من (نیز) از احضار شدگان (دوزخ) بودم.

(سپس به دوستان بهشتی خود گوید:) آیا ما (هرگز) نمی میریم (و در بهشت جاودان هستیم)

جز همان مرگ نخستین خود، (دیگر مرگی به سراغمان نخواهد آمد) و ما (هرگز) عذاب نخواهیم شد؟!

بی گمان این همان کامیابی بزرگ است!

(آری) عمل کنندگان باید برای چنین (پاداشی) عمل کنند.

آیا برای پذیرایی این (نعمتهای بهشتی) بهتر است یا درخت زقوّم؟

همانا ما آن را ابتلای برای ستمکاران قرار دادیم.

به راستی آن درختی است که از قعر جهنم می روید.

شکوفه اش همانند سرهای شیاطین است.

پس آنها (= جهنمیان) از آن می خورند، و شکمها را از آن پر می کنند.

آنگاه برروی آن (خوراک) آمیزه ای از آب گرم (سوزان) دارند.

سپس باز گشت آنها به سوی جهنم است.

بی گمان آنها نیاکان خود را گمراه یافتند.

پس اینها در دنبال آنان شتابان می روند.

و به راستی پیش از آنها بیشتر پیشینیان گمراه شدند.

و به تحقیق ما هشدار دهندگانی در میان آنها فرستادیم.

پس بنگر عاقبت هشدار یافتگان چگونه بود!

مگر بندگان مخلص خدا.

و یقیناً نوح ما را ندا داد، پس (ما) چه خوب اجابت کننده ای هستیم.

و او وخاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم.

و تنها فرزندانش را باقی گذاشتیم( ).

و برای او در میان امتهای بعد (نام نیک) بر جای نهادیم.

در میان جهانیان سلام بر نوح باد.

بی گمان ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.

یقیناً او از بندگان مؤمن ما بود.

آنگاه دیگران (= تکذیب کنندگان) را غرق کردیم.

و همانا ابراهیم از پیروان او بود.

چون با قلب سلیم (خالی از شرک و شک و شهوت) به پیشگاه پروردگارش آمد.

چون به پدر وقومش گفت:« چه چیزی را می پرستید؟!

آیا به جای خدا، معبودهای دروغین می خواهید؟!

پس شما نسبت به پروردگار جهانیان چه گمان می برید؟!»

پس (ابراهیم) یک نگاه به ستارگان نگریست.

آنگاه گفت: « من بیمارم (و با شما به جشن نمی آیم)»

پس آنها پشت کنان از او دور شدند (و رفتند).

آنگاه پنهانی نزد معبودانشان رفت و گفت:« آیا (چیزی) نمی خورید؟

شما را چه شده است که سخن نمی گویید».

پس به سوی آنان روی آورد (و) ضربه ای محکم (با دست راست) بر آنها زد (و بجز بت بزرگ همه بتها را درهم شکست).

پس آنها (= قومش) شتابان به سوی او روی آوردند.

(ابراهیم) گفت: «آیا چیزی را می پرستید که خود تراشیده اید؟!

در حالی که خداوند شما را و آنچه را که انجام می دهید (و می سازید) آفریده است؟!»

(بت پرستان) گفتند:« بنای (بلندی) برایش بسازید، و او را در (خرمن) آتش بیفکنید».

پس آنها در حق او نیرنگ و مکر ورزیدند و ما آنها را (مغلوب و) پست ساختیم.(و آتش به فرمان خدا سرد شد).

و(ابراهیم) گفت:« من به سوی پروردگارم می روم، (او) مرا هدایت خواهد کرد.

پروردگارا! به من (فرزندی) از صالحان عطا فرما».

ما او را به (تولد) پسری بردبار( ) بشارت دادیم.

پس هنگامی که (فرزندش) با او به (سن) سعی و کوشش رسید گفت:« ای فرزندم! من در خواب( ) دیدم که تو را قربانی می کنم، ببین، تو چه نظر داری؟!» گفت: «پدرم، به آنچه مأمور شده ای، عمل کن، اگر خدا بخواهد، مرا از صابران خواهی یافت».

پس چون هر دو تسلیم شدند، و (ابراهیم) او را به پیشانی (بر زمین) افکند.

و او را ندا دادیم: «ای ابراهیم!

یقیناً خواب (خویش) را تحقق بخشیدی». بدون شک ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.

مسلماً این (خواب) آزمایشی آشکار بود.

و او را به ذبح بزرگی( ) فدا دادیم.

و برای او در(میان) امتهای بعد (نام نیک) بر جای نهادیم.

سلام بر ابراهیم.

این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.

بی گمان او از بندگان مؤمن ما بود.

و او را به (تولد) اسحاق پیامبری از شایستگان بشارت دادیم.

و (ما) بر او و اسحاق برکت دادیم، و از دودمان آن دو،(افرادی) نیکوکار بودند، و (افرادی) آشکار بر خود ستم کردند.

و به راستی (ما) بر موسی و هارون منت نهادیم.

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم.

و یاریشان کردیم، پس آنان پیروز شدند.

و به آن دو کتاب روشنگر دادیم.

و آن دو را به راه راست هدایت کردیم.

و برای آنان در (میان) امتهای بعد (نام نیک) باقی گذاشتیم.

سلام بر موسی و هارون!

بی گمان ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.

یقیناً آن دو از بندگان مؤمن ما بودند.

و بی گمان الیاس از رسولان (ما) بود.

چون به قومش گفت:« آیا پرهیزگاری نمی کنید؟!

آیا (بت)" بعل" را می خوانید، و بهترین آفرینندگان را رها می کنید؟!

الله که پروردگار شما و پروردگار نیاکان نخستین شماست.

پس (آنها) او را تکذیب کردند، و یقیناً (همه) آنان (به جهنم) احضار خواهند شد.

مگر بندگان مخلص خدا.

و برای او در (میان) امتهای بعد (نام نیک) باقی گذاشتیم.

سلام بر «ال یاسین» (= الیاس).

ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.

بی گمان او از بندگان مؤمن ما بود.

و یقیناً لوط از رسولان (ما) بود.

هنگامی که او و خانواده اش را همگی نجات دادیم.

مگر پیرزنی که از باقی ماندگان بود.

سپس دیگران را هلاک کردیم.

و شما (پیوسته) صبحگاهان بر (ویرانه های شهرهای) آنها می گذرید.

و (همچنین) شامگاهان آیا نمی اندیشید؟!

و یقیناً یونس از رسولان (ما) بود( ).

هنگامی به کشتی پر (از مسافر و بار) گریخت.

پس (اهل کشتی) قرعه زدند، پس (قرعه بنام او افتاد و) مغلوب شد.

آنگاه ماهی (عظیمی) او را بلعید، در حالی که او سزاوار نکوهش بود.

پس اگر او از تسبیح گویان نبود( ).

یقیناً تا روزی که (مردم) بر انگیخته می شوند، در شکمش باقی می ماند.

پس او را به سرزمین خشک (و خالی از گیاه) افکندیم، در حالی که او بیمار بود،

و درخت کدویی بر (فراز) او رویاندیم (تا زیر سایه آن آرام بگیرد).

و او را بسوی یکصد هزار نفر (از قومش) یا بیشتر فرستادیم.

پس (آنها) ایمان آوردند، بنابراین تا مدتی آنان را (از نعمتهای زندگی) بهره مند ساختیم.

پس (ای پیامبر) از آنان (= مشرکان) بپرس: آیا دختران از آن پروردگارت است، و پسران از آن آنهاست؟

آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنها حاضر بودند؟

آگاه باش! بی گمان آنها از (روی تهمت و) دروغگوییشان است که می گویند:

«خداوند (فرزندی) زاده است» و یقیناً آنها دروغگو هستند.

آیا (خدا) دختران را بر پسران ترجیح داد؟

شما را چه شده است؟ چگونه حکم می کنید؟!

آیا نمی اندیشید؟!

یا شما (بر ادعای خود) دلیل روشنی دارید؟!

پس اگر راستگویید، کتابتان را بیاورید.

و آنها (= مشرکان) میان او (= خداوند) و جنیان (نسب و) خویشاوندی قرار دادند، در حالی که جنیان به خوبی می دانند که آنان احضار خواهند شد.

خداوند منزه است از آنچه توصیف می کنند.

مگر بندگان مخلص خدا.

پس شما (مشرکان) و آنچه می پرستید.

(هرگز) نمی توانید بر (پرستش) آن (بتها کسی را) گمراه کنید.

مگر کسی که راهی (آتش) جهنم باشد.

(فرشتگان گفتند:) «و هیچ کس از ما نیست، مگر آن که جایگاه (و مقام) معلومی دارد.

وهمانا ما (برای اطاعت فرمان خداوند) به صف ایستاده ایم.

و بی گمان ما تسبیح گویان (او) هستیم».

و (کافران) پیوسته می گفتند:

«اگر نزد ما کتابی از (کتابهای) پیشینیان مي بود.

مسلماً ما از بندگان مخلص خداوند می شدیم».

پس (هنگامی که پیامبر برای آنها قرآن آورد) آنها به آن (قرآن) کافر شدند، و به زودی خواهند دانست.

و به راستی وعده ی ما برای بندگان فرستاده ما از پیش صادر شده است.

که هر آینه آنها یاری شدگانند.

و بی گمان لشکر ما پیروزند.

پس (ای پیامبر) تا مدتی از آنها (= مشرکان) روی بگردان.

و آنها را ببین، پس (آنها نیز، نتیجه کردار خود را) به زودی خواهند دید.

آیا آنها برای (دیدن) عذاب ما شتاب دارند؟!

پس چون (عذاب) بر آستانه ی خانه هایشان فرود آید، هشدار یافتگان چه صبحگاه بدی خواهند داشت.

و تا مدتی از آنها روی بگردان.

و (آنها را) ببین، پس (آنها نیز) به زودی خواهند دید.

پاک و منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت، از آنچه (مشرکان) توصیف می کنند.

و سلام، بر رسولان.

و سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
Icon