ترجمة معاني سورة ق
باللغة الفارسية من كتاب الترجمة الفارسية - حسين تاجي
.
من تأليف:
د. حسين تاجي كله داري
.
ﰡ
ق، سوگند به قرآن مجید (که تو پیامبر الله ای).
بلکه آنها تعجب کردند که هشدار دهندهای از (میان) خودشان به سوی آنان آمده، پس کافران گفتند: «این چیزی عجیب است،
آیا هنگامیکه مردیم و خاک شدیم، (دوباره برا نگیخته خواهیم شد؟!) این باز گشتی بعید است».
به راستی ما میدانیم آنچه را زمین از آنها میکاهد، و کتابی که همه چیز در آن نگهداری شده، نزد ماست.
بلکه آنها حق را هنگامیکه به سراغشان آمد تکذیب کردند، پس آنان در کاری سرگردان (و پریشان) هستند.
آیا آنها به آسمان بالای سرشان نمینگرند که چگونه آن را بنا کردهایم و آراستهایم، و هیچ شکافی در آن نیست؟!
و زمین را گستردیم و در آن کوههای بلند (و استوار) افکندیم، و از هر نوع (گیاه) خوش منظر در آن رویاندیم.
(تا همۀ اینها) بینش و پندی برای هر بندۀ توبه کاری باشد.
و از آسمان آبی پر برکت نازل کردیم، پس با آن باغها و دانه (های) درو شدنی رویاندیم،
و نخلهای بلند (قامت) که خوشههای برهم چیده دارند.
(همۀ اینها) برای روزی بندگان (رویانیدیم) و با آن (باران) سرزمین مرده را زنده کردیم، بر آمدن (از گور و زنده شدن نیز) چنین است.
پیش از آنها قوم نوح و اصحاب رسّ (= چاه، که در یمامه بودند). و (قوم) ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند.
و (همچنین قوم) عاد و فرعون و قوم لوط.
و اصحاب «ایکه» (= قوم شعیب) و قوم «تبّع» (حمیریها، که در یمن بودند) هر یک (از آنها) رسولان (الهی) را تکذیب کردند، پس وعدۀ عذاب (و بیم) من (بر آنها) تحقّق یافت.
آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم؟! (خیر) بلکه آنها (با این همه دلایل) از آفرینش جدید در تردید (و شک) اند.
به راستی ما انسان را آفریدهایم و چیزی را که نفسش به او وسوسه میکند میدانیم، و ما از (شاه) رگ گردن به او نزدیکتریم.
هنگامیکه دو (فرشتۀ) فراگیرنده بر جانب راست و چپ نشستهاند، (و اعمالش را) فرا میگیرند.
هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد، مگر اینکه نزدش مراقبی حاضر (و آماده نوشتن) است.
و سکرات (و سختی) مرگ به راستی فرا رسید، (و به او گفته میشود: ای انسان،) این همان چیزی است که تو از آن میگریختی.
و در «صور» دمیده شود، آن روز، (روز تحقق) وعدۀ (عذاب) است.
و هرکسی (به عرصۀ محشر) میآید در حالیکه همراه او سوق دهنده و گواهی است.
(به او گفته میشود (: به راستی تو از این (صحنه) غافل بودی، پس ما پرده را از (چشم) تو برداشتیم، لذا امروز چشمانت تیز بین است.
و (فرشتۀ) همنشین او میگوید: «این (اعمال اوست) آنچه که نزد من آماده (و حاضر) است».
(الله به فرشتگان مراقب فرمان میدهد) «هر نا سپاس سرکشی را در جهنم افکنید.
(همان) باز دارندۀ خیر، تجاوز گر شکّاک را.
(همان) کسیکه با الله معبود دیگری قرار داده است، پس او را در عذاب سخت بیفکنید».
همنشین او (از شیاطین) گوید: «پروردگارا! (من) اورا به طغیان (و گمراهی) وا دار نکردم، لیکن (او خود) در گمراهی دور و درازی بود».
(الله) میفرماید: «نزد من (مجادله و) مخاصمه نکنید، و مسلماً من (پیش از این) برای شما هشدار فرستاده بودم.
(آن) سخن نزد من تغییر داده نمى شود، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد».
(و به یاد آور) روزیکه به جهنم میگوییم: «آیا پرشدهای؟!» و (او) میگوید: «آیا هیچ افزون براین (هم) هست؟!».
(در آن روز) بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک آورده شود (تا آنها از آن) دور نباشند.
(به آنها گفته میشود:) این چیزی است که به شما وعده داده میشد، برای هر رجوعکننده (به سوی الله و) نگهدارنده (پیمان و احکام الهی) است.
کسیکه در نهان از (الله) رحمان بترسد، و با قلبی توبه کار (در محضر او) آمده باشد.
(به آنها گفته میشود:) «به سلامت وارد آن (بهشت) شوید، (که) این روز جاودانگی است».
هر چه بخواهند در آنجا برای آنهاست، و در نزد ما افزون (براین) است.
و چه بسیار امتهایی را که پیش از آنها هلاک کردیم، که آنها از اینها قویتر بودند، پس در شهرها (سیر و) جستجو کردند، آیا هیچ راه فراری وجود دارد؟!
بیگمان در این (سخن) برای صاحب دلان یا آنان که با حضور (خاطر) گوش فرا دهند، پندی است.
و به راستی ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دوست در شش روز آفریدیم، و هیچ (گونه) خستگی (و رنجی) به ما نرسید.
پس بر آنچه آنها میگویند شکیبا باش، و پیش از طلوع خورشید و پیش از غروب (آن) به ستایش پروردگارت تسبیح گوی.
و (نیز) پارهای از شب و بعد از سجدهها او را تسبیح گوی.
و (ای پیامبر) گوش فرا ده، روزیکه منادی از مکانی نزدیک ندا میدهد.
روزیکه همگان صیحه (= بانگ سهمناک رستاخیز) را بحق میشنوند، آن روز خروج (از گورها) است.
همانا ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم، و بازگشت (همگان) به سوی ماست.
روزیکه زمین از (روی) آنها شکافته شود، (و آنها) شتابان (از گورها بیرون آیند)، این گرد آوری برای ما آسان است.
ما به آنچه (مشرکان) میگویند داناتریم، و تو (ای پیامبر) بر آنها زورگو نیستی (که آنها را به ایمان آوردن اجبار کنی) پس کسی را که از عذاب (و هشدار) من میترسد، به (وسیلۀ) قرآن پند (و اندرز) بده.